ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش رسانه فکرت: دکتر محسن ردادی، مدیر گروه مطالعات انقلاب اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در مقالهای با موضوع امیدآفرینی در جامعه بر این نکته تأکید کرد که امید بهشدت یک مفهوم شناختی است و به تصویر ذهنی مردم بستگی دارد. به عبارت دیگر، آنچه که مهم است، پردازش ذهن افراد درباره نحوه رسیدن به اهداف، راههای پیشرفت کشور و روشهای حل مشکلات است.
مسئلهای که امروز با آن مواجه هستیم و در جامعه ما به شدت به آن نیاز داریم، امید است و شاید بزرگترین چالش و انگیزه برای پیشرفت کشور در مقابل توسعه و همچنین مهمترین عامل برای ایجاد توسعه در کشور به همین موضوع امید بازمیگردد. که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز به درستی به این موضوع اشاره داشتهاند. در این زمینه چند نکته میتوان مطرح کرد: نخست اینکه امید دارای معانی مختلفی است. در متون علمی آمده است که امید به معنای وجود راهحلهای مختلف و جایگزین است. به عبارت دیگر، هر فرد و جامعهای برای رسیدن به اهداف خود با راههای متعددی مواجه است. البته موانع مختلفی هم وجود دارد، اما این موانع نباید مانع از امید شوند. چه بسا در شرایطی که امید از بین میرود و ناامیدی جایگزین آن میشود که تمامی راهها به بنبست برسند؛ که این بنبست بودن ممکن است از نظر واقعی یا به صورت ذهنی باشد. با این حال، حتی در این وضعیت نیز نباید از حرکت ایستاد. باید تحرک لازم برای یافتن یک راه جدید و مناسب وجود داشته باشد.نکته دیگر این است که اگر دریابیم که امید در زمان حاضر مهمترین انگیزه برای پیشرفت و توسعه کشور است، باید به این نکته توجه داشته باشیم که دشمنانی داریم که نمیخواهند این پیشرفت حاصل شود. این دشمنان دریافتهاند که برای متوقف کردن ایران، باید امید را از دل مردم بردارند و ناامیدی را جایگزین آن کنند. آنان برای این هدف پروژههای متعدد و متنوعی را در دست اجرا دارند و میکوشند القا کنند که هیچ راهحل دیگری در کشور وجود ندارد و کشور کاملاً به بنبست رسیده است.
نکته بعدی این است که امید، بهشدت یک مفهوم شناختی است و به تصویر ذهنی مردم بستگی دارد. به این معنا که مهم است مردم بدانند که چگونه به اهداف خود دست یابند، چه راههایی برای پیشرفت کشور وجود دارد و روشهای حل مشکلات چیست. همچنین باید مردم به وجود این راهها باور داشته باشند. حتی اگر مشکلات فراوان باشد و وضعیت نامناسب به نظر برسد، امید داشتن مردم میتواند مشکلگشا باشد.
در این مقوله باید به تصویر ذهنی مردم توجه ویژهای داشت تا از آسیبهای احتمالی جلوگیری شود. دشمن دقیقاً در حال تلاش است تا این تصویر ذهنی را مخدوش کند و با استفاده از گزارهها و مثالهای مختلف به مردم القا کند که هیچ راهی برای حل مشکلات وجود ندارد.
با یک رصد ساده در فضای مجازی میتوان به این مسئله رسید که این القائات به زبانها و شکلهای مختلف در حال بیان شدن است. در این شرایط است که ناخودآگاه ذهن افراد به این نتیجه میرسد که همهجای کشور با مشکل مواجه است و هیچ راهی هم نیست. این دقیقاً همان پازلی است که دشمن بهتدریج و تکهتکه تکمیل میکند تا ناامیدی را در اذهان مردم بکاراند. لذا باید برای رفع این حس شناختی و احساس ناامیدی، تلاش ویژهای صورت بگیرد.یک راهحل ساده که به ذهن بسیاری از افراد میرسد، این است که صرفاً دستاوردهای خود و نقاط ضعف را برای جامعه بازگو کنیم. اما تنها این کار نمیتواند امیدآفرینی حداکثری ایجاد کند.
در این زمینه باید به دنبال راهحلهای دیگری باشیم تا مردم احساس کنند که امکان اصلاح، تغییر، توسعه و حل مشکلات وجود دارد. مثلاً اگر مردم ببینند که یک فساد یا ناکارآمدی وجود دارد، اما در عین حال سفرهای استانی دولتها را میبینند که مسئولان با مردم بهطور مستقیم ارتباط برقرار کرده و سخن میگویند، این میتواند عامل امیدآفرینی باشد.
اگر در کشور مشکلاتی وجود دارد و مردم آن را حس میکنند، اما وقتی بهطور مستقیم با رئیسجمهور، نمایندگان مجلس، وزرا، مدیران و مسئولان دیدار و گفتوگو میکنند، این اطمینان در دلشان شکل میگیرد که کسی هست که مشکلات آنها را میبیند و برای حل آنها گام برمیدارد. به همین دلیل است که رهبر معظم انقلاب همواره بر انجام سفرهای استانی تأکید داشتهاند. هرچقدر آمیختگی بین مردم و مسئولین افزایش یابد، امید در اذهان مردم افزایش خواهد یافت.
بهعنوان مثال، اگر فردی به یک دستگاه دولتی مراجعه کرده و مشکلی را طرح کرده اما مشکلش حل نشده است و اعتراض دارد، در دیدار با رئیس آن دستگاه میتواند مشکل خود را بیان کرده و آن را پیگیری کند. این یعنی دیدارهای مردمی مسئولان میتواند راهحل خوبی برای افزایش امید و حل مشکلات مردم باشد.
مسئله پراهمیت دیگری که باید به آن توجه داشت، ترسیم تصویر آیندهای آکنده از امید برای جامعه است. این بسیار مهم است که مسئولین تصویری امیدوارکننده از آینده کشور در ۱۰ یا ۲۰ سال آینده ترسیم کنند. مسئولان باید در اینخصوص قلههایی را مشخص کرده و اعلام کنند که «قرار است در ۲۰ سال آینده به فلان جایگاهها دست یابیم.» سپس تمامی امکانات، ظرفیتها و مردم را برای دستیابی به آن اهداف بسیج کنند. این اقدام و همچنین بسیج مردم برای رسیدن به اهداف، تصویر امیدبخش از آینده را شکل خواهد داد.
راهحل سوم برای امیدآفرینی در جامعه، این است که مسئولان با دقت و توجه وعدههای کوتاهمدتِ سنجشپذیر و محققشدنی بدهند. خوب است بدانیم که وعده دادن بد نیست، به شرط آنکه به آن عمل شود. وعدههای غیرقابل تحقق یا وعدههای کلی باعث ناامیدی خواهند شد. وعدههای کوتاهمدت و کوچک که در مدت زمان یک سال محقق شوند، میتوانند در اذهان مردم تأثیرگذار باشند. این موفقیتهای کوچک و گامبهگام میتواند نقش مثبتی ایفا کند.
بهعنوان مثال، امروزه در تهران مردم با مشکل آلودگی هوا مواجه هستند. از طرفی، دولت و شهرداری تهران در حال تلاش هستند تا با همکاری و گسترش ناوگان حملونقل عمومی و توسعه استفاده از وسایل حملونقل برقی مانند مترو و تراموا، آلودگی هوا را کاهش دهند. اگر این اقدامات بهصورت شفاف اعلام شود و گزارش شود که مثلاً «ما امسال ۳ روز هوای پاک داشتهایم و بسیاری از روزهای ناسالم را تجربه کردهایم، اما قصد داریم تا سال آینده تعداد روزهای ناسالم را نصف کنیم»، این نوع گزارشها به مردم نشان میدهد که اقدامی در حال انجام است و مسئله رها نشده است. این روند میتواند برای مردم امیدآفرین باشد و مردم خواهند دید که وقتی این مشکل در حال کاهش است، میتوان به حل دیگر مشکلات نیز امیدوار بود.
تاریخ انتشار: 1403/11/04
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.