ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
آنچه در ادامه ملاحظه میکنید گزیدهای از سخنرانی دکتر یوسف اباذری در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران با عنوان «جامعهشناسی و ایران معاصر» است؛
جامعه شناسی و نظم محافظهکار
جامعهشناسي علمي است ذاتاً انتقادي. نميتواند انتقادي نباشد يا از تلاش براي اصلاح جامعه دست بردارد.هدف مطالعه جامعهشناسي، صرفاً شناخت جامعه فعلي نيست؛ بلكه ساختن جامعهاي بهتر، جامعهاي بدون كاستيهاي امروز است، البته باید بدانیم که درون جامعه نيروهاي نيرومندي وجود دارند كه براي حفظ وضع موجود تلاش ميكنند: ساختارهاي نابرابري، طبقات اجتماعي، از خودبيگانگي و آنومي. برخي معتقدند تغيير بايد محدود به اصلاحات جزئي درون همين چارچوب باشد، در حالي كه جامعهشناسي تغيير در خودِ چارچوب را دنبال ميكند. تغيير واقعي، تغيير درون چارچوب نيست؛ بلكه تغيير چارچوبي است كه من و شما در آن زندگي ميكنيم.
از سوی دیگر باید توجه داشت نظم جدیدی که در آن قرار داریم،بهشدت محافظهكارانه است؛ چون هدفش آن است كه بدون اجبار مستقيم، افراد همانگونه زندگي كنند كه قدرت ميخواهد. در ظاهر از آزادي و فردگرايي سخن گفته ميشود، اما در واقع اينها در قالب گاورنمنتاليتي انجام ميگيرند؛ آزادي در چارچوبي پنهان كه ديده نميشود. به ما ميگويند آزاديم، اما در محدودهاي كه آن را طبيعي جلوه دادهاند، همانطور كه حركت زمين به دور خورشيد طبيعي پنداشته ميشود.
مفاهيم اساسي جامعهشناسي به فراموشي سپرده شدهاند
ما در دوره سختی زندگی میکنیم كه در آن مفاهيم اساسي جامعهشناسي به فراموشي سپرده شدهاند يا كنار زده شدهاند. جامعهشناسي امروز نيازمند خلق مفاهيم جديد است تا بتواند اين وضعيت را توضيح دهد و از آن عبور كند. اين وظيفهاي است كه بر دوش نسل جديد دانشجويان جامعهشناسي قرار دارد.
ما در جامعهاي زندگي ميكنيم كه طبق آمار رسمي، حدود ۲۵ ميليون نفر زير خط فقر مطلق و نزديك به ۴۰ ميليون نفر زير خط فقر نسبياند. اين وضعيت طبيعي نيست؛ حاصل ساختارها و سياستهايي است كه آن را به وجود آوردهاند.به عنوان مثال، دانشجويان ديگر نميتوانند در نزديكي دانشگاه خانه اجاره كنند و ناچارند به خارج از تهران بروند. در دوران رياستجمهوري آقاي هاشميرفسنجاني گفته شد كه اگر اجارهخانهها يكساله شوند، چنان خانههايي ساخته خواهد شد كه دو سال بعد همه صاحبخانه خواهند شد. اما نتيجه برعكس شد؛ حالا جواني كه خانه كرايه ميكند، از همان روزي كه قرارداد را امضا ميكند، تاريخ مرگ اقتصادياش اعلام شده است.
جامعهشناسی و خطر انجماد
جامعهشناسي هشدار ميدهد كه زمانيكه يك فكر تحقق مادي مييابد، منجمد ميشود و به وضعيتي ثابت و بنبستگونه تبديل ميگردد. امروز همين انجماد را در وضعيت مسكن، شغل و روان جامعه ايران ميبينيم. جامعهشناسي برخلاف صاحبان قدرت، اين را طبيعي نميداند، بلكه ساختهشده ميداند و تأكيد دارد كه ميتوان آن را تخريب و بازسازي كرد.اتفاقاً دليل رانده شدن جامعهشناسي به حاشيه نيز همين است؛ قدرت، بيآنكه عمداً جامعهشناسي را حذف كند، با گسترش همان نظام گاورنمنتاليتي، آن را به حاشيه برده است.
اكنون فارغالتحصيلان جامعهشناسي اغلب در حوزه «توليد محتوا» براي شركتهای تبليغاتي مشغولند؛ كاري كه هيچ نسبتي با ماهيت جامعهشناسي ندارد. قدرت، بدون آنکه جامعهشناسی را حذف کند، با گسترش همین نظم نولیبرال، آن را از درون تهی و به حاشیه برده است.
زمانی جامعه شناسی ملکه علوم انسانی بود
وظيفه جامعهشناسی نقد جامعه براي بهبود آن است، نه تبليغ تجاری. زمانی جامعهشناسی ملکه علوم انسانی بود، اما امروز روانشناسی موفقیت و حقوق ـ بهعنوان علوم بورژوایی ـ جایش را گرفتهاند. جامعه به جای همبستگی، به سمت فردگرایی و دفاع از مالکیت خصوصی رفته است.
جامعهشناسی علم کشف امکانِ تغییر است، نه توجیه وضع موجود. ما باید چارچوبهایی را که زندگیمان را شکل دادهاند بشناسیم و از آن عبور کنیم تا جامعهای انسانیتر و برابرتر بسازیم.
تاریخ انتشار: 1404/08/27
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.