ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
آنچه ملاحظه میکنید چکیدهای از سخنان دکتر رضا داوری اردکانی، فیلسوف و اندیشمند ایرانی است که به تازگی به بهانه هفتهی کتاب و کتابخوانی در گفتوگو با خبرگزاری ایبنا مطرح شده است؛
کتاب مسئله آینده است. اگر امروز طبع و نشر کتاب مشکل دارد، فردا این مشکلات افزایش مییابد و شاید حتی انتشار کاغذی کتاب تعطیل شود و همه، کتابها و مقالات را در گوشیهای موبایل بخوانند. این تحول بیارتباط با علایق و روحیات مردم نیست. اگر صورت رجوع به علم و اطلاعات تغییر میکند، این تغییر تناسبی با روزگار مردمان و درک و فهم و روحیات آنان دارد. در این وضعیت که فقط صورت کتاب تغییر نمیکند، مضمون آن هم دگرگون میشود، تا آنجا که شاید دیگر نتوان نام کتاب بر آنها نهاد.
جهان امروز به انبار اطلاعات تبدیل شده است
زمان ما، زمان اطلاعات است. در جهان پر از معلومات و انبوه اطلاعات، باید نگران بود که اطلاعات جای فهم و درک را بگیرد. جهان ما اکنون به انبار اطلاعات تبدیل شده است و هر روز این انبار بزرگتر میشود. مردم زمان ما هم مردم دیگر میشوند و پاسخ پرسشهایشان را بهآسانی در صفحه موبایل خود پیدا میکنند. وقتی اطلاعات عمومی چندان بر زندگی آدمی غالب شود که جای دانایی را نیز بگیرد، کار چاپخانه هم به پایان میرسد.
اکنون، بیشتر مردمان نیاز خود به اطلاعات را با رجوع به فضای مجازی برآورده میکنند. گزارش بعضی پژوهشها را هم در آنجا میتوان یافت.اما مرجع دانشآموزان، معلمان و دانشگاهیان هنوز کتاب چاپی است.بهنظر میرسد که مدرسه و دانشگاه از نشر دیجیتال چندان استقبال نمیکنند، یا لااقل هنوز نیازی به نشر اینترنتی احساس نشده است. حتی هواداران هوش مصنوعی هم به طلب آن برنخاستهاند.
نگران توسعه نشر دیجیتال نیستم
نشر دیجیتال بیشتر مرجع جویندگان اطلاعات عمومی و علم مصرفی است. من چندان بیمناک این نشر نیستم. در طی سه هزار سال، آثار تفکر، خرد و دانایی در کتاب آمده است. کتاب نهفقط وسیله یادگیری، بلکه شریک و رفیق تامل و تحقیق اهل نظر و متفکران و دانشمندان بوده است. آنچه مایه نگرانی است، این است که مبادا اطلاعات جای دانایی را بگیرد، تفکر نیز بیشتر در پرده رود. در این صورت دیگر به کتاب چاپی هم نیازی نیست.
نسبت کتاب با علم و سیاست همیشه یکسان نبوده است. علم تکنولوژیک عین قدرت است و اگرچه به حکومتها و سیاستمداران فرمان نمیدهد که چه بکنند. میتواند قدرت آنها را محدود و معین کند. در قدیم، سیاست گرچه از علم بینیاز نبوده، به آن وابستگی نداشته است. در زمان ما، سیاست به علم و تکنولوژی وابسته است. در قدیم، علم و سیاست نوعی وابستگی پنهان به یکدیگر داشتهاند. سیاستی که در دوره اسلامی تاریخ ایران پدید آمد، نوعی هماهنگی با نهضت علمیفرهنگی داشت، اما وابسته به از علم نظری نبود و علم را بیشتر نوعی زینت و مایه فخر تلقی می کرد.
اهمیت صاحبان خرد عملی در زمانه ما
ما آثار خرد را درک میکنیم و میشناسیم، وجود خرد را نیز تصدیق میکنیم، اما نمیدانیم این خرد از کجا آمده، چگونه تحقق پیدا کرده و آیا در جایی که پنهان شده، چه شرایطی باید فراهم شود تا دوباره ظهور کند؟ ما علم نظری را میآموزیم. درس سیاست هم داریم، درسی که سیاستمداران به آن نیاز دارند و از آن در کار خود بهره میبرند. اما با آموختن علم سیاست، کسی سیاستمدار نمیشود. علم عملی در قیاس علم نظری، بهنحوی آشکارتر با درک زمان نسبت دارد.صاحبان خرد عملی، سخنگویان زمان خویشاند. آنها اگر باشند زمان و امکانهایش را خوب میشناسند و احیاناً صاحب فضیلت اخلاقی و اهل درک و فهم سیاسیاند.
خرد عملی زمان ما متحد با علم و تکنیک است، این خرد چنانکه پیداست در همهجا به یک اندازه وجود ندارد و به نظر میرسد هر جا هم که باشد رو به ادبار دارد. اقوام و کشورهایی هم هستند که از آن بسیار کم و کمتر بهره دارند، و شاید در جهان جاهایی را بتوان یافت که نشان خرد در آنها نباشد. جایی که خرد همبسته علم و تکنولوژی و فلسفه نباشد، سیاست نیز راهیاب و کارساز و سامانبخش اوضاع و حلال مشکلات نمیتواند باشد. یعنی وقتی سیاست به علم و تکنیک بستگی دارد، سیاستمداران نمیتوانند بیاطلاع از اوضاع جهان کار کشور خود را تدبیر کنند.
زمان سیاستمداران مدیر و مطلع به سرآمده است
اینها، علاوه بر برخورداری از درک و فهم سیاسی، باید اطلاعات و معلومات کافی از سیاست، جامعه، تاریخ و فرهنگ داشته باشند. به نظر میرسد که اکنون در همه جای جهان، زمان سیاستمداران مدبر و مطلع به سر آمده و کار سیاست به دست متوسطها و میانمایهها افتاده است. یکی از دردهای بزرگ زمان، این است که خرد و درک سیاسی در برابر ایدئولوژی کمتر میتواند تاب بیاورد.
با ممیزی کتاب دو برخورد میتوان داشت: یکی برخورد عملی رد و قبول، و دیگر بررسی آثار و نتایج آن. من از اولی میگذرم و به آثار و نتایج ممیزی اشاره میکنم. کسانی میتوانند کتاب را نقد کنند که علمی لااقل در حد صاحب نوشته داشته باشند. اما برای رد و نفی، سواد چندان لازم نیست. ممیز بر طبق ضوابط و دستورالعملهایی که دارد با چاپ و انتشار کتاب مخالفت یا موافقت میکند.آنچه میدانم این است که اهل فرهنگ کمتر نظر مساعد و موافق با ممیزی دارند. شاید هم بهتر بود میگفتم اهل فرهنگ با ممیزی میانهای ندارند.
تاریخ انتشار: 1404/08/28
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.