ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش فکرت، حجتالاسلام والمسلمین احمد فرخ فال از اساتید شاخص حوزه علمیه قم در نوشتاری به مناسبت ولادت امام حسن مجتبی (ع) به نکات مهمی درباره سیره سیاسی و مبارزاتی حضرت اشاره کرده که مشروح آن در ادامه میآید؛
در پایان حکومت ظلم و جور معاویه بن آبی سفیان تمام همت او صرف این میشد که زین حکومت را برای فرزندش یزید بن معاویه آماده کند و بر مسند حکومت بنشاند.
این حرکت معاویه بهگونهای بود که بحث ظهور سلطنت و پادشاهی را در تاریخ اسلام پایهگذاری کرد و برای تحقق این امر باید همه ارزشها منکوب و همه صحابی پیامبر اکرم مضمحل شوند و اگر باقیماندهای هم از صحابی رسول خدا هست باید بهخاطر سکوت جامعه در موضوع پادشاهی فرزندش آرام گیرند.
در سیاست او باید همه ارزشها در منابر زیر سئوال بروند و شخصیت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) که شخصیت طراز اول بعد از رسول خدا در تاریخ اسلام است باید با برنامه ریزیهای متعدد مغضوب جامعه بشود.
منبریها باید او را لعن کنند تا آن استحاله فرهنگی در جامعه تحقق پیدا کند و تا حدودی هم معاویه در این امر موفق شد چراکه توانست افراد را از اطراف امیرالمؤمنین (ع) جدا کند و منافقین را علیه او تحریک کند و کسانی را که در سیاهی شب برای معاویه جاسوسی میکردند را خریده و اجیر کرد و چهره نفاق بهصورت عجیبی در کوفه فراگیر میشود و در نهایت امیر المؤمنین بهدست اشقی الاشقیا به شهادت میرسند و وضعیت جامعه بهگونهای میشود که یاران اندکی برای ولایت وجود دارد.
در چنین جامعهای امام مجتبی علیهالسلام با انسانهایی سست ایمان مواجه است که بخشی از آنها توسط معاویه خریداریشدهاند؛ حتی معاویه توانسته است در منزل حضرت جاسوسی را قرار دهد که عاقبت، این شخصیت بزرگ را به دستور معاویه به شهادت میرساند.
حال امام حسن مجتبی علیهالسلام در چنین جامعهای در مقابل این جریانات باید چه سیاستی را اتخاذ کند. علاوه بر این مباحثی که پیرامون امام مجتبی علیهالسلام حکومت جائر معاویه ایجاد کرده است منافقین را تحریک کرده که حتی بین شیعیان امام را زیر سؤال ببرند و خطاب به امام علیهالسلام عبارتی چون «یا مذل المؤمنین» را به کار ببرند.
امام علیهالسلام در یک کلام نورانی میفرمایند: «مَا أنَا بم ذل المُؤمِنینَ ول کنی مُعِزُّ المُؤمِنینَ، إنّی لَمّا رَأَیتُکُم لَیسَ بِکُم عَلَیهِم قُوَّةٌ سل مت الأمرَ لأِبقی أنا و أنتُم بَینَ أظهُرِهِم، کَما عابَ العالِمُ السَّفینَةَ لِتَبقی لأِصحابِها و کَذلِکَ نَفسِی و أنتُم لِنَبقی بَینَهُم».
«من خوارکننده مؤمنان نیستم، بلکه عزت بخش آنانم. وقتی دیدم شما در برابر دشمن قدرتی ندارید، کار را به معاویه واگذاشتم تا من و شما بتوانیم در میان آنان زندگی کنیم.
همچنانکه آن فرزانه [خضر] کشتی را سوراخ کرد تا برای صاحبانش باقی بماند، و این چنین است حکایت من و شما تا در میان آنها باقی بمانیم».
حضرت میفرمایند: من اگر به صلح تن دادم بهخاطر این است که شما سربازان مناسب در نبرد با معاویه نبودید و حضرت در این کلام نورانی به مردم میفهماند که ما جز به عزت مؤمنین نمیاندیشیم اما وقتی شما خود را برای نبرد با دشمنان اسلام ناب آماده نمیکنید ما مجبور به کنارهگیری هستیم.
این اتفاق در جریان سقیفه برای امیرالمؤمنین نیز اتفاق افتاد و حضرت تنها ماندند زمانی که به امام حسن مجتبی علیهالسلام عرض شد چرا با سپاهیان معاویه نمیجنگید حضرت فرمودند: اگر چهل نفر از شما آماده نبرد با معاویه شود من هم آماده نبرد میشوم.
در تاریخ است زمانی که حضرت آماده نبرد با معاویه میشوند همان افراد به حضرت حمله میکنند و پای حضرت را مجروح میکنند.
امام علیهالسلام میفرمایند: «کما عاب العالم السّفینة لتبقی لأصحابها، و کذلک نفسی و أنتم لنبقی بینهم» همچنانکه آن فرزانه [خضر] کشتی را سوراخ کرد تا برای صاحبانش باقی بماند، و این چنین است حکایت من و شما تا در میان آنها باقی بمانیم.
من اگر تن به صلح دادم بهخاطر این است که اسلام باقی بماند و از اسلام بهرهمند شوید بنای امام علیه بر صلح با استکبار نیست اما زمانی که حضرت یاورانی پیدا نمیکند برای حفظ اسلام تن به صلح میدهد اما معاویه تحمل این صلح را نیز ندارد و جعده را موظف میکند این امام و این یادگار نبی مکرم اسلام را به زهر جفا به شهادت برسانند و اینها همه عبرتهایی است که باید از تاریخ اسلام بگیریم.
تاریخ انتشار: 1403/01/06
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.