رسانه فکرت | مرضیه عاصی، پژوهشگر فرهنگی


در دنیا انقلاب‌های زیادی صورت گرفته است که هیچ‌کدام از آن‌ها قابل مقایسه با انقلاب اسلامی ایران نیست. انقلاب اسلامی ویژگی‌هایی دارد که آن را از دیگر انقلاب‌ها متمایز کرده است. با نگاهی گذرا به انقلاب‌ها، ویژگی‌ها و تمایز انقلاب اسلامی با سایر انقلاب‌ها روشن‌تر می‌شود.


انقلاب اسلامی ایران با سلاح توپ، تانک و مسلسل نبود، بلکه با دست خالی و مشت گره کرده، با شعار خون بر شمشیر پیروز است و با حضور میدانی مردم در خیابان‌ها بود؛ مردم با میل، اراده، احساس، عاطفه و عقلانیت در صحنه حاضر شدند. دو طرف میدان مبارزه قابل مقایسه نبود؛ چون رژیمِ تا بُن دندان مسلح پهلوی در مقابل مشت گره‌کرده انقلابیون بود. مردم خطرها را تحمّل کردند و به خیابان‌ها آمدند. استمرار این اراده مستحکم و پولادین، رژیم بی‌پایه، فاسد، پوسیده و وابسته پهلوی را ریشه‌کن کرد؛ همان گونه که رهبر انقلاب فرمودند که «حضور جسمانی مردم، همراه با اراده، عزم، محبّت و پشتیبانی، در خیابان‌ها و در صحنه؛ [اینها] نشانه‌ی حضور است. این حضور را مردم در این ۳۷ سال حفظ کرده‌اند.»
انقلاب فرانسه، در نیمه‌ی قرن هیجدهم، مقدمات انقلاب کبیر فرانسه که زمینه اجتماعی تحقق یک انقلاب عظیم بود، در منطقه‌ای که از این انقلاب‌ها نداشت، فراهم شد. «انقلاب کبیر فرانسه به یک معنا یک انقلاب ناکام بود. حداکثر دوازده سال بعد از انقلاب، امپراتوری پرقدرت ناپلئون به وجود می‌آید؛ یعنی یک پادشاهیِ مطلق، که پادشاهان قبل از لوئی شانزدهمِ کشته‌شده در انقلاب هم این‌جور پادشاهی نکرده بودند!» (بیانات در چهارمین نشست اندیشه‌های راهبردی، ۲۳ آبان ۹۱). عامل رشد این حرکت فکری در درجه اول رنسانس بود ولی در همین ده دوازده سال بین انقلاب تا ظهور ناپلئون و قدرت گرفتن او، سه گروه بر سر کار آمدند؛ که هر گروه، گروه قبلی‌شان را کشتند و خودشان به‌جای آنها نشستند و مردم هم در نهایت بدبختی زندگی می‌کردند.


انقلاب اکتبر شوروی، از جهات زیادی شبیه انقلاب کبیر فرانسه است. در شوروی هدف‌ها، عقیدتی و ایدئولوژیک بود که تحقق نیافت، چون ادعا شده بود که حکومت شوروی یک حکومت مردمی، توده‌ای و سوسیالیست است؛ حکومتِ توده‌ایِ مردمی و متکی به حرکت مردم و متعهد به نیازهای آنها که این از همان سال‌های اول نقض شد. بعد از ۱۹۱۷ که سال به وقوع پیوستن انقلاب شوروی است، پنج شش سال که گذشته‌بود، راه عوض شد، مردم از محاسبات دولت به‌معنای حقیقی کلمه حذف شدند، یک حزب کمونیست با چند میلیون عضو، حاکم شد و در حزب کمونیست هم، حاکم همان چند نفری بودند که در هر دوره‌ای در رأس بودند، فشارها و محدودیت‌های سختی به مردم وارد شد و محنت‌های زیادی کشیدند. تا قبل از سقوط شوروی، خیلی از اتفاقات دشوار و تلخ، پنهان بود، ولی بعد از سقوط شوروی، معلوم شد که چه فشارها و محدودیت‌هایی بوده است، یعنی انقلاب به کلی از اول زاویه پیدا کرد و اصلاً به وعده‌های اولیه عمل نشد.


انقلاب آمریکا هم مانند انقلاب فرانسه بود؛ یعنی به‌اصطلاح برای آزادی آمریکا از دست دولت انگلیس بود. در سال ۱۷۸۲ یعنی پنج، شش سال قبل از انقلاب فرانسه بود، البته آن زمان، آمریکا در حدود چهار پنج میلیون جمعیت داشته است. حرکتی از خود نشان دادند و یک دولتی تشکیل شد و شخصیت‌هایی سر کار آمدند، بعد از آن حرکت اولیه‌ای که انجام دادند، ملت آمریکا، سختی‌های زیادی کشیدند و جنگ‌های داخلیِ عجیب و غریبی را پشت‌سر گذاشتند، در طول چهار سال حدود یک میلیون نفر کشته شدند، تا به‌تدریج بعد از گذشت تقریباً صد سال از استقلال آمریکا، دولت تقریباً یک استقراری پیدا کرد و توانست حرکت خودش را در همان بسترهای قبلی تا حدودی ادامه بدهد، اما به اهداف اولیه خود دست نیافت.
انقلاب الجزایر، تلاش مردم برای آزادی و رهایی کشور الجزایر بود. انقلابی که به اهداف اعلام شده خود رسید اما پس از رهایی از چنگ استعمار، گرفتار تجربه تلخ کشمکش‌های درونی و تصفیه‌های سیاسی شد. در سوم ژوئیه ۱۹۶۲ کشور الجزایر بعد از ۱۳۲ سال که تحت سلطه فرانسه بود، به استقلال رسید و در هشت اکتبر همان سال به نام جمهوری دموکراتیک مردمی الجزایر به عضویت سازمان ملل متحد درآمد. از سال ۱۹۵۴ تا روز استقلال یعنی مدت هشت سال، جبهه آزادی‌بخش ملی، مبارزه مسلحانه خود را علیه اشغالگران فرانسوی به‌شدت ادامه‌داد. ملت الجزایر یک میلیون قربانی داد و در تاریخ کشورهای عرب و شمال آفریقا، الجزایر به‌عنوان «سرزمین یک میلیون شهید» معروف شد ولی کشمکش‌های داخلی و تصفیه‌های سیاسی، باعث افول انقلاب‌شان شد.


تحولاتی که در طول دو سه قرن اخیر، اتفاق‌افتاده، انقلابی مثل انقلاب اسلامی یافت نمی‌شود، تحولی که پدید آمد و در دوره‌های بعد با همان شکل و هدف‌های اولیه، به‌سوی همان آرمان‌ها و جهت‌گیری‌ها ادامه پیدا کرد، ولی انقلاب‌های دیگر یا اصلاً ادامه پیدا نکرده‌اند، مثل انقلاب شوروی، یا اگر کمی ادامه پیدا کرده‌اند، قابل مقایسه با انقلاب اسلامی نبوده‌اند، و همراه با مرارت‌ها، محنت‌ها و سختی‌های فراوان بوده است، مثل انقلاب کبیر فرانسه و استقلال آمریکا. انقلاب اسلامی یک استثنا است، حرکتی بود که با اهداف تمدنی به وجود آمد. اهداف اسلام‌خواهی، استکبارستیزی، استقلال‌، کرامت‌بخشی به انسان، دفاع از مظلوم، پیشرفت علمی، فنی و اقتصادی کشور که همه این اهداف در متون اسلامی هم ریشه دارد. مردمی‌بودن، متکی به ایمان و عقاید مردم و انگیزه‌ها و عواطف مردمی، جزو پایه‌های اصلی انقلاب است. امروز بیش از چهار دهه از انقلاب می‌گذرد و این خط ادامه دارد ولی هیچ انحراف و زاویه‌ای با اهدافش پیدا نکرده است و این یک ویژگی استثنائی است.


«این ثبات انقلاب و استقرار انقلاب که ما می‌گوییم، یعنی ما یک حرفی را زده‌ایم: انّ الّذینَ قالوا رَبّنااللهُ ثُمّ استَقاموا. ملت ایران «ربّنا اللَّه» را گفت، پایش ایستاد. این ایستادن پای این سخن، از نسلی به نسل دیگر منتقل شد. حرف‌ها همان حرف‌هاست، البته امروز پخته‌تر است، سنجیده‌تر است، کارشناسانه‌تر است.» (بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان، ۱۹ مرداد ۹۰)، یعنی احساسات به همان اندازه وجود دارد؛ اما عقلانیت، بیشتر از آن زمان است و این خیلی باارزش است و ما باید این خط را در همان جهت‌گیری به‌سوی تکامل بیشتر حفظ کنیم. برای اولین بار در تاریخ انقلاب‌ها در دنیا، انقلابی به وجود آمده و خودش را به دنیا عرضه کرده است و اصول و ارزش‌های اولیه خودش را با همه وجود، بدون توقف، استمرار بخشیده و ان‌شاءاللَّه به هدف‌های نهایی خودش خواهد رسید.


ثبات و استقرار نظام جمهوری اسلامی، استمرار در آرمان‌ها و جهت‌گیری‌ها، وجه تمایز انقلاب اسلامی با سایر انقلاب‌ها است که اینها مهم‌ترین عواملی بوده است که ملت‌های منطقه و ملت‌های مسلمان را امیدوار کرده است و می‌توان گفت نقش مؤثری در ایجاد حرکت عظیم اسلامی منطقه و آزادی و بیداری آنها ایفا کرده است.

تاریخ انتشار: 1401/11/16

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil