ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش فکرت به نقل از خبرگزاری ایرنا، گردانندگان من و تو، روز ۲۲ آبانماه با انتشار بیانیهای از تعطیلی قریبالوقوع شبکه ماهوارهای خود بهدلیل مشکلات مالی خبر دادند. «تداوم بیثباتی سیاسی و نابسامانی اقتصادی در منطقه» و در نتیجه «ناتوانی از رشد، گسترش و درآمدزایی در این صنعت در حال تحول» دلایل تصمیم به پایانکار تلویزیون من و تو عنوان شد؛ تلویزیونی که طی بیش از ۱۳ سال فعالیت خود، برنامههایی با محوریت تغییر سبکزندگی و دگرگونیهای هنجاری، ارائه روایتی مقلوب از تاریخ و تحولات کنونی، متزلزل ساختن باورهای دینی و نیز شکاف میان مردم و حاکمیت را پیش برد.
این در حالی است که از دید بسیاری از ناظران، این شبکه بهدلیل تنوع برنامهها، استفاده از جذابیتهای بصری و سرگرمی و نیز بهرهگیری از تکنیکهای گوناگون روانی_رسانهای بهویژه در حوزه گفتمانسازی در قیاس با سایر شبکههای فارسیزبان خارجی در میان ایرانیان تأثیرگذاری قابل توجهی داشته است.
بر اساس یافتههای یک پژوهش، بیشترین تأثیر سبکزندگی پس از بحران کرونا را شبکه من و تو بر مخاطبان ایرانی داشته و پس از آن شبکه نسیم و شبکه جِم در رتبههای دوم و سوم قرار داشتهاند
این گزارش به بررسی برخی پژوهشها پرداخته که در سالهای اخیر کارنامه و عملکرد من و تو را از زوایای مختلف موضوع واکاوی خود قرار دادهاند.
روایت تاریخی نازیسته!
تولید و پخش فیلمهای مستند، یکی از نقاط قوت شبکه من و تو عنوان شده که بنا بر برخی ادعاها بهخاطر دستیابی به آرشیو محرمانه رادیو و تلویزیون در سالهای گذشته میسر شدهاست. این شبکه به شکلی مستمر بخش مهمی از سیاستها و برنامههایش را از طریق ساخت برنامههای مستند پیش بردهاست. بهدلیل عدم شناخت کافی بسیاری از مردم از حوادث و سیر اتفاقات تاریخی، مستندها تأثیر انکارناپذیری بر افکار عمومی داشته تا مواردی خلاف واقع یا بهعبارتی «تاریخی نازیسته» را به بیننده القا کند.
در این پیوند، این شبکه در راستای مشروعیتبخشی به حکومت پهلوی و ترسیم چهرهای دیگرگون از پهلوی نخست، به تهیه مستندی جنجالی در این زمینه پرداخت. شبکه من و تو از مستند «رضاشاه» بهعنوان یک روش جدید برای تاریخسازی و تحریف تاریخ معاصر ایران استفادهکرد. تهیهکنندگان این مستند با استفاده از آرشیوی غنی، تصاویری بکر و منحصربهفرد و به نیز کارگیری تاکتیک روایت داستانی، ذهن بیننده را به سمتوسوی مطلوب خود در زمینه تحلیل تاریخی سوق دادند.
یک مطالعه پژوهشیِ توصیفی_تحلیلی با عنوان «واکاوی اقدامات اجتماعی و فرهنگی منتسب به حکومت پهلوی از ۱۳۰۴ تا ۱۳۲۰ در مستند تلویزیون رضا شاه شبکه من و تو» با استفاده از اسناد و منابع به بررسی تحریفهای مطرح شده در این مستند پرداختهاست. بر اساس این مطالعه، سناریونویسهای این مستند با نشان دادن تصاویر خرابیهای دوره قاجار، ورود رضا پهلوی به ارکان قدرت سیاسی را معجزهای برای پایان یافتن اوضاع نابسامان آن دوران تلقی کرده و اقدامات فراوانی را در حوزههای فرهنگی و اجتماعی به وی نسبت میدهند؛ اقداماتی که بهطور کلی چهره ایران را از ویرانی کامل به یک کشور مدرن و قدرتمند در منطقه تبدیل میکرد.
این پژوهش تصریح داشته «تهیهکنندگان این مستند درصدد ایجاد چهرهای جدید از رضاشاه و حکومت پهلوی در ذهن مخاطب هستند. این در حالی است که با بررسی اسناد و مدارک، مشخص میشود که بسیاری از اصلاحات اجتماعی و فرهنگی که به دوره رضاشاه و شخص وی انتساب مییابد، از زمان حکومت قاجاریه شروع شده که با توجه به عدم توان حکومتی و نفوذ کشورهای بیگانه تنها بهصورت یک طرح نیمهکاره باقی ماندهبودند. از سوی دیگر مستند بهصورتی اصلاحات در آن دوره را بیان میکند که نقش اصلی روشنفکران در این اقدامات بسیار کمرنگ و اهمیت میباشد و گویی اندیشه بنیان این اقدامات را رضاشاه شخصاً مطرح کرده بود؛ در حالی که این گونه نیست. بهطور کلی مستند رضاشاه با تحریف تاریخ در قالب عکس و صدای راوی، زمینهسازی تاریخ جدیدی را در قالب تاریخ معاصر ایران به بیننده القا میکند.»
پیشبرد جنگ نرم رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران
«سیاست سرگرمی» نوع جدیدی از ارتباطات سیاسی است که در قالبهایی مانند طنز سیاسی، فیلم مستند و نمایش تلویزیونی نمود پیدا میکند. پژوهشی با عنوان «سیاست سرگرمی در شبکه ماهوارهای من و تو» با تحلیل گفتمان پنج فیلم مستند «از تهران تا قاهره»، «۳۷ روز»، «رضاشاه»، «هرگز نخواب کوروش» و «آدرس: بهارستان» در این شبکه، چگونگی پیشبرد جنگ نرم رسانهای علیه جمهوری اسلامی ایران از طریق برنامههای تلویزیونی من و تو را واکاوی کرده است.
به نوشته مؤلفان این پژوهش، «تحلیل گفتمان انتقادی این مستندها نشان داد که انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بهعنوان «دیگریِ» رژیم پهلوی تصویر شدهاست. امامخمینی (ره) بهعنوان «دیگریِ» شاه پهلوی و طرفداران شاه و رژیم پهلوی و طرفداران امام (نیروهای انقلابی) نیز با عناصر گفتمانی کاملاً متفاوتی معرفی و تصویر شدهاند.»
در ادامه آمده است: در این مستندها، رژیم پهلوی و شاه بهعنوان «ما» (جبهه خودی) و انقلاب، امام و نظام جمهوری اسلامی بهعنوان «آنها» (جبهه دشمن) تعریفشده است. شاه، میراثدار هخامنشیان و کوروش خوانده شده و از این طریق، رژیم پهلوی، طبیعی جلوه دادهشدهاست. در مقابل، انقلاب اسلامی، نتیجه دخالت بیگانگان و ابرقدرتهای جهانی خواندهشده است. تاریخ سیاسی_اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران نیز، به کشمکش و درگیری انقلابیون بر سر قدرت و تلاش برای از میان بردن مخالف فروکاسته شده و بر نبود آزادی و تحمل مخالف در نظام جمهوری اسلامی ایران تأکید شدهاست.
بر اساس این پژوهش، در بعضی از این مستندها، به صراحت در مورد آینده ایران گفتوگو و مخاطب به تلاش برای بازگرداندن رژیم پهلوی تشویق میشود. تحلیل گفتمان انتقادی این فیلمها نشانمیدهد که شبکه من و تو، در تلاش برای ترویج و هژمونیکساختن گفتمان رژیم پهلوی و سلطنتطلبان بوده و بدین ترتیب، بخشی از پروژه جنگ نرم رسانهای با جمهوری اسلامی ایران است.
هنجارسازی به سبک من و تو
یکی از نمودهای شاخص فعالیت شبکه من و تو در راستای ترویج سبکی خاص از زندگی و متعارف نشان دادنِ آن، تولید برنامههایی مانند «بفرمایید شام» بود؛ برنامهای در قالب مسابقهای که شرکتکنندگانش ایرانیهای ساکن شهرهای مختلف غربی بهویژه لندننشینها بودند.
بنا بر یافتههای پژوهشها، این شبکه از طریق «بازنمایی»، تغییر ارزشهای ایرانی را در دستور کار داشته است. بازنمایی از تکنیکهایی مؤثری است که صاحبان قدرت و سلطه برای تثبیت و گسترش اهداف و نفوذ فرهنگی به آن متوسل میشوند. فرهنگ یک مفهوم انتزاعی است که نمودهای عینی دارد و بازنمایی میتواند از طریق تأثیر انتزاعی بر ارزشها و ایدئولوژی افراد بسیاری از نمودهای فرهنگی را که شامل آداب و رسوم، هنجارها و کنشها است دستخوش تغییر در جهت اهداف مالکان رسانه سازد.
در همین ارتباط، پژوهشی با عنوان «بررسی بازنمایی مولفههای فرهنگی و مذهبی در شبکه من و تو» به مطالعه موردی و تحلیل نشانهشناختی سری نخست برنامهای با عنوان «ببین تی وی» پرداختهاست؛ برنامهای که در آن چند فرد عادی به تماشای یک برنامه مینشینند و در خلال برنامه در مورد آنچه میبینند نظرهای شخصی خود را مطرح میکنند.
از مهمترین یافتههای این پژوهش تغییر سبکزندگی ایرانی-اسلامی به زندگی غربی از طریق تغییر باورها و ارزشهای اسلامی و با استفاده از کلیشهسازی و طبیعیسازی جزئیات مولفههای فرهنگی است. یافتهها نشان داده که برنامه ببین تی وی با تغییر در ارزشها و هنجارهای مذهبی مخاطبان ایرانی سعی در تغییر سبکزندگی و ایجاد بیهویتی مذهبی در افراد دارد.
در همین ارتباط، یکی از مهمترین دستورکارهای شبکههای معاند، این بوده که با تضعیف روحیه مقاومت جوانان، زمینه کاهش تابآوری و تسلیم آنان برابر چالشها و مشکلات را فراهم کنند. شبکه من و تو در سالهای گذشته در این زمینه پیشگام بود.
بر اساس یک مطالعه پژوهشی، شبکه ماهوارهای من و تو در تضعیف روحیه ایثار و مقاومت جوانان ایران دارای فعالیتی چشمگیر بوده است. این مطالعه با تعیین سه مولفه سبکزندگی، هویت اسلامی و هویت ملی و ۱۸ شاخص، چگونگی تأثیرگذاری شبکه ماهوارهای من و تو بر فرهنگ ایثار و مقاومت را اثبات کردهاست. در این بین، تاثیرگذارترین شاخصها مصرفگرایی، تجملگرایی، ترویج سکولاریسم، ترویج فرهنگ غربی و تغییر ارزشهای ملی هستند که با ترویج از سوی این شبکه، روحیه مقاومت را در جوانان ایرانی تحتتأثیر قرار دادهاند.
گفتمان معنایی مورد نظر مالکان شبکه
بسیاری ناظران بر این باورند که من و تو از طریق ترویج گفتمان معنایی مورد نظر خود در جامعه ایرانی، تغییرات زیربنایی را در دستور کار خود داشته است. برحسب یک مطالعه پژوهشی «مردم»، «تساهل و مدارا»، «تجربههای جدید»، «خوشگذرانی» و «فرهنگ و هنر» بهعنوان دالهای مرکزی گفتمان برنامههای این شبکه مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین مشخص شد که بیشترین هویتهای گفتمانی که این شبکه مورد بازنمایی قرار میدهد، دو هویت گفتمانی «مردم ایران» و «حکومت جمهوری اسلامی ایران» است. «مردم ایران» در زنجیره همارزی شبکه قرار گرفته و بازنمایی میشوند و «حکومت ایران» در راستای زنجیره تفاوت من و تو.
بر اساس این مطالعه پژوهشی، «در این وضعیت گفتمان من و تو از کارکرد دال خالی و فضای استعاری گفتمانی نیز استفاده میکند و با بازنمایی منفی از گفتمان حکومت ایران و نمایش دالهایی که-بهحسب بازنمایی- جایشان در مفصلبندی گفتمانیِ این حکومت خالی است و در مقابل مفصلبندی آن دالهای خالی در گفتمان خود، تلاش میکند تا بتواند گفتمان رقیب خود را مورد حاشیهرانی قرار دهد و هژمونی معناییِ خود را تثبیت کند. از جمله مشخصههای گفتمانی دیگر برنامههای مورد مطالعه تأکید بر «معنویت یا خدا گرایی / پرستیِ فاقد شریعت و تعصب» و پرداخت مثبت به «سلطنت پهلوی» بهحسب پیوند آن با «گذشته خاطرهانگیز» مخاطب است.»
مبانی تکنیکی من و تو در انتقال پیام به مخاطب
در یک پژوهش، «مردم»، «تساهل و مدارا»، «تجربههای جدید»، «خوشگذرانی» و «فرهنگ و هنر» بهعنوان دالهای مرکزی گفتمان برنامههای شبکه من و تو مورد شناسایی قرار گرفتهاند.
یک مطالعه پژوهشی، در راستای دستیابی به تکنیکهای ارتباطی استفاده شده در انتقال پیامها از سوی این شبکه به تحلیل محتوای کمی برنامههای شبکه من و تو، پرداختهاست. فرض محقق بر این بوده که «شبکه من و تو، نگاهی مرکز- پیرامون داشته و بهدلیل قرار گرفتن ایران در مدار ارتباط جهانی، تحتتأثیر این شبکه قرار میگیرد و این در پیرامون بودن، خود میتواند فرهنگ ایران را در معرض جنگ نرم قرار دهد.»
برای انجام این پژوهش، ۵۰ مورد از برنامههای شبکه من و تو از ۱۶ نوع برنامه مختلف انتخاب و بهصورت نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شدهاست. سپس با تعیین گویههای تحقیق و مقولههای مورد نیاز، به تحلیل محتوای رابطه تکنیکهای ارتباطی با مقولههای عناد با جمهوری اسلامی، ترویج تجملگرایی، تضعیف فرهنگ، مذهب، خانواده و ارتباط نسلی پرداخته و پس از مطالعه برنامهها بهعنوان نمونه آماری و در نظرگیری آنها بهعنوان «متن»، فرضیه مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که تکنیکهای به کار رفته در برنامههای شبکه من و تو، در تلاش برای القای فرهنگ مورد نظر خود در مخاطبان بوده و میان مقولههای بالا و شیوههای ارتباطی، رابطه معناداری برقرار است.
جان کلام
بر اساس یافتههای یک پژوهش، بیشترین تأثیر سبکزندگی پس از بحران کرونا را شبکه من و تو بر مخاطبان ایرانی داشته و پس از آن شبکه نسیم و شبکه جم در رتبههای دوم و سوم قرار داشتهاند.
شبکهای که اکنون ادعا میکند بهدلیل مشکلات مالی در آستانه تعطیلی است، طی سالهای گذشته از همه ظرفیتهای خود برای گفتمانسازی و معناسازی علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده کرده است. این شبکه در سالهای گذشته با بهرهگیری از تکنیکهای متنوع عملیات روانی، تغییر هنجارها و ارزشها و ایجاد یک سبکزندگی غربی و ضداسلامی را در میان مردم ایران در دستور کار خود قرار داده است. در همین راستا بیگانهسازی مردم از نظام جمهوری اسلامی ایران و تقبیح آن به موازات مشروعیتسازی برای دودمان پهلوی و در مواردی تقدیس سلطنت ساقط شده هدف برنامههای تولیدی این شبکه بوده است.
اکنون از دید برخی ناظران تعطیلی قریبالوقوع این شبکه نه بهدلیل مشکلات مالی، بلکه بهدلیل پایان یافتن کارایی یا مأموریت پروژهای معرفی میشود که با برنامههای متنوع از «آکادمی گوگوش» و «استیج» تا «تونل زمان» و «اتاق خبر» ش، اساساً با هدف تغییر سبک و الگوی زندگی مردم ایجاد شده بود و الان با تحقق درصدی از این هدف، زمان مصرف و کارایی این شبکه به پایان رسیده است.
تاریخ انتشار: 1402/09/11
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.