رسانه فکرت / دکترمحمود رنجبر، دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان


 ایران کشوری است که خرده فرهنگ‌های متنوع به‌عنوان مجموعه‌ای ذیل فرهنگ ایرانی جای می‌گیرند. همه این فرهنگ‌ها در عین تفاوت‌های آشکار از عناصر و شاخصه‌های مشترک برخوردارند. یکی از مهم‌ترین وجوه مشترک این خرده‌فرهنگ‌ها وجه اسلامی و آیینی آن است. این نسبت، امری بر ساخت و انضمام نیست، بلکه برآمده وجهی فطری و سرشتی است که در ساحت معرفت انسانی قرار می‌گیرد. به‌عبارتی منویات و احکام اسلامی جزوی از مطالبات فطری انسانی‌ست، از این رو در وجه تاریخی (کرونولوژیک) فرهنگ‌ها و ارتباط آن با وجه اسلامی کاملاً این‌همانی روی داده است؛ لذا خرده فرهنگ‌های عصر ساسانی با تمام قدمت و هویت خود بنیاد به‌سادگی پذیرای آرمان‌ها و پیام رهایی بخش اسلام شدند ریشه‌شناسی (ترمینولوژی) نحوه ارتباط گیری خرده فرهنگ‌های ایرانی با اسلام وجوهی تازه از ظرفیت‌های فرهنگ ایرانی را برای تحقق عدالت نشان‌می‌دهد. آنچه در این فراز تاریخی حائز اهمیت است، پراکندگی این ظرفیت‌هاست، زیرا تبویب ساحت‌های حقوقی، اقتصادی، قضائی و فرهنگی همانند آنچه امروز وجود دارد در دوره‌های نخستین فرهنگ ایرانی اسلامی پدیدار نبود.


انتخاب دین اسلام از سوی مردم ایران باعث شد بحث مدارا و گفت‌وگوی اندیشه‌ورزان عرب و ایران در دهه‌های اولیه ورود اسلام گسترش یابد؛ برایند این گفت‌وگو انگیزه‌ای شد که زبان عربی به‌عنوان زبان دین و زبان فارسی به‌عنوان زبان ملّیت شناخته شود. پذیرش این مسئله به‌دلیل برتری جویی‌های قومی قبیله‌ای عده‌ای از سپاهیان عرب مسلمان مدت‌ها طول کشید، اما از آنجا که پیام اسلام بر عدالت، برابری و رابطه انسان با خالق هستی استوار بود، باعث شد تا ایرانیان بیشتر به هسته هویت خود یعنی چگونگی پیوند با خداوند بیندیشند تا در ارتباط خود با زمین.


سیره تبیینی آیین اسلام در باب تحقق عدالت اجتماعی در دو سازوکار اصلی نمود یافته‌است، نخست: تبیین احکام مترتب بر عدالت اجتماعی مثل: تعاون، رفاه اجتماعی، گسترش فرهنگ وقف، نظام مالیاتی و مواردی از این قبیل، دوم: ارائه الگوهای عملی آن برنامه‌ها و کاربست هر یک از موارد برشمرده در حوزه اجرا، بر این اساس می‌توان نسبتی رفت و برگشتی بین فرهنگ ایرانی و اسلامی و عناصر تحقق عدالت نشان داد. مثلاً در روایتی الگو مدار از فرهنگ ایرانی، تأکید بر عدالت پادشاه در متون کهن فارسی مندرج است. در کتیبه آریامنه(590-640 ق. م)، این پادشاه، حاکمیت خود را عنایتی از اهورا مزدا می‌داند و درخواست حمایت دارد. «این کشور پارس که من دارم، دارای اسبان خوب و مردان (است) خدای بزرگ اهورامزدا (آن را) به من عطا فرمود. به خواست اهورامزدا من، شاه در این کشور هستم (1).»


آنچه در این کتیبه‌ها بیشتر به چشم می‌آید، توجه به کرامت انسانی بدون در نظر گرفتن جایگاه اجتماعی آنان است. تصویر قرآن نیز بر کرامت انسانی تأکید دارد، بر پدیداری الگوهایی که به نظارت مستمر بر زندگی اقشار ضعیف و آسیب‌پذیر عنایت ویژه دارد. تاریخ نشان داده است که مهم‌ترین دلیل سقوط پادشاهی ساسانی بی توجهی به توده مردم بوده است. گسترش وسیع جنگ‌های فرسایشی با یونان و تحمیل مالیات‌های سنگین بر مردم برای قشونش‌کشی‌های بی سرانجام باعث شده بود امپراتوری ساسانی از درون پوسیده شود. با ورود اسلام، نظام مالیاتی مبتنی بر خمس و زکات به‌عنوان فرمان الهی راهکاری مناسب و مردم‌پسند برای پیشگیری از قحطی و فقر اجتماعی بود، مشارکت مردم برای انجام این امور دینی از سر اقناع است، بعدها با گسترش جمعیت و وجه تمدنی شهرها، نظام مالیاتی اسلامی علاوه بر خمس و زکات برای امور جاری کشور نهادینه شد. این امور شرطی بنیادین را می‌طلبید و آن التزام به انتصاب افراد شایسته و دلسوز در تمامی سطوح اجرایی، تقنینی، قضائی،فرهنگی است. فرد شایسته و خداترس می‌داند که پیشرفت جامعه یعنی پیشرفت خود، او خویشتن را سرنشین کشتی در دریایی پرتلاطم می‌داند که اگر جایی از آن را سوراخ کند، بی‌تردید خود نیز ضرر می‌بیند. لذا عدالت اجتماعی تجلی بروز وجوه عدالت در عرصه اجتماع است. در متون کهن ایرانی عطف توجه به حاکمیت و پندهای خردمندان برای تحقق عدالت است. مثلاً «سندباد نامه» اثر فارسی محمد بن علی ظهیری سمرقندی، از مهم‌ترین کتاب‌های داستانی قرن هفتم هجری است. این اثر با تشریح اصطلاحات مربوط به امور مملکت‌داری، ضمن حکایت‌هایی کوتاه پندهای‌ی برای عدالت ورزی ارائه می‌کند:


[پادشاه با خود می‌گوید] اگر پادشاه در هر یک از اولیای دولت به چشم رأفت و عاطفت نگرد و مصالح ملک و دولت مهمل گذارد، مملکت اختلال و انتشار پذیرد و حاسدان و قاصدان از اطراف ممالک سر برآرند و دست‌های تطاول و تعدّی دراز کنند و آن غفلت، مهیّج فترت شود و فترت سبب زوال دولت و انتقال ملک گردد.) (2)


 اینکه عدالت در ساحت مکتوبات جای بگیرد، نمی‌تواند مشکلی را حل کند و بیشتر به امری زینتی تبدیل می‌شود، حال آنکه تاریخ ایران نشان داده است، هرگاه حاکمان از عدالت فاصله گرفتند، به رذالت افتاده‌اند، بنابراین با بهره‌گیری از داشته‌های فرهنگی و میراث مکتوب مانند آثار کهن و سیره بر جای مانده می‌توان سه محور اصلی برای ظرفیت‌های فرهنگ ایران اسلامی نام برد که در تحقق عدالت اجتماعی مفید هستند. نخست: ارتباط و توکل با خداوند. دوم: تأسی به سیره پیامبر اسلام و ائمه اطهار علیهم‌السلام؛ سوم: نسبت انسان با عدالت در ساحت اجرا؛ این سه عنصر به‌عنوان اجزای اصلی، زیر گروه‌هایی دارند که منجر به پرهیز از ظلم و وفای به عهد می‌شود. این زیر گروه‌ها نیازمند توسعه مبانی اعتقادی دینی هستند؛ پرهیز و عدم تمکین به این وجوه، موجب دو قطبی شدن عمل حاکمان در جامعه می‌شود یعنی بخشی به‌سمت عدالت و بخشی به‌سمت شقاوت جهت می‌گیرد بسیاری از اندیشمندان ایرانی بر عناصر برشمرده تأکید داشتند: مثلاً خواجه‌نصیر بر مواجهه دو قطبی «سیاست فاضله» و «شقاوت» اشاره می‌کند. از نظر وی با اندیشه نقصان درونی و عدم بهره‌گیری و گسترش عدالت، تسلیم در برابر دشمن بیرونی گریز ناپذیر است. در برابر این اندیشه، سیاست فاضله قرار می‌گیرد که لازمه آن انسجام درونی و تمسک به عدالت است که منجر به «تکمیل خلق» (انسجام و وحدت) کمال بشری می‌شود:


 «سیاست مُلک که ریاست ریاسات باشد، بر دو گونه بود و هر یکی را غرضی باشد و لازم، اما اقسام سیاست یکی سیاست فاضله باشد که آن را امامت خوانند و غرض از آن تکمیل خلق بود و لازمش نیل سعادت و دوم سیاست ناقصه بود که آن را تغلب خوانند و غرض از آن استعباد خلق بود و لازمش نیل شقاوت و مذمت. سائس اول تمسک به عدالت کند و رعیت را به‌جای اصدق دارد و مدینه را از خیرات عامه پر کند و خویشتن را مالک شهوت دارد و سائس دوم تمسک به جور کند و رعیت را به‌جای خَول و عبید دارد و مدینه پر شرور عام کند و خویشتن را بنده شهوت دارد». (3)


نتیجه آنکه فرهنگ ایرانی اسلامی ظرفیت‌های متنوع و قابل‌اعتماد برای تحقق عدالت دارد. این فرهنگ با توجه به بهره‌گیری از آیین و آرمان‌های اسلامی نقشی بسزا در طول تاریخ داشته است و می‌تواند الگویی مناسب برای کاربست آن در دوران معاصر باشد.

 

منابع
(1) ارانسکی، ای. م.(104:1379)
(2) ظهیری سمرقندی (225:1948). سندباد نامه، محمد بن علی بن محمد؛ به اهتمام و تصحیح و حواشی احمد آتش، استانبول: چاپخانه وزارت فرهنگ
(3) نصیرالدین طوسی‌، محمدبن محمد:300

 

تاریخ انتشار: 1402/09/07

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil