رسانه فکرت / فاطمه میری طایفه فرد، کارشناس ارشد تاریخ اسلام


 تاریخ و پیشینه‌ی هویتی مردم ایران، جزء لاینفک زندگی روزانه و اجتماعی آنان است؛ در واقع علم تاریخ و نگاه تاریخی از زندگی حال و آینده مردمان ایران جدا نیست.


 با توجه به اهمیت علم تاریخ در صحنه اجتماعی، چگونه می‌توان از این هویت حراست کرد و واقعیت موجود در بطن تاریخ را به مردم نمایاند؟


یکی از مهم‌ترین ابزار انتقال فرهنگ، بهره‌بری درست از وقایع تاریخی در تلویزیون است‌، وجود سریال‌های تاریخی می‌تواند کمک بسیاری به شناخت ابعاد گوناگون یک واقعه تاریخی داشته‌باشد؛ رسالتی که از دهه‌های گذشته تاکنون به آن پرداخته شده‌است.


حلقه‌ی مفقوده در این مبحث، چگونگی انتقال مفاهیم ارزشی تاریخی به مخاطب هدف است، مخاطبی که در بسیاری از مواقع صرف داشتن همان اطلاعات تاریخی کسب شده در سریال‌ها، قناعت کرده و به‌دنبال پژوهش و راستی‌آزمایی مطالب نیست.


در اینجا اهمیت پژوهش در حیطه کارهای تاریخی بیشتر خودنمایی می‌کند؛ زیرا مخاطب به محتوای تاریخی سریال‌ها اعتماد می‌کند و این اعتماد وظیفه مسئولان این مسئله را بیشتر نمایان می‌کند، در این میان استفاده از اساتید مبرز، حتی در کوچک‌ترین مسائل تاریخی یک نکته مهم و غیر قابل‌انکار است‌.


یکی از همین مباحث مهم، موضوع پوشش در سریال‌های تاریخی است، این بحث وقتی به دوران معاصر نزدیک می‌شود، حساسیت ویژه‌ای پیدا می‌کند.


به‌استناد تاریخی، پوشش زنان ایرانی در ادوار مختلف و با ادیان و گرایش‌های متفاوت، همواره عفیفانه و در بستری از ستر و پوشش بوده‌است؛ از طرفی این نوع پوشش در مکان‌های مختلف متفاوت بوده است، این مدعا را حتی در نوع معماری ایران هم می‌توان مشاهده کرد؛ حیاط اندرونی و بیرونی، خود نماد تفاوت رفتار زنان با اقشار مختلف جامعه بوده‌است؛ این خلأ همان چیزی است که در اکثر سریال‌های تاریخی وجود دارد.


نکته‌ای دیگر استفاده از پوشش‌های مختلف جامعه با توجه به شأن و منزلت اجتماعی است، بی‌تردید پوشش زنان درباری و یا زنان صاحب‌نفوذ با زنان عامی تفاوت‌هایی داشته است؛ اما متأسفانه در سریال‌ها شاهد هستیم که یک نوع پوشش خاص را به تمام اقشار جامعه نسبت می‌دهند، چیزی که گاهی به‌خاطر ناهمگونی سیرت و صورت سریال، نوعی دل‌زدگی ایجاد می‌کند.

 

به عنوان نمونه استفاده از حلقه‌ی گل در زیر چانه از همان دست موارد است که متأسفانه اخیراً در سریال‌های تاریخی به آن ضریب داده‌می‌شود؛ در حالی که اصلاً نوع استفاده و حتی شکل ظاهری آن و موارد استفاده آن قرابتی با سریال‌ها ندارد، این نمونه ذکر شده حتی در دربار پادشاهی هم موارد شاد و خاصی داشته است، اما حالا شاهد استفاده کلی و بی‌قاعده از نوعی تزئین در لباس‌های دوره قاجار هستیم؛ چیزی که بسیار از اصل خود فاصله گرفته است.

از طرفی استفاده این نمونه زینت در همه مکان‌ها هم نوعی کج سلیقه‌ای را به‌همراه داشته است؛ زیرا به‌شرط قبول استفاده موردی از این نوع زینت، اصلاً نمی‌توان پذیرفت که در همه مکان‌ها استفاده می‌شده است‌.

 

 در دوران قاجار لباس بیرونی بانوان شامل چاقچور، چادر و روبنده بوده و فقط جنس پارچه‌ها و تزئینات آن، زنان ثروتمند و اشراف را از زنان طبقه پایین جامعه جدا می‌کرد، برای مثال گاهی خانم‌های اعیان و بزرگان، اطراف چادر مشکی خود را گلابتون‌دوزی و حاشیه نقره یا نقره نما می‌دوختند.

 

اما به‌طور کلی می‌توان گفت که پوشش زنان در بیرون از منزل در این دوره تاریخی به‌شکل یکسان و تمام زنان همانند هم بودند، تا جایی که تشخیص چهره‌هایشان نیز غیر ممکن بوده است.

 

در برخی موارد هم شاهد استفاده ادبیات عامیانه در سریال‌ها هستیم؛ در حالی که با استناد تاریخی و نامه‌های باقی مانده چیز دیگری می‌گوید؛ یکی از همین موارد، نامه مادر ناصرالدین شاه به فرزندش است که جای تأمل دارد؛ در حالی که نوع صحبت مادر و فرزند تاج‌دار در سریال‌های اخیر، نوعی عامیانگی نامناسبی را نشان‌می‌دهد.

 

در اینجا بررسی موارد بسیار را به علاقه مخاطب واگذار می‌کنیم؛ اما آنچه مهم می‌نماید؛ احساس خطر کردن در برابر فرهنگ عفیفانه و تاریخی کشورمان است که با پوششی از رنگ و داستان در قالب سریال به خورد مخاطب داده‌می‌شود، با شرایط کنونی کشور، حفظ و صیانت و از آن مهم‌تر بیان پاکی و نجابت همراه با زیبایی، بیشتر از هر زمان دیگری احساس می‌شود.

 

قطعاً برای ایجاد تفکر نوین اسلامی به حفظ پیشینه تاریخی خود بسیار محتاجیم، این حفظ و صیانت ابتدا باید در سریال‌های ما اتفاق بیفتد؛ زیرا مخاطب وسیعی از همه اقشار جامعه را به خود اختصاص داده است.

 

تاریخ انتشار: 1401/10/17

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil