به گزارش فکرت، در نشستی که به همت دفتر هم‌اندیشی استادان دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد؛ دکتر فاطمه السادات هاشمیان؛ استادیار معارف اسلامی دانشگاه فرهنگیان قم به تحلیل رابطه هم-افزایی حجاب و معنویت با رویکرد مبانی عفاف و معنویت اسلامی پرداخت.


متنی که پیش روی شماست گزارشی از این نشست است.


آیا میان حجاب و معنویت رابطه‌ای وجود دارد و این رابطه به چه صورت است؟ بنده به‌صورت ویژه با یکی از افراد مطرح به‌عنوان یک سلبریتی در تلویزیون مواجه شدم و عنوان می‌کرد بحث معنویت را دنبال می‌کند و انسانی خدامحور به مسائل و حیطه‌های معنوی است؛ در صورتی‌که این فرد التزامی به حجاب نداشت و در ظهورات اجتماعی خود، به حجاب هیچ قیدی نداشت و این سؤال برای نسل جوان ما مطرح می‌شود که آیا می‌توان یک فرد معنوی بود، بدون این‌که التزامی و تقیداتی به حجاب داشت؟ در همین راستا بنده به فکر افتادم تا این رابطه را به لحاظ علمی بررسی و تحلیل کنم و سپس به‌صورت علمی رابطه هم‌افزایی حجاب و معنویت را به اثبات برسانم. این مبحث را هم با نگاه درون دینی و هم برون دینی می‌توان مورد بررسی قرار داد. در این ارائه ما از نگاه درون دینی این بحث را به لحاظ علمی بررسی و مورد کنکاش قرار می‌دهیم؛ لکن از جهات برون دینی هم این بحث قابل بررسی است و در غرب می‌توان رابطه حجاب و معنویت را بررسی نمود، چنان‌که در کتابی در سال 2013 توسط یک خانم آلمانی تحت عنوان «چگونه غرب خدا را واقعاً از دست داد» بررسی شده است. این کتاب نگاه جدیدی به مسئله سکولاریزاسیون دارد و خواندن آن توصیه می‌شود و اطلاعات خوبی را در باب مسائل توسعه مدرن، دین، معنویت، خانواده و... دارد.


معنویت


واژه معنویت در لغت به معنای باطنی، روحانی و درونی ذکر شده استو در مقابل واژه‌های ظاهری، مادی و صوری قرار دارد. در اصطلاح معنویت یک سبک‌زندگی است و انسان معنوی انسانی است که سبکی ویژه در زندگی خویش اتخاذ نموده و در این رویکرد، اهتمام به عبور از خود نباتی و حیوانی خویش، و التفات به خود الهی خویش دارد. در واقع معنویت یک رویکرد توحیدمحور و خدامحور است. در این نگرش و سبک‌زندگی از مادی‌نگری به سمت خدامحوری عبور خواهد کرد. حتماً آن معنویتی که مدنظر ماست، باید مبتنی بر آموزه‌های شریعت و وحیانی و بر اساس فطرت باشد. حال چرا ما به این نکته تأکید داریم؟ مگر معنویتی داریم که بر اساس شریعت، وحیانی و فطرت نباشد؟


معنویت‌های نوظهور و غیرالهی به طور عمده، با مبانی فکری مدرنیسم یعنی محوریت انسان بدون دین - اومانیسم، سکولاریسم، سوبژکتیویسم - شکل گرفته‌اند. به همین جهت می‌توان از آن‌ها با عنوان معنویت مدرن یاد کرد. معنویت مدرن، در پی زندگی در سایه عدالت و آرامش است که فرآورده آن کم‌ترین درد و رنج ممکن و نیز رضایت باطن در زیست این دنیایی است؛ لکن تعبد ندارد و من‌های دین است. البته ایمان دارد؛ اما ایمان او از سنخ واقعیت نیست و در واقع یک أمر نسبی است. معنویت مدرن، یک معنویت این‌دنیایی و این‌جهانیست و جایگزین دین گردیده و فاقد تعبد است. لذا مهم‌ترین اصولی که معنویت مدرن بر اساس آن قوام یافته است، عبارت است از توجه به بعد مادی انسان و حذف بعد روحانی او، عطف توجه به سعادت این‌دنیایی انسان و عدم توجه به فطرت الهی اوست و به زندگی بعد از مرگ، التفاتی ندارد؛ برخلاف معنویت اسلامی که هم زندگی این‌دنیایی و هم زندگی اخروی را توجه دارد.


تبیین رابطه متناظر حجاب و معنویت


اشتراکات حجاب و معنویت به لحاظ مبانی


مبنای اول: ابتنای معنویت و حجاب بر فطرت


همان‌طور که می‌دانیم بحث فطرت، خسیسه‌های مشترکی است که خداوند در ذات انسان‌ها قرار داده است و یا به صورت ادراکات و یا گرایشات ظهور و بروز پیدا می‌کند. ما انسان‌ها به صورت فطری یک‌سری ادراکات و یک‌سری گرایشاتی را داریم که بدون این‌که آموزش گرفته باشیم، از آن‌ها اطلاع داریم. (وجود خداوند یا علاقه به پذیرش خداوند نمونه‌هایی از ادراکات یا گرایشات فطری است).


یکی از این ویژگی‌های فطری نیز بحث معنویت است؛ یعنی خداوند بحث معنویت و گرایش به این مقوله را در فطرت ما انسان‌ها قرار داده است. معنویت حقیقی و اصیل ریشه در فطرت انسان دارد و در واقع معنویت‌گرایی انسان یک واقعیت فطری است که خداوند در وجود انسان تعبیه کرده و ریشه در فطرت آدمی دارد. حال هرچه انسان بیشتر به فطرت حقیقی خود توجه کند و مطابق آن فطرت عمل کند، سبب پیشبرد معنویت حقیقی در وجود انسان خواهد شد. به تعبیری معنویت‌خواهی یک أمر فطری برای انسان است.


از سوی دیگر، حجاب نیز چنین است. حجاب یک أمر و مسئله فطری‌ست که در قرآن هم آمده است. در آیه 22 سوره مبارکه اعراف، حجاب نیز یک امری فطری است و ابتنای بر فطرت دارد. مفهم این آیه چنین است که حضرت آدم و حوا شروع به خوردن از درخت ممنوعه نمودند و اندامشان در آن‌جا هویدا و آشکار شد. آیه قرآن می‌فرماید: «وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ»؛ یعنی شروع کردند با برگ‌های درختان بهشتی، خودشان را پوشاندند. آن‌جا حضرت آدم و حوا که با انسان دیگری در تماس نبودند و آموزشی ندیده بودند و کسی به آن‌ها در باب پوشش و حجاب آموزشی به آن‌ها نداده بود و این دو شخص بر اساس فطری، این کار را انجام دادند.


مبنای دوم: ابتنای معنویت و حجاب بر وحی


معنویت حقیقی که متضمن سعادت و رشد معنوی انسان است، باید ریشه در وحی داشته و سرچشمه آن از جانب خداوند باشد. پیرامون این‌که معنویت باید ابتنای بر وحی داشته باشد و معنویت نافع، معنویتی است که باید مبتنی بر وحی باشد؛ به این دلیل است که انسان یک ترکیب فوق‌العاده عجیبی از مجرد به ماده است، به‌طوری که میان جسم و روح انسان جدایی نیست و یک ارتباط عمیقی میان روح و جسم برقرار است. البته میان حیات دنیوی و حیات معنوی و روحانی انسان هم کمال ارتباط برقرار است؛ چرا که ما معتقدیم که دنیا و آخرت از هم جدا نیست و میان آن‌ها یک ارتباط عمیقی وجود دارد و زندگی‌ای است که از این دنیا شروع و به آخرت منتهی می‌شود. علامه طباطبایی مطلب جالبی را بیان می‌کند که هر انسانی که در زندگیِ این‌دنیایی خود، سبکی از زندگی را انتخاب کند؛ ادامه‌ی این مسیر و سبک زندگی، زندگی آخرت او خواهد بود.


حال از طریف دیگر، حجاب هم کاملاً یک أمر وحیانی و دینی است. در تمام ادیان، بحث حجاب مطرح شده است. حتی در تورات کنونی که تحریف شده و قسمت‌های قابل توجه آن تغییر کرده است، باز هم حجاب در این کتاب مطرح است. در انجیل و عهدجدید هم این مسئله مطرح شده است. در واقع حجاب یک أمر بین‌الأدیانی است و تمام ادیان الهی به این بحث قائل هستند و در واقع حجاب از ضروریات دین و یک أمر وحیانی و منبعث از دین است.


مبنای سوم: معنویت و حجاب یک ضرورت اجتماعی


در اندیشه اسلامی انسانی می‌تواند به کمالات نوعی خود برسد و یک زندگی سعادتمند داشته باشد که با سایر افراد تشکیل اجتماع دهد و در واقع اسلام به زندگی اجتماعی، بسیار تا بسیار اهمیت می‌دهد. قرآن کریم نیز مؤمنین را موظف کرده است که یک جامعه معنوی را ایجاد کنند و تلاش داشته باشند تا جامعه مهدوی، یک جامعه عدالت‌محور باشد و برحذر کرده است مؤمنین را که اعتماد به ستمگران نمایند. این مطلب نشان می‌دهد که معنویت یک واقعیت صرفاً فردی نیست و تکون اجتماعی دارد و ماهیتی اجتماعی است که بدون جامع‌های معنوی، زیست معنوی انسان به صورت فردی کامل نخواهد بود و معنویت فردی، طرحی ناتمام است. حضرت آقا نیز فرمودند که شما فرض کنید یک انسان که در جامعه غربی، خالی از معنویت و فضیلت است؛ راحت‌تر می‌تواند به معنویت دست پیدا کند یا در یک جامعه اسلامی که بر اساس فضایل اخلاقی و معنویت جمعی باشد؟


حجاب نیز دقیقاً یک امر و ضرورت اجتماعی است. این برداشت از آیه 59 سوره احزاب «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَٰلِکَ أَدْنَیٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِیمًا» به‌دست می‌آید. در این آیه می‌گوید به زنان بگویید که چادرهای خودشان را به یکدیگر نزدیک کنند که اندام‌شان پیدا نشود. در ادامه نیز می‌فرماید: «ذلِکَ أَدْنَیٰ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ» و این نشان می‌دهد که بحث امنیت زنان در جامعه و حفظ شخصیت‌شان حائز اهمیت است و به حث اجتماعی بودن حجاب بازگشت دارد.


کتابی را معرفی می‌کنم که در سال 2007 توسط یک خانم غربی نوشته شده است. عنوان این کتاب «دختران به عفاف روی می‌آورند» است که توسط نهاد رهبری ترجمه و به چاپ دوازدهم رسیده است. عزیزان دقت نمایید که این کتاب را این خانم با بیش از 6000 دختر جوان و نوجوان غربی (عمدتاً آمریکا و کانادا) مصاحبه حضوری، میدانی، چت اینترنتی و... داشته و نظرات تعداد زیادی از دختران غربی را در باب عفاف و حجاب نوشته است و مطالب جالبی در این کتاب پیرامون عفاف وجود دارد. نتیجه این کتاب در باب دخترانی که هرزه نیستند و اهل زندگی سالم، درس خواندن و خانواده هستند؛ همگی علاقه‌مند به عفاف هستند. جملاتی از این کتاب، وجه اجتماعی بودن حجاب را از نگاه برون‌دینی اثبات می‌کند. در فرازی از این کتاب آمده است: «با پوشش نامناسب، توجه جامعه به ظاهر زن جلب می‌شود و از توجه به خودِ حقیقی و ارزش حقیقی زن جلوگیری می-شود». «حفظ عفاف، زمینه‌ساز آشکار شدن استعدادهای دختران است؛ چون وقتی در اجتماع به ساحت ظاهری بیشتر توجه شود، قلمروی باطنی وجود انسان بیشتر مورد غفلت قرار می‌گیرد». بنابراین حجاب از دیدگاه تعداد زیادی از دختران غربی، یک ارزش اجتماعی است.


اشتراکات حجاب و معنویت به لحاظ کارکرد


کارکرد اول: معنویت و حجاب راه تقرب الهی


اثر مشترکی که حجاب و معنویت در ساحت اعتقاد دارد، بحث قرب الهی است. معنویت به نوعی رابطه درونی با خداست که معرفت ایجاد می‌نماید و موجب ایجاد ارتباط قلبی با خدا می‌گردد و فرایندی است که حاصل آن درک حضور الهی و قرابت نسبت به خداوند است. کارکرد ذاتی معرفت، قرب الهی است و اگر خاطرتان باشد، فرایند یا سبک زندگی‌ای است که حاصل آن قرابت نسبت به خداوند و درک وجود الهی است.


همانطور که معنویت سبب رشد و تعالی انسان است، حجاب نیز عاملی برای تعالی و تقرب انسان به حساب می‌آید. هرکدام از احکام الهی که خداوند واجب و به آن‌ها دستور داده است تا انسان‌ها آن را انجام دهند، خودش موجب قرب می‌شود. هر عمل واجبی را که در نظر بگیریم، ایجاد کننده قرب است؛ اما حجاب که یکی از احکام الهی است، فراتر از این در آیات قرآن نیز آمده است که به-صورت خاص، سبب قرب می‌شود.


کارکرد دوم: معنویت و حجاب عامل آرامش


کارکرد ذاتی معنویت دسترسی به آرامش است. علت تلاش غرب برای دستیابی به معنویت مدرن، به جهت دستیابی به آرامش و کسب آرامش است. امروزه بحران‌های روحی و روانی‌ای در غرب ایجاد شده و با وجود سانسور شدید خبری که نسبت به این مشکلات دارند؛ اما باز هم در کتب اجتماعی آمارها وجود دارد که چقدر خودکشی و مشکلات رفتاری در غرب بالاست و به همین جهت به معنویت مدرن روی آوردند و در واقع کارکرد معنویت دسترسی به آرامش است و البته عرض شد به جهت‌ی که مبانی معنویت مدرن غلط است و غیرالهی است، نه‌تنها به این آرامش نزدیک نمی‌شوند، بلکه برعکس سبب ایجاد بحران می‌شود. حال شاید موقتاً و در ظاهر و کوتاه مدت آرامشی ایجاد شود؛ لکن در دراز مدت این‌طور نیست و کاملاً برعکس است.


حجاب هم عامل آرامش است. هم به لحاظ فردی و هم اجتماعی، حجاب آرامش را ایجاد می‌کند. هم به لحاظ    جامعه‌شناختی و هم روان‌شناختی، این بحث قابل اثبات است که حجاب و آن ستر و حائل میان زن و مرد نامحرم، ایجاد آرامش می‌کند. این بحث هم در کتاب «دختران به عفاف روی می-آورند» آورده شده است.


کارکرد سوم: معنویت و حجاب عامل پیشرفت


شاید همین الان سؤالات زیادی به ذهن عزیزان خطور کند که اگر معنویت و حجاب، عامل پیشرفت است؛ پس چرا در غرب که نه معنویت و نه حجاب مطرح است، این همه پیشرفت ایجاد شده است؟ این عامل پیشرفت در قرآن آمده است و آیه 96 سوره احزاب در باب معنویت به عنوان عامل پیشرفت است. اگر در جامعه‌ای معنویت برقرار باشد، پیشرفت حاصل می‌شود و بالعکس اگر معنویت نباشد، پیشرفت هم از بین می‌رود. «وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَیٰ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ». در واقع یکی از شاخص‌های مهم معنویت و ظهورات اجتماعی این مقوله، دستیابی به پیشرفت و قرار گرفتن در مسیر رشد و پیشرفت است. معنویت به لحاظ فردی و اجتماعی سبب ایجاد پیشرفت دنیوی و اخروی است.


ملموس‌ترین اثر حجاب و قابل لمس‌ترین کارکرد کنشی حجاب، تحقق پیشرفت در فرد و جامعه است. وقتی جامعه خالی از محرک‌های جنسی شد، زمینه رشد فردی و اجتماعی، راحت‌تر و سریع‌تر ایجاد می‌شود و افراد می‌توانند بدون ایجاد موانع، توانمندی‌های خودشان را در یک محیط امن و سالم، بروز دهند.

 

تاریخ انتشار: 1401/07/12

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil