ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش فکرت، یکی از فیلمهای مارول با نام دکتر استرنج در سال 2016 با کارگردانی اسکات دریکسون ساخته شد.
صحنههای جادوگری، جنگ همیشگی بین خیر و شر و سکانسهای آخرالزمانی قسمتهایی است که کارگردان در این فیلم روی آنها تأکید کرده و به راحتی میتوان آنها را لمس کرد.
از ابتدای فیلم اینگونه به نظر میرسد که استرنج قبل از این که دکتر با مهارت و استعدادی باشد یک فرد مغرور و متکبر است. اما چیزی نمیگذرد که همه چیز تغییر میکند. بعد از حادثه رانندگی استرنج تمام تلاش خود را میکند که زودتر بهبود یابد. او در این مدت تمام ثروت خود را برای بازیافتن سلامتیاش خرج میکند؛، اما نهایتا نتیجهای از درمان خود نمیبیند.
درست در زمانی که همه امیدهایش به ناامیدی تبدیل شده توسط فیزیوتراپیست خود با فردی آشنا میشود که در حادثهای فلج شده؛ اما حالا میتواند به راحتی آسانی راه برود. استرنج هنگام ملاقات با جاناتان از او راجع به راز بهبود یافتنش میپرسد، او هم در مورد مکانی میگوید که افراد به وسیله ارتقاء ذهن و روح میتوانند خود را درمان کنند.
این آشنایی و اطلاع استرنج نقطه آغاز تغییر جریان فیلم است. دکتر استرنج تصمیم میگیرد تا آخرین شانس خود را امتحان کند اون به دنبال معبد کامارتاج میرود و پس از پذیرفته شدن در معبد به اتاق مخصوص راهنمایی میشود. در آنجا به او تکه کاغذی میدهند که در آن عبارت شامبالا نوشته شده است.
اشارهای که به شامبالا میشود بسیار زیرکانه است. شامبالا شهریست گمشده و افسانهای که مردم آن طبق افسانهها جواهرت فراوان و عمری طولانی دارند. با این روش کارگردان مدینه فاضله یا شامبالا را فضای مجازی معرفی میکند. استرنج مبهوت مهارتهایی میشود که در ابتدا به آنها اعتقادی نداشت. در معبد مهارتهای جادوگری توسط استاد بزرگ معبد به او آموخته میشود.
او در طی مدتی کوتاهی با تمرین و مطالعه به مهارت زیادی در جادوگری میرسد. سپرهایی که جادوگران در فیلم استفاده میکنند دارای علائم و نشانه نشانههای زیادی است. از جمله این علائم، کلمات عربی نامفهموم و نقوش معماری اسلامی ست. همچنین در مرکز این سپر ها شش ضلعیهایی به چشم میخورد که یادآور ستاره ششگوش یهود (و شیطان پرستان) است.
کلمات نامفهموم عربی روی سپر هم آیات قرآان را برای بیننده تداعی میکند. ظاهراً کارگردان قصد داشته در ناخودآاگاه بیننده القا کند که قرآن و اسلام منشأ جادوگری ست.
در بخشی که استرنج کتابهای امانتی خود را به کتابخانه معبد پس میدهد به کتبی برمیخوریم که اعمال جادو را آموزش میدهد. کلید سلیمان کتابی است که به سلیمان نبی نسبت میدهند. و جالب است بدانید اینجاست؛ صهیونیستها سلیمان نبی را به عنوان پیامبر نمیشناسند بلکه او را به ناحق جادوگر اعظم میخوانند.
وسیلهای که توسط استرنج استفاده میشود چشم آگوماتوس دقیقا مشابه چشم جهانبین از علائم شیطان پرستان است. این چشم در انتها نتیجه فیلم هم رقم میزند، زیرا استرنج با آن میتواند زمان را کنترل کند. روی این چشم به شکلی زیرکانه کلمه مقدس الله حک شده است. یکی دیگر از وسایل جادوگری انگشتر فلاخن است که از آن برای جادوی جابجایی در مکان استفاده میشود. نکته قابل توجه در مورد انگشتر این است که در دو انگشت جا میگیرد.
در قسمتی بخشی از فیلم انگشتر را میبینیم که روی آن نام امام علی (ع) حک شده است؛ بیتردید که قطعا تصادفی نبوده. کار انگشتر فلاخن این است که با ایجاد حفره افراد میتوانند از آن عبور کنند و به مکانی دیگر منتقل شوند. در نهایت نتیجهگیری که به مخاطب القا میشود این است که فقط کسی که انگشتر را داشته باشد میتواند به دنیای جادو دست پیدا کند. اینگونه اشارههای مستقیم در دنیای هالیوود بسیار نادر است.
در ادامه فیلم میبینیم که عدهای برخی از جادوگرانِ مخالف استاد باستانی سعی دارند، از طریق راه تسلیم نیرویهای خود، اتحاد دنیاها و همکاری با موجودی به نام دورمامو به زندگی ابدی دست یابند. افراد معبد کامارتاج سعی در مقابله با آنها را دارند. نکته انحرافی فیلم اینجاست که در انتهای فیلم روشن میشود، استاد باستانی هم قدرتش را از بُعد تاریکی یعنی دورمامو میگیرد.
درباره دورمامو باید گفت که از طرف یاران خود در زمین به عنوان علت و خالق تمام هستی معرفی میشود. به نوعی جایگاه خدایی دارد. در واقع نویسنده این داستان خدایی را به بیننده معرفی میکند که فاقد از صفات رحمانی تهی است. سوگمندانه باید که گفت در حقیقت با این روش، خداوند یکتا را به چالش میکشد.
در انتهای فیلم، شاهد تلاش استرنج و افراد باقیمانده از معبد سعی برای نجات مردم را از دست دورمامو هستیم. می توان گفت بُعد دیگر این فیلم منجیگرایی داستانش است؛ اما منجی با خصوصیات و ویژگیهایی که آنها میخواهند.
تاریخ انتشار: 1401/11/19
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.