آرش خوشخو، روزنامه‌نگار و منتقد سینما، با نگاهی تاریخی به تحولات سینمای ایران، به‌ویژه پس از انقلاب اسلامی، روند شکل‌گیری جریان‌های مختلف اجتماعی و سیاسی را بررسی کرده و تأثیر آن‌ها را بر سینما تحلیل می‌کند. از نظر او، سینمای ایران همواره تحت‌تأثیر تحولات تاریخی و اجتماعی بوده است و در دهه‌های گذشته، این تأثیرات بیشتر در قالب فیلم‌های تلخ و معترض ظاهر شده‌اند. خوشخو به تحلیل چگونگی تأثیر کودتای 28 مرداد و جنبش‌های چریکی دهه 40 بر روی سینما و تحولاتی که منجر به رشد سینمای روشنفکری شد، پرداخته است.

وی همچنین به دوره‌های مختلف سینمای پس از انقلاب، به‌ویژه در دهه 60، اشاره کرده و معتقد است که در آن زمان بسیاری از جریان‌های هنری متوقف شدند و سینمای ایران بیشتر به سمت تولید آثار با محتوای مذهبی و شهادت‌طلبی گرایش پیدا کرد. در ادامه، خوشخو از سینمای اجتماعی و کمدی روز سخن می‌گوید و به تحولات جدیدی که در سینما و شبکه خانگی ایجاد شده‌اند، اشاره می‌کند. به عقیده او، در حال حاضر سینمای کمدی به‌طور قابل‌توجهی رشد کرده است و به همان میزان که فیلم‌های معترض و غم‌انگیز همچنان وجود دارند، سینما به سمت آثار سرگرم‌کننده و خانوادگی نیز حرکت کرده است.

خوشخو در نهایت با تأکید بر اینکه سینمای ایران می‌تواند با تکیه بر مؤلفه‌هایی چون "خانواده" به‌عنوان یک بنیان فرهنگی، راهی برای بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی پیدا کند، راهکارهایی برای بهبود و گسترش تولیدات سینمایی و پرورش سینماهای امیدآفرین در کشور ارائه می‌دهد.

 

 

 گزارش کلی گفتگو:

 

جریان‌شناسی تاریخی سینمای ایران؛ از هنر معترض تا سینمای کمدی

 

آرش خوشخو، روزنامه‌نگار و منتقد سینما، در گفت‌وگو با مؤسسه رسانه‌ای  فکرت  به بررسی جریان‌شناسی تاریخی سینمای ایران پرداخت و تأکید کرد: تحولات سینمایی کشور تحت تأثیر وقایع تاریخی و اجتماعی، از هنر معترض دهه‌های گذشته تا موج جدید کمدی در سینمای امروز بوده است.

وی با اشاره به تأثیر رخدادهای تاریخی بر سینمای ایران اظهار داشت:  ما یک بستر تاریخی مشخص داریم که از کودتای ۲۸ مرداد آغاز می‌شود و تا جنبش‌های چریکی دهه ۴۰ ادامه پیدا می‌کند. این جریان تحت تأثیر گروه‌های چپ جهانی مانند کوبا، الجزایر و ویتنام قرار داشت و در ایران نیز بازتاب خود را یافت. در نتیجه، هنری معترض و سیاه به وجود آمد که به‌ویژه پس از کودتا ظهور کرد.

خوشخو تصریح کرد:  این فضای چپ‌گرایانه در سینمای روشنفکری قبل از انقلاب هم قابل مشاهده است. در آن زمان، سینمای ایران عمدتاً در قالب فیلم فارسی جریان داشت، اما در کنار آن، سینمای روشنفکری با پیام‌های چپ‌گرایانه نیز فعال بود. نشانه‌های این جریان را می‌توان در ادبیات و شعرهای دهه ۴۰ و ۵۰ و حتی در ترانه‌های داریوش، فرهاد و فریدون فروغی مشاهده کرد.

وی افزود:  پس از انقلاب، این مؤلفه اعتراضی همچنان در سینمای ایران باقی ماند، به‌ویژه در دهه ۶۰ که به دلیل جنگ، سایر جریان‌های هنری نظیر موسیقی و ادبیات تا حدی متوقف شده بودند. در این میان، سینمای روشنفکری که پیش از انقلاب به‌عنوان یک جریان فرعی مطرح بود، به یک جریان اصلی تبدیل شد.

 

نگاه غم‌زده در سینمای دفاع مقدس

 

این منتقد سینما با اشاره به بازتاب این نگاه در فیلم‌های دفاع مقدس بیان کرد:  نکته جالب اینجاست که این فضای غم‌زده تنها در فیلم‌های روشنفکری باقی نماند، بلکه فیلم‌سازان مذهبی نیز تحت تأثیر آن قرار گرفتند. برای مثال، در آثار ابراهیم حاتمی‌کیا، کمتر نشانه‌ای از پیروزی را مشاهده می‌کنیم. حتی در فیلم "چ" که درباره شهید چمران ساخته شد، صحنه پایانی که به پیروزی منتهی می‌شود، در کمتر از ۳۰ ثانیه به نمایش درمی‌آید، اما فیلم با نمایی از چمران که در حال پاره کردن عکس‌های خانوادگی‌اش است، به پایان می‌رسد.

وی افزود: این گفتمان غم‌زده در سینمای دفاع مقدس باعث شده که حتی در فیلم‌هایی که روایتگر پیروزی‌های جنگی هستند، فضای حزن و اندوه حاکم باشد. به‌عنوان نمونه، در "تنگه ابوقریب"، با وجود اینکه داستان درباره یک نبرد موفقیت‌آمیز است، اما احساسات غالب در پایان فیلم، تأثر و اندوه است.

 

تحولات سینمایی پس از ۱۴۰۰؛ از سینمای اجتماعی تا بازگشت کمدی

 

خوشخو در ادامه به تغییرات سینمای ایران پس از سال ۱۴۰۰ اشاره کرد و گفت:  در این دوره، سینمای اجتماعی که بسیار پرطرفدار بود و آثار ارزشمندی در آن تولید شد، به شبکه نمایش خانگی منتقل شد. در مقابل، سینمای کمدی بار دیگر به جریان اصلی سینمای ایران بازگشت و نقشی مشابه فیلم فارسی قبل از انقلاب را ایفا می‌کند. این بدان معنا نیست که این سبک از سینما را نقد می‌کنم، بلکه معتقدم که کمدی توانسته جایگاه خود را در میان مخاطبان عام حفظ کند.

وی در این خصوص مثالی زد و اظهار داشت:  به‌عنوان نمونه، من فیلم "هفت ۷۰" را در یکی از پردیس‌های شمال شهر تماشا کردم. برای خرید بلیت، تنها یک صندلی باقی مانده بود، آن هم در انتهای سالن! این نشان می‌دهد که مردم به‌شدت از این سبک سینما استقبال می‌کنند و نود دقیقه یا بیشتر، با خنده و شادی از فیلم لذت می‌برند.

 

نبود امید اجتماعی در سینمای ایران

 

این منتقد سینما در بخش پایانی صحبت‌های خود به نبود امید اجتماعی در سینمای ایران اشاره کرد و گفت:  حتی در فیلم‌های کمدی نیز کمتر دیده می‌شود که مخاطب پس از تماشای فیلم با حس امید و انرژی مثبت از سالن خارج شود. برخلاف آنچه در برخی آثار شاخص مانند "مهمان مامان" ساخته داریوش مهرجویی یا "یک حبه قند" رضا میرکریمی دیده‌ایم، در بیشتر فیلم‌های سینمای ایران، حس امید کمتر مشاهده می‌شود.

وی در پایان تأکید کرد:  امید اجتماعی یک مقوله پیچیده است که در سینمای ایران کمتر به آن پرداخته شده است. ما به فیلم‌هایی نیاز داریم که به مخاطب امید به زندگی بدهند و به او یادآوری کنند که زندگی جریان دارد، خانواده مهم است، و آینده روشن می‌تواند وجود داشته باشد.

 

سینمای امیدآفرین و چالش‌های آن در ایران

 

آقای خشخو در ادامه به بررسی چالش‌های سینمای ایران و مقایسه آن با سینمای جهانی پرداخت و بر نقش سرمایه اجتماعی در جهت‌دهی به تولیدات سینمایی تأکید کرد.

وی با اشاره به کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه ایران اظهار داشت:  جامعه ما به دلیل حوادث تاریخی به چند پاره تقسیم شده است. از دهه ۴۰ به بعد، طبقه متوسط حجیمی در کشور شکل گرفت که فرهنگ خاص خود را به همراه آورد. این طبقه در دهه ۵۰، به‌ویژه در سال‌های ۵۶ تا ۵۸، با انقلاب همراه بود، اما پس از آن، اختلاف مسیر آن با حاکمیت نمایان شد و از آن زمان تاکنون به‌عنوان یک طبقه معترض شناخته می‌شود.

خشخو با مقایسه وضعیت اجتماعی ایران با آمریکا در دهه ۳۰ میلادی گفت:  در آمریکا، با وجود رکود بزرگ اقتصادی، سرمایه اجتماعی همچنان بالا بود و مردم به فکر بهبود شرایط اقتصادی خود بودند. اما در ایران، شرایط متفاوت است و چندپارگی اجتماعی بر همه‌چیز سایه انداخته است.

 

هالیوود و سینمای تلخ دهه ۴۰

 

وی در ادامه به نقش سینما در بازتاب شرایط اجتماعی پرداخت و افزود:  در دهه ۴۰، هالیوود که در دهه ۳۰ امیدآفرین بود، به تولید فیلم‌های تلخ نوآر روی آورد. این فیلم‌ها فضایی تاریک و ناامیدکننده داشتند، اما به دلیل تقاضای بازار و شرایط فرهنگی پس از جنگ جهانی دوم، به موفقیت تجاری رسیدند. هالیوود اولویت را به سودآوری داد و دغدغه‌های ایدئولوژیک را کنار گذاشت. این روند تا یک دهه اخیر ادامه داشت، اما در دهه گذشته، پیام‌های ایدئولوژیک نیز وارد هالیوود شده‌اند.

 

چرا سینمای ایران تلخ است؟

 

خشخو با تحلیل وضعیت سینمای ایران اظهار داشت:  یکی از دلایل تلخی بیش‌ازحد در سینمای ایران، وابستگی آن به طبقه متوسط است؛ طبقه‌ای که نارضایتی تاریخی دارد و سینما بازتاب‌دهنده آن است. از سوی دیگر، اگر سینما به‌طور کامل به بخش خصوصی واگذار شود، تولید آثار امیدبخش دشوار خواهد شد. برای حل این مسئله، سرمایه‌گذاری دولتی در سینما ضروری به نظر می‌رسد.

 

مدل موفق سینمای کره جنوبی

 

وی با اشاره به سینمای کره جنوبی، آن را الگویی موفق در صنعتی‌سازی سینما دانست و تصریح کرد:  کره جنوبی به‌درستی از فرصت‌های خود استفاده کرد و سینما را به یک صنعت تبدیل نمود. این کشور توانست تولیدات نیمه‌هالیوودی ارائه دهد که در بازار جهانی موفق بوده‌اند. اما ایران در دهه ۷۰ این فرصت را از دست داد و همچنان درگیر مسائل مدیریتی و ساختاری است.

 

آینده سینمای ایران و چالش‌های آن

 

خشخو در پایان به وضعیت فعلی سینمای ایران اشاره کرد و گفت:  در حال حاضر، فیلم‌های غیرکمدی که به خشونت، لمپنیسم، و موضوعات اجتماعی تلخ می‌پردازند، بیشترین شانس فروش را دارند. این مسئله نشان‌دهنده انطباق سینما با شرایط روانی و اجتماعی جامعه است. در این میان، انیمیشن‌ها موفق عمل کرده‌اند، زیرا مخاطب آن‌ها از این موج تلخی و نارضایتی عمومی خارج است.

وی در نهایت تأکید کرد: برای تحول در سینمای ایران، باید نگاهی صنعتی و برنامه‌ریزی‌شده داشت و از مدل‌های موفق جهانی بهره گرفت.

 

خانواده، کلید موفقیت سینمای ایران در برابر الگوهای هالیوودی

 

خشخو در ادامه سخنان خود به بررسی مؤلفه‌های موفق سینمای هالیوود و چالش‌های پیاده‌سازی آن‌ها در سینمای ایران پرداخت. ایشان اظهار داشت:  در حال حاضر نمی‌توانم بگویم که شرایط اجتماعی کشور اجازه می‌دهد که الگوهای هالیوودی موفق را در کشور پیاده کنیم. به ویژه با توجه به اینکه سینمای کلاسیک آمریکا از مؤلفه‌های خاصی برخوردار است که باعث موفقیت آن شده است.

وی در ادامه به کتاب رویای آمریکایی نوشته نادر تکمیل همایون اشاره کرد و افزود:  این کتاب به معرفی ده تا دوازده مؤلفه اصلی در سینمای کلاسیک آمریکا پرداخته که از جمله آن‌ها می‌توان به مفهوم برابری اشاره کرد. در سینمای آمریکا برابری از زبان شخصیت‌هایی مانند برده‌ها و کارگران فقیر تبلیغ می‌شود. یکی از نکات کلیدی سینمای آمریکا این است که فردی که هیچ‌کس به او توجه نمی‌کند، با تلاش و پشتکار می‌تواند به موفقیت برسد. این مسأله در فیلم‌هایی مانند سکوت بره‌ها و بسیاری از آثار دیگر مشاهده می‌شود.

خشخو در ادامه به اهمیت مفاهیمی چون طبیعت در سینمای آمریکا اشاره کرد و گفت:  در سینمای آمریکا کسانی که طرفدار جنگل و طبیعت هستند همواره شخصیت‌های مثبت نمایش داده می‌شوند. این مؤلفه‌ها به نوعی ایدئولوژی آمریکایی را در سینما به تصویر می‌کشند.

 خشخو با تأکید بر اینکه سینمای ایران باید روی مؤلفه‌هایی که همچنان در جامعه ایرانی کارایی دارند تمرکز کند، گفت:  در حال حاضر مؤلفه‌ای که در سینمای ایران هنوز موفق است و برخلاف تبلیغات منفی، تأثیر خود را حفظ کرده است، مسئله خانواده است. خانواده در جامعه ایرانی هنوز مفهومی بسیار مقدس و تأثیرگذار است. برای جوانان ما، پدر، مادر، خواهر، برادر و مسائل خانوادگی همچنان حائز اهمیت است.

 

آزادی و زیرساخت‌های فرهنگی در سینمای ایران

 

وی در ادامه گفت:  سینمای ایران می‌تواند به گونه‌ای مؤثر روی مسائل بنیادین مانند خانواده تمرکز کند. بسیاری از ایدئولوژی‌های آمریکایی نظیر  من می‌توانم ، برابری و آزادی در سینمای آمریکا پررنگ است، به ویژه آزادی کسب‌وکار. در سینمای آمریکا، داستان‌هایی از تلاش و پایداری فردی برای شکست موانع اقتصادی و تجاری وجود دارد که نمونه‌های آن در فیلم‌های متعددی دیده می‌شود.

خشخو با اشاره به چالش‌های نظارتی در سینمای ایران گفت:  متأسفانه فیلم‌هایی که با هدف بیان پیام‌های اجتماعی مهم ساخته می‌شوند، گاهی تحت تأثیر نظارت‌های شدید و بی‌مورد قرار می‌گیرند. به عنوان مثال، فیلم ایستاده در غبار که نسخه اولیه آن بسیار تأثیرگذار بود، با اعمال همین نظارت‌ها، از شدت تأثیرگذاری آن کاسته شد. همچنین فیلم لباس شخصی نیز با مشکلات مشابه روبه‌رو شد.

 

تحولات اجتماعی و سینمای ایران در دهه‌های 50 و 60: امید و تغییرات فرهنگی

 

خشخو در سخنان اخیر خود به شرایط خاص اجتماعی و روانی ایران در سال‌های 56 تا 59 و تأثیر آن بر سینما اشاره کردند. وی با اشاره به ترانه‌های هوشنگ ابتهاج، گفت:  ترانه‌ای که از آقای ابتهاج اشاره کردید، دقیقاً متعلق به سال‌های 56 تا 59 است، دوره‌ای بی‌نظیر در تاریخ معاصر ایران که در آن، تمامی سطوح اجتماعی از چپ و راست تا متوسط، فقیر و ثروتمند، حول یک هدف متحد شدند و امید زیادی به آینده داشتند.

خشخو سپس به برخی فیلم‌های شاخص این دوران اشاره کرد و افزود:  فیلم‌هایی مانند باشو، غریبه کوچک، خانه دوست کجاست و دونده که در اوایل انقلاب ساخته شدند، نمایانگر شرایط سخت و سیاه اجتماعی بودند. در حالی که دونده در سال 62 ساخته شد و تبدیل به نماد امید در سینمای ایران شد، همین سینما به سمت پیامی مثبت و نوین حرکت کرد.

وی ادامه داد:  امید در فیلم‌هایی مانند خانه دوست کجاست به اوج خود رسید و نوجوانانی که در آن فیلم‌ها حضور داشتند، نماد این امید شدند. اما این روند به تدریج با تغییرات اجتماعی در اواخر دهه 60 و به ویژه پس از دوم خرداد، تغییرات چشمگیری را تجربه کرد. از آن زمان به بعد، فیلم‌های ایرانی بیشتر بر روی دختران نوجوان متمرکز شدند که به قهرمانان داستان‌ها تبدیل شدند.

 

تحولات سینمای ایران و تأثیر شرایط اجتماعی

 

خشخو در ادامه به وضعیت کنونی سینمای ایران پرداخت و گفت:  امروز در سینما و به ویژه در سریال‌های شبکه خانگی شاهد تولید آثار تقلیدی هستیم که با ارائه خشونت و ترویج لمپنیسم، می‌خواهند از وضعیت روانی و اجتماعی برآشفته جامعه سوءاستفاده کنند. این نوع سینما نه تنها از سینمای اجتماعی دهه‌های 70 و 80 ایران فاصله دارد، بلکه به نظر من نوعی کالای فیک است که تنها به دنبال بهره‌برداری از شرایط موجود است.

وی افزود:  در بلندمدت، سینمای ایران نیازمند تولیدات صنعتی است. در کوتاه‌مدت، سینما باید روی مفاهیمی مانند خانواده تمرکز کند. در این راستا، فیلم‌های اخیر، مانند اثر آقای صدرعاملی که از منابع دولتی مانند فارابی و کانون پرورش فکری استفاده کرده، می‌توانند گام‌هایی مؤثر در احیای خانواده در سینما بردارند.

 

چالش‌های سینما در برابر فشارهای اجتماعی و حکومتی

 

خشخو در پایان به فشارهای موجود در داخل و خارج از سینمای ایران اشاره کردند و به موضوع فیلم قهرمان ساخته اصغر فرهادی پرداخته و گفتند:  فشارهایی که به سینماگران وارد می‌شود گاهی از داخل خود سینما و حتی از سوی مسئولان سینمایی کشور است. برای مثال، در جشنواره برلین، پس از صحبت‌های انتقادی علیه فرهادی، یکی از مسئولان سینمایی کشور هم همین موضوع را مطرح کرد و گفت که فرهادی در موقعیت مناسبی نیست.

خشخو در انتها افزود:  این فشارها موجب واکنش‌های شدیدی می‌شود که در نهایت به بیانیه‌ها و مواضع تند منتهی می‌شود، مانند واکنش فرهادی به این موضوعات که در قالب بیانیه‌ای منتشر شد.

تاریخ انتشار: 1403/11/11

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil