اشاره: رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم انقلاب معتقد است که برای تحقق عدالت ابتدا باید به شناخت موانع آن بپردازیم و در جهت رفع این موانع تلاش کنیم. در رأس همه‌ این موانع؛ مانع اعتقادی، فرهنگی و نگرشی است و تا وقتی که جامعه در سطوح و لایه‌های مختلف به یک باور عمیقی نسبت به تحقق عدالت نرسد، خودبه‌خود و صرفاً با بخشنامه و قانون‌گذاری تحقق پیدا نمی‌کند.


حجت الاسلام دکتر علی ذوعلم، رئیس اندیشگاه بیانیه گام دوم مؤسسه تنظیم و نشر آثار رهبر معظم انقلاب و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفت‌وگو با تحریریه فکرت با اشاره به این‌که آزادی عمیق و واقعی، بدون عدالت محقق نخواهد شد، ابراز داشت: عدالت همه جانبه نیز بدون توجه به آزادی اجرا نخواهد شد. همچنین از نگاه اسلامی نمی‌توانیم عدالت را در یک فضای بسته ایجاد کنیم. از نگاه اسلام خود مردم با انتخاب و بلوغ خودشان باید به‌دنبال عدالت باشند. بنابراین این دوگانه‌سازی و تعارض‌نمایی هیچ جنبه منطقی عدلانی و استدلالی‌ ندارد.


نوشتار زیر حاصل گفت‌وگوی فکرت با این شخصیت است که تقدیم مخاطبان فرهیخته می‌شود.


*تحقق عدالت در گام دوم انقلاب دارای چه شروط و لوازمی است؟


باسمه‌تعالی. عدالت ویژگی اصلی در انقلاب اسلامی است. در باورهای دینی ما هم عدالت در بحث ارتباطات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی اهمیت محوری دارد؛ اما برای اینکه عدالت بتواند در گام دوم انقلاب اسلامی، بیشتر از گام اول ظهور و بروز پیدا کند، ذکر سه نکته لازم است:


اول باید به شناخت موانع عدالت بپردازیم و در جهت رفع این موانع تلاش کنیم. در رأس همه‌ی این موانع، مانع اعتقادی، فرهنگی و نگرشی است و تا وقتی که جامعه در سطوح و لایه‌های مختلف به یک باور عمیقی نسبت به تحقق عدالت نرسد، خودبه‌خود و صرفاً با بخشنامه و قانون‌گذاری تحقق پیدا نمی‌کند. اگر چه به ابزارهای حقوقی و قانونی نیاز داریم؛ ولی در رأس همه‌ی آن موانعی که گفته شد، بخشی از آن به ارتباطات تبعیض‌آمیزی که صدها سال در کشور ما وجود داشته و آن رسوبات فرهنگی که ناشی از این تبعیضات و بی‌عدالتی‌ها بوده است برمی‌گردد و بخشی هم به منفعت طلبی افراد در هنگام تعارض منافع شخصی و منافع اجتماعی مربوط است که معمولاً منافع فردی را ترجیح می‌دهند و این خود یک مانع فرهنگی مهم است که جز با کار تربیتی عمیق و اثر بخش در لایه‌های مختلف صورت نخواهد گرفت و به این مانع فرهنگی باید بیشتر اشاره کرد.


مانع دوم موانع ساختاری است که در بعضی از بخش‌ها شکل گرفته و این ساختارهای تبعیض‌آمیز مانع تحقق عدالت می‌شود.


مانع سوم که مانع مهمی به‌شمار می‌آید؛ مانع جهانی است که به یک معنا ارتباطات ناسالم سیاسی و ساختارهای تبعیض آمیزی است که در سطح جهان امروز حاکم شده و در سده‌های گذشته ارتباطات استعماری بین کشورهای قدرتمند و ضعیف شکل گرفته و این خودبه‌خود این یک مانع برای عدالت حتی در سطح ملی هم ایجاد کرده است. در جبهه استکبار از بی عدالتی در عرصه سیاسی و اقتصادی حمایت می‌شود و ساختار جهانی هم به آن کمک می‌کند و این خود یک مانع بسیار مهم است.


در نتیجه ابتدا باید موانع را شناسایی کنیم و سپس برای رفع و کم اثر کردن آنها تلاش کنیم. یکی از مباحث عدالت در حقیقت توجه به ساختارها و قوانینی است که بعضاً از سال‌های قبل از انقلاب وجود داشته و همچنان هم جریان دارد و بعضاً در قانون‌گذاری‌ها دقت لازم نشده است.


برای استقرار عدالت که می‌توانیم در گام دوم به آن بپردازیم. نقش دستگاه قانون‌گذاری نقش بسیار برجسته‌ای است که با مقابله با تبعیض‌ها و شجاعت در مقابل زیاده‌طلبی‌ها باید بتوان در عرصه قانون‌گذاری این روند، به آن توجه کند. باید به یک نکته دیگر اشاره کنیم و آن نقش آحاد تأثیرگذار در عرصه جامعه و سیاست است. میزان خودسازی افراد در این زمینه و عدالت‌طلبی واقعی در آحاد جامعه نخبگان سیاسی، نقش جدی در تحقق عدالت دارند.


*پس از چهل سال از انقلاب اسلامی چرا دشمنان انقلاب روی دوگانه عدالت - آزادی موج سواری می‌کنند؟ این هجمه چه مقدار واقعی و چه مقدار ذهنی و شناختی است؟


آنچه در نظام سرمایه‌داری به‌عنوان آزادی مبنا قرار گرفته است یک صورت ظاهری از آزادی است. آزادی واقعی زمانی رخ می‌دهد که بتوانیم برای آحاد جامعه فرصت‌های برابر ایجاد کنیم. برای دستیابی به این اهداف باید افراد را در یک چارچوب قانونمند آزاد بگذاریم. آزادی خودبه‌خود مستلزم نوعی عدالت و برابری هست. اساساً تفکیک بین آزادی و عدالت یک دوگانه سازی غیرمنطقی است. اگر آزادی توأم با عدالت و برابری افراد برای ارتباط با فرصت‌ها در شرایط برابر نباشد؛ این آزادی اصلاً تحقق پیدا نمی‌کند. مهم‌ترین اصل عدالت برخورداری شایسته و به‌جا از توانمندی‌های دینی، سیاسی و اجتماعی انسان‌هاست که این خودبه‌خود به آزادی منتهی می‌شود.


  آزادی عمیق و واقعی بدون عدالت محقق نخواهد شد. عدالت همه جانبه نیز بدون توجه به آزادی اجرا نخواهد شد. همچنین از نگاه اسلامی نمی‌توانیم عدالت را در یک فضای بسته ایجاد کنیم. از نگاه اسلام خود مردم با انتخاب و بلوغ خودشان باید به‌دنبال عدالت باشند. بنابراین این دوگانه‌سازی و تعارض‌نمایی هیچ جنبه منطقی عدلانی و استدلالی ندارد. تأکید آزادی در مقابل عدالت بیشتر در نگاه لیبرالیستی غرب مطرح شده است که یک نگاه کلیشه‌ای و ظاهری است و نه یک نگاه عمیق و واقعی. امروزه استکبار غربی اجازه نمی‌دهد که کشورهای مختلف در دستیابی به اهداف اقتصادی و اجتماعی خودشان را آزاد کنند؛ یعنی آزادی ملت‌ها را در یک خط کلان سلب می‌کنند و برای آن‌ها مانع تراشی می‌کنند و این با شعاری که برای آزادی اعلام می‌کنند، کاملاً مغایرت دارد.


*به نظر شما آیا حاکمیت در تولید ادبیات عدالت و آزادی مد نظر خود موفق بوده است یا خیر؟


کشور ما که عنوان را بر مبنای مردم سالاری بنا نهاده‌است، حاکمیت در بحث فرهنگ‌سازی تأثیر کامل و انحصاری ندارد. در واقع تأثیرگذاری حاکمیت یک تأثیرگذاری در کنار بقیه عوامل تأثیرگذار در جامعه است؛ مثل نخبگان، مراکز علمی از قبیل دانشگاه‌ها، حوزه‌های علمیه، رسانه و مطبوعات آزادی که در سطح جامعه فعالیت می‌کنند و هرکدام در حیطه سیاسی‌کار می‌کنند، ممکن است به هر دلیل این رسانه‌ها با مشی سیاسی حاکمیت همراه نباشند. رهبر معظم انقلاب بیست سال قبل بخش آزاد اندیشی و کرسی‌های نظریه‌پردازی و نقد را مطرح و تشویق کردند و این نشان‌می‌دهد که حاکمیت سیاسی جامعه با گسترش آزادی همراه با عدالت قوی همراه است. البته این کافی نیست و باید نخبگان و مراکز علمی به‌کمک بیایند و یک نوع مطالبه واقعی برای عدالت و آزادی در چارچوب قوانین و نگاه عقلانی محقق کنند. آزادی و عدالت نیاز به دو عنصر دیگر در کنار خود دارند؛ یکی عقلانیت (آزادی عقلانی) و دیگری مقوله معنویت است، یعنی ما نمی‌توانیم اخلاق و معنویت را نادیده بگیریم. در بسط آزادی و گسترش آزادی‌ها بدون توجه به معنویت و یا سخن گفتن از آزادی بدون رعایت موازین اخلاقی، به ضد خودش تبدیل خواهد شد و می‌تواند نقشی در پیشرفت جامعه داشته‌باشد.

تاریخ انتشار: 1401/11/22

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil