ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
اشاره: قبل از امام خمینی (ره) در طول تاریخ معاصر، علمای مجاهد مختلف حرکتهای عظیمی را داشتند که راهبردشان مراجعه به خواص و نخبگان بود امّا رویهای که امام اتخاذ میکنند، تخاطب مستقیم با خود مردم است. حتی آن روستایی که شاید به حسَب ظاهر، خودش است و بیلش است و مزرعهاش. این نگاه حضرت امام از کجا آوردهاند؟ نگاهی که امتداد آن را در حضرت آقا میبینیم. این توجه به مردم را حتی در جریانهای غربگرایی که مدام دم از دموکراسی میزنند هم نمیبینیم.
یازدهمین ویژه برنامه مدار، با موضوع جایگاه مردم در گفتمان امامین انقلاب و واکاوی و تحلیل و بررسی آخرین بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدارشان با مردم قم با حضور استاد علامه ارجمند، آیت الله عباس شاه رفعتی، استاد دروس خارج فقه و اصول حوزه علمیه در مجموعه فکرت برگزار شد.
وی از استادان سطوح عالی فقه و اصول حوزه که چندین سال است درس خارج فقه رسانه ایشان یکی از دروس مهم بین اهالی رسانه است. آیت الله رفعتی هم اکنون رئیس مرکز رسانه ای ولایت، مشاورعالی مدیر حوزه های علمیه سراسر کشور و رئیس دبیر خانه امور رسانه ای حوزه علمیه است.
آنچه میخوانید متن کامل نشست «مدار مردم» است.
* جایگاه مردم در گفتمان امامین انقلاب، نیاز به تمرین، تصریح و تفصیل دارد، وقتی متن بیانات رهبر انقلاب را بررسی کنیم، میبینیم که ایشان بیش از نود بار از واژه مردم استفاده کردند و بیش از بیست بار هم از واژه ملت استفاده کردند. ما خواستیم از خدمت حضرتعالی استفاده کنیم که این مردم بهمعنای ماهُوی مردم، مردم به ما هو مردم، از توده گرفته تا خواص چه جایگاهی در گفتمان امامین انقلاب و رهبر معظم انقلاب دارند؟
بِسمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم ألْحَمْدُللهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ. از حضرتعالی و مجموعه مؤسسه فکرت تشکر میکنم. این قدمی که بر میدارید و این برنامههایی که به اسم مدار که یازدهمین برنامه شما است، بر اساس جهاد تبیین است؛ به شما خستهنباشید میگویم و توفیق بیشتر شما را از خداوند میخواهم.
هم در گفتمان حضرت امام راحل و هم در گفتمان مقام معظم رهبری، نقش مردم راهبرد اصلی است. بعضیها نگاه نادرستی به این رهنمودها و گفتارهای امامین انقلاب دارند و تصور میکنند که این یک بحث تشریفاتی است. ما الان در این مقطع میخواهیم از مردم استفاده کنیم، لذا به مردم میگوییم که نقش شما حساس است. اینگونه نیست. امام واقعاً براساس مبانی دینی، مبانی فقهی و مبانی روایی معتقد بود که مردم نقش آفرین هستند. نه اینکه استراتژی باشد، بلکه راهبرد امام بود. بنده فرمایشی از امام را ابتدا در اینجا نقل کنم. در اواخر عمر که حالشان هم خوب نبود و سخنرانی کردند، میفرمایند: «در حالی که ضعف و نقاهت دارم، خدایا تو را شاهد میگیرم که من برای ادای وظیفه این مسائل را میگویم» بعد خطاب به مردم میفرمایند: «اصل شما هستید. حضور شما نقش آفرین است. گمان نکنید به ما چه مربوط است... » من عبارت را با همان ادبیات گفتاری امام میخوانم که در نقل فرمایش ایشان امانتداری کرده باشم. «گمان نکنید که به ما چه مربوط است. همهچیز به شما مربوط است» یک فقیه و یک مرجع تقلید این را میگوید. یک رهبری که بعد از سالیان رهبری و پایهگذاری نظام را دارند و معمار جمهوری اسلامی است، این را میفرمایند که: « همهچیز به شما مردم مربوط است. امروز همه باید با هم پای صندوق رأی برویم و اشخاص متعهد، مسلم، نه گرایش راست و نه گرایش چپ را که بخواهند ما را به آنها بفروشند، تعیین و انتخاب کنیم. تا سرنوشت شما، سرنوشت اسلام، سرنوشت صحیح باشد»
* جالب است که در اینجا جمع میبندند و میگویند: برویم... یعنی من هم جزو شما مردم هستم. یا میگویند: این کار را بکنیم.
بله. «خدایا من ادا کردم وظیفهام را». ما در حیات امام، هر وقت که امام سخنرانی داشتند، اگر توفیق داشتیم در جماران حضور داشتیم و اگر توفیق نداشتیم، بلافاصله وقتی از سیما پخش میشد، میدیدیم. ایشان بر حضور مردم در صحنه تأکید داشتند. تعبیر ایشان حضور مردم در صحنه بود. بعد میفرمودند: «در تمام صحنههای انقلاب». این نشان میدهد که یک راهبرد است.
رهبر انقلاب اسلامی فرمودند: «امام به ما یاد داد. امام به ما نشان داد». در همین فرمایش و بیانات ایشان در دیدار 19 دی ماه مردم قم، ایشان فرمودند: «معجزه آفرین بودن حضور مردم در صحنه» بدون مبالغه و اقرار و بدونتردید، از کارهای اختصاصی امام بود. خیلی از کارهای امام اختصاصی بود، که اگر دیگر فقها بیست سال هم فکر میکردند به این راهبرد نمیرسیدند. یاد داد و نشان داد که حضور مردم در صحنه، معجزه آفرین است. این تعبیر مقام معظم رهبری است. آنقدر نقش دارند. ما این را نمیدانستیم. حضرت آقا تواضع میکنند و میفرمایند: «ما هم این را بلد نبودیم». ما این را نمیدانستیم، دیگران هم نمیدانستند. این دیگران، مردم عادی و کوچهبازار نیستند. منظور افراد خرّیت علومسیاسی، جامعهشناسی، مدیریت، حقوقدانان، مبارزان و علما. انقدر به معجزه آفرین بودن نقش مردم واقف نبودند. امام هم نشان دادند و هم تعلیم دادند. شیوه تعلیم ایشان این است که نشان دادند. این در فرمایشان آقا است که میفرمایند: «هم نشان دادند و هم تعلیم دادند». یعنی استادی که گاهی مطلب را بهصورت تئوری میگوید و گاهی به کارگاه تحقیق میبرد و عملاً نشان میدهد. به آزمایشگاه میبرد و نشان میدهد. امام عملاً نشان دادند که نقش مردم چقدر میتواند مؤثر و معجزه آفرین باشد.
* مؤید همین تعابیری که حضرتعالی میفرمایید، حضرت امام دارند و اگر اشتباه نکنم باید در منشور روحانیت باشد که میفرمایند: «من از آن قبیل افرادی نیستم که فتوا بدهم و بنشینم. برای اقامه آن بلند میشوم و اقدام میکنم».
در تأیید و تکمیل فرمایش شما، امام گاهی میفرمودند: «فلسفه بسیاری از احکام اجتماعی، حدود، دیات، قصاص و همه اینها، اقامه حکومت است» نباید نگاه فردی به شریعت داشتهباشیم. باید نگاه ما، نگاه حکمرانی باشد. از این رو تأکید میکردند: «فقه ما باید جواهری باشد» چون مرحوم صاحب جواهر، به فقه نگاه فردی ندارد، بلکه نگاه حاکمیتی و نگاه اجتماعی دارد. امام متأثر از فقه مرحوم صاحب جواهر (ره) بودند. بعضیها میگویند که یعنی چه، اینهمه کتب فقهی داریم، چرا امام روی کتاب جواهر مرحوم صاحب جواهر دست گذاشتهاند و میفرمایند که فقه باید اینگونه باشد؟ بهخاطر همین است که نگاه، نباید نگاه فردی باشد. باید نگاه حاکمیتی و اجتماعی باشد.
فلسفه بسیاری از این احکام، اقامه عدل، اقامه حکومت و حکمرانی است. در تحقق حکمرانی، مردم هستند که نقش آفرین هستند. امام به این موضوع ایمان داشتند. مقام معظم رهبری در این فرمایش اخیر و البته امروز هم که در جمع ائمه جمعه سخنرانی کردند، باز هم به نقش مردم اشاره کردند و فرمایش 19 دی خودشان را تکمیل کرده و بر نقش مردم تأکید کردند. ایشان میفرمایند: «امام به مردم یاد داد و نشان داد. ما هم نمیدانستیم » دیگران هم نمیدانستند. امام چگونه یاد داد؟ با عمل و حرف، با منطق و با استدلال. این را به همه ملت فهماند و نشان داد که اگر میخواهید به نتایج مطلوب برسید، باید در میدان حضور داشتهباشید. این هم فرمایش حضرت آقا است. این دو فراز را که از امامین انقلاب ذکر کردم، نشان میدهد برداشت بعضی از افراد که اینها راهبرد نیست، اینها تشریفاتی است، استراتژی مقطعی است، که ما از مردم استفاده کرده و بعد هم آنها را کنار بگذاریم. نه
این تقریر بنده نیست. تقریر نگاه امروز آقا است. آقا امروز فرمودند: «الان برای برپایی حکمرانی دینی نقش مردم نیاز است و در آینده برای برپایی تمدّن» یعنی انقلاب ادامه دارد و ما داریم گام دوم را بر میداریم. هنوز گام دوم انقلاب است. ما هنوز گام اول تمدن سازی را بر نداشتهایم. در آنجا هم نقش مردم، نقش اصلی و اساسی است. در ادامه من از رهنمودهای مولا امیرالمؤمنین علی(ع) در نهجالبلاغه استفاده خواهم کرد. این دیدگاه امامین انقلاب، که ایشان فرمودند: «این راهبرد امام بود». این از این مبانی و فکری نهجالبلاغه و حکمرانی علوی و امیرالمؤمنین است.
* یک نکتهای را میخواستم عرض کنم. در طول تاریخ معاصر، علمای مجاهد مختلف حرکتهای عظیمی را داشتند. قبل از امام، یک حرکت شاخصی که ما برای وحدت جوامع اسلامی و پایه ریزی برخی از جنبشهای اسلامی داشتیم؛ از مجاهد بزرگ، حضرت آیت الله سید جمال الدین اسد آبادی بود. راهبرد ایشان این بوده که مراجعه به خواص، مراجعه به نخبگان، به حکّام و اُمرا را انجام میدادند. هدف ایشان جوامع نخبگانی بوده است. و این کار را برای یک مفصلبندی اجتماعی انجام میدادند که بتوانند جلوی استکبار و استعمار بایستند. امّا ما میبینیم رویهای را که حضرت امام اتخاذ میکنند، تخاطب مستقیم با خود مردم است. حتی آن روستایی که شاید به حسَب ظاهر، خودش است و بیلش است و مزرعهاش. این نگاه حضرت امام از کجا آوردهاند؟ نگاهی که امتداد آن را در حضرت آقا میبینیم. این توجه به مردم را حتی در جریانهای غربگرایی که مدام دم از دموکراسی میزنند، ما در عمل نمیبینیم که آنقدر منتهی به شعارهای خودشان باشند. این توجه به مردم، برگرفته از کجا است؟
اگر سید جمالالدین به سراغ شخصیتها، علما و احزاب میروند؛ چون میبیند کسانی که در جوامع انقلاب کردند، از طریق همین احزاب توانستند. اگر انقلابشان پیروز شده، با توجه به این بوده که آن حزب جمعیتی را دنبال خود داشته و با خود به صحنه آوردهاست. امّا امام (ره) میبیند که اولاً بر اساس مبانی دینی، این وظیفه احزاب نیست. ثانیاً احزاب نمیتوانند این نقش معجزه آفرین را به وجود بیاورند. این از خصائص امام است. اینکه رهبر معظم انقلاب در 19 دی فرمودند: «از اختصاصات امام است»، واقعاً همینطور است. سید جمالالدین واقعاً یک مبارز است، یک مصلح است، یک انقلابی است.
اما خیلی از انقلابها که شکستخورده، بهخاطر این است که از مجرای خواص و احزاب وارد شدند. امام عبرت گرفتند از این. نکته دوم. اول از روایات این را گرفتند که مردم نقش آفرین هستند. همین طور که امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: «لَولا حُضُورُ الحاضِر» یعنی اگر مردم نبودند. تکلیف بر من نمیشد که بیایم حکمرانی دینی را انجام بدهم. در این عصر و زمانی که از رحلت پیامبر(ص) گذشته و چقدر جامعه منحرفشده. اول اینکه امام از منابع دینی الهام گرفتهبودند. دوم، از شکستی که دیگران داشتند عبرت گرفتهبودند.
تجربه تاریخی معاصر و غیر معاصر. از پیشینیان و کسانی که در تاریخ نقل شدهاست. اینها که به سراغ خواص و سراغ احزاب رفتند شکست خوردند. وقتی امام به پاریس رفتند، مرحوم شهید مطهری به دیدار امام رفتند. بعد از برگشت، از ایشان پرسیدند که امام را چطور دیدید؟ گفتند: «سه ایمان در امام دیدم، آمن برَبّه، آمن بدینِه و آمن بِمردم» آمن بدینِه یعنی آمن به آن هدفی که دارد. آمن بِمردم یعنی به مردم ایمان داشت. امام این را از کجا گرفته است؟ از قرآن کریم، وقتی که میخواهد رسول الله را توصیف کند میگوید: «یُؤْمِنُ بالله وَ یُؤْمِنُ بِالْمُؤْمِنینَ» ما به این توجه نمیکنیم. لذا وقتی که میخواهد رسول خدا را توصیف کند میگوید: «همانطور که به خدا ایمان داشت... » البته وَ یومِنُ را تکرار میکند، چون معلوم میشود که ایمان به مؤمنین با ایمان به خدا، فرق میکند. آن یک ایمان است و این یک ایمان. ولی نسبت به مؤمنین، البته نه نسبت به تمام صحابه. «یُؤْمِنُ بِالْمُؤْمِنینَ» نسبت به اینکه مؤمنین پای کار میایستند ایمان داشت. لذا کار را به مؤمنین میسپارد و شد امام. امام میبیند که آیات و روایات این را نشان میدهد که باید به نقش مردم ایمان داشت. امثال سید جمالالدین و حتی آیت الله کاشانی که با اتکا به احزاب و خواص آمدند و نهضت ملی را به وجود آوردند؛ ولی با شکست مواجه شدند.
* علیرغم همه خدماتی که داشتند؛ امّا آن سرّی که در مراجعه به مردم بود را درنیافته بودند.
آنها به آن راهبردی که امام ایمان داشت، ایمان نداشتند.
* یا حداقل بگوییم التفات لازمهای که بشود حرکت کنند و به سراغ مردم بروند را نداشتند. یعنی به آن التفات عمیق حضرت امام نرسیدند.
حتی آن وقتی که به بیت مرحوم کاشانی حمله میکردند، حضرت امام در بیت مرحوم کاشانی بودند. یعنی یک مبارز و مرید مرحوم کاشانی بودند. امّا دیدند که مرحوم کاشانی به سراغ احزاب و خواص رفتند. حضرت آقا در فرمایش 19 دی خود میفرمایند: «امام در عمل به ما نشان دادند که باید به سراغ مردم بروند. نه سراغ احزاب و نه سراغ افراد لذا خودشان آمدند و میان مردم سخنرانی کردند. در جمع روحانیون و در جمع مردم قم سخنرانی کردند» لذا قیام 15 خرداد، با احزاب و شخصیتهای خواص شکل نگرفت. بلکه با توده مردم شکل گرفت. چه کسانی در 15 خرداد در ورامین، قم و جاهای دیگر کشته شدند؟ مردم عادی که به خیابان ریختهبودند.
* حتی ما شاهد هستیم که قبل از پیروزی انقلاب و قبل از اینکه ساختارهای نظام شکل بگیرد، نهضت عمومی مردم بود. لذا امام با مردم مستقیماً رابطه داشته. چون ساز و کار و تشکیلاتی به این صورت نداشتهاند. بودهاند جمع یازده نفرهی جامعه مدرسین و برخی از جمعهای علمای مجاهدین که به امام پیام دادند. بعد از انقلاب، وقتی که ساختار نظام در دفاع مقدس شکل میگیرد؛ علیرغم اینکه حضرت امام به فرماندهان آن دستورات لازم نظامی را میدهد؛ امّا به این اکتفا نمیکند و میآید در تریبون رسمی خود مردم و تک تک بسیجیان را مورد خطاب قرار میدهد. من بهعنوان رهبر، آن چیزی که در مورد جنگ بود به فرماندهان مربوطه گفتهام و دیگر چه نیازی است که بیایم و آن بسیجی جوان یا مردمی که در پشت جبهه هستند را مورد خطاب قرار بدهم؟ امّا اینجا هم تأکیدهای بسیار فراوانی دارند. نمونه بارز آن شهید حسین فهمیدهبودند که امام در مورد او گفتند: «رهبر ما آن نوجوان سیزده ساله است». این موضوع حکایت از نقش محوری مردم دارد که ما امتداد آن را در حضرت آقا میبینیم. ایشان هم به این موضوع توجه دارند.
بله همین امروز هم در فرمایشات آقا این بود که جنگ را مردم اداره کردند. فرمودند: «وقتی که نیاز به حضور در خیابان بود، مردم حضور پیدا کردند. آن روزی که نیاز به تظاهرات بود، مردم حضور پیدا کردند. آن روزی که نیاز به جنگ بود، مردم حضور پیدا کردند. آن روزی که نیاز به تحمل و صبر بود و مردم محاصره اقتصادی شدند، مردم تحمل و صبر کردند».
اگر ما بخواهیم به حکمرانی دینی و بعد هم به تمدن اسلامی برسیم، این مردم هستند که میتوانند نقش بیافرینند. نکته خوبی را اشاره کردید. ما 35 میلیون جمعیت داشتیم. امام فرمودند: «در یک کشور 35 میلیونی، باید 20 میلیون بسیجی داشتهباشیم» 20 میلیون؟! یعنی چه؟ یعنی زن و مرد، یعنی همه مردم. 15 میلیون دیگر یا بچه هستند، یا عذر شرعی دارند و یا پیر هستند. توقع امام در آن زمان، بسیج 20 میلیونی بود. فرمان بسیج را امام قبل از شروع جنگ دادند. برای ادامه و حفظ این انقلاب، باید مردم نقش آفرین باشند. اگر حضور مردم در جبهههای جنگ نبود، ما یقیناً شکست میخوردیم. چون ما در آن زمان نه ارتش و نه تجهیزات نظامی داشتیم. 36 کشور بهطور مستقیم با ما در جنگ بودند و فقط عراق نبود. اگر بخواهیم غیر از آن 36 کشور، کشورهایی را هم که بهنحوی و بدون اینکه حمایت رسمی از عراق داشتهباشند را به حمایت از عراق اضافه کنیم؛ البته نه حمایت تسلیحاتی و نظامی و سیاسی، دیپلماسی و اقتصادی. 73 کشور در جنگ و در دفاع مقدس ما، در برابر ما حضور داشتند. امّا این انقلاب ما بود که پیروز شد، بهخاطر نقش مردم. لذا حضرت آقا میفرمایند: «راهبرد امام، حضور و نقش آفرینی مردم است». دشمن هم درست این قضیه را متوجه شده و شناختهاست. راهبرد دشمن چیست؟ این است که مردم را از صحنه بیرون کند. مردم حضور نداشتهباشند.
* چالشی که ما الان و لااقل بعد از جنگ و در 30 سال اخیر داریم این است که، واژه مردم غالباً از سمت جریانهای مذهبی، حزب اللهی، متشرّع، متدیّن، انقلابی و آنهایی که دلبسته نظام و انقلاب اسلامی هستند، غالباً با کلید واژههایی مثل اسلام، خدا، الهیات و... با این شعارهای سر و کار داشتند. ولی شعار مردم خواهی، دوست داشتن مردم و دنبال احقاق حقوق عامه مردم، بهلحاظ اعلامی دست جریانهای غربگرا بوده است. ولی در حوزه اعمال دیدهایم که آنها حتی وقتی که 11 میلیون از رأی مردم در جمهوریت هم عقب بودند، خواستند این را کنار بزنند. مثلاً در دولت سیزدهم بهخاطر 200 یا 300 هزار رأی، حضرت آقا پشت آن جایی که مردم بودند ایستادند، در آنجا هم و ایستادند و نگذاشتند که 11 میلیون رأی کنار گذاشته شود. به نظر میرسد که این توجه به مردم را در زمینه عمل، دوستداران نظام و کشور دارند. حتی شهدای کلیمی، مسیحی و ارامنهای که بودند. ما در عمل بیشتر به مردم توجه داریم؛ امّا در فضای رسانه جهاد تبیین، خیلی اینها دیده نمیشود. که حزب اللهیها، مذهبیها و انقلابیها در حوادث حضور دارند. وقتی سیل میآید، زلزله میآید و یا اتفاقاتی رخ میدهد، یا ماجرای کرونایی که از گذراندیم، با جلو داری و پیشروی همین قشر متدیّن مذهبی انقلابی، که من پایههای اینها را خیلی موسّع میبینم. چرا این اتفاق افتاده است که فکر میکنند مذهبیها، حزب اللهیها، متشرّعین و متدیّنین در احکام عمومی کم توجه به مردم هستند یعنی شعار مردم دست جریانهایی است که وقتی تاریخ را بررسی میکنیم، میبینیم که اینها بهخاطر منافع خودشان از منافع مردم راحت عبور کردند.
نکته دقیقی است. این فتح بامی میشود برای آن نقطهای که در روز 19 دی حضرت آقا به توانبخشی معرفتی مردم اشاره کردند. اگر توانبخشی معرفتی ایجاد نشد و بهتعبیری ارتقا معرفتی ایجاد نشد، در خیلی از موارد اکثریت بهاشتباه میروند. الزامات حضور مردم، آن هم حضور سرنوشتساز، که به نفع سرنوشت خودشان و اسلام و مملکتشان باشد، این است که توان بخشی معرفتی صورت بگیرد. قشر متدیّنی که میفرمایید، حتی در بین علما، چرا اصلاً بهایی که رأی و نظر مردم نمیدهند؟ چون میگویند که مردم شناخت ندارند، مردم اشتباه میکنند. ما در آیات زیادی هم این را میبینیم که آمده است: «أَکْثَرَهُمْ لَا یَعْلَمُون» و یا «أَکْثَرُهُمْ لا یَعْقِلُون». آنهایی که متدیّن هستند، با استناد به این آیات بهایی به رأی و نظر مردم نمیدهند. امّا در فرمایشات امروز حضرت آقا همبود، که بنده عین عبارت را یادداشت نکردهایم، ولی مضمون این بود: انتخابات و حضور و رأی مردم در انتخابات، نهتنها از باب آزادی، دموکراسی و مردمسالاری است؛ بلکه حق مردم است. لذا برگزاری انتخابات که حاکمیت انجام میدهند، بهخاطر این است که حق مردم است. یکی از حقوقی که مردم بر حاکم دارند این است که بتوانند انتخاب کنند. ما باید این مسئله را از مبانی دینی باور کنیم. این موضوع در سخنان مولا امیرالمؤمنین(ع) در نهجالبلاغه بسیار زیاد است. که اول توانبخشی معرفتی را ایجاد میکنند.
* که در گروِ جهاد تبیین خواص و نخبگان است.
و همه مردم. البته جهاد تبیین وظیفه علما، خواص و افراد صاحبنفوذ است. مردم هم باید به این هدایتی که صورت میگیرد، باید توجه کنند. مثلاً فرمایش امیرالمؤمنین را در نهجالبلاغه ملاحظه بفرمایید که میفرمایند: «لَئِنْ کَانَتِ الاْمَامَةُ لاَ تَنْعَقِدُ حَتَّی یَحْضُرَهَا عَامَّةُ النَّاس» میفرمایند: «چنانچه انتخاب امام و رهبر مبتنی بر حضور تمامی مردم باشد، هرگز راهی برای تحقق آن وجود نخواهد داشت، جز اینکه آگاهان دارای صلاحیت را انتخاب کنند»، «لَئِنْ کَانَتِ الاْمَامَةُ لاَ تَنْعَقِدُ حَتَّی یَحْضُرَهَا عَامَّةُ النَّاسِ، فَمَا إِلَی ذلِکَ سَبِیلٌ»، دیگر راهی نیست جز رأی مردم. «وَ لکِنْ أَهْلُهَا یَحْکُمُونَ عَلَی مَنْ غَابَ عَنْهَا»، بعد هم میفرمایند: «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذَا الْامْرِ»، در اینجا دارد جامعه را هدایت، خطدهی و هدفگذاری میکند. اول ارتقا معرفت میدهد و بعد میگوید که دست خودتان است. «أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذَا الاَمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْه»، باز هم مخاطب مردم هستند. شما که میخواهید حاکم، امام، رهبر و مسئولان حکومتی را انتخاب کنید، سزاوارترین اشخاص برای حاکمیت آن کسی است که در تحقق حکومت نیرومندتر باشد. «أَقْوَاهُمْ عَلَیْه وَ أَعْلَمُهُمْ بِاَمْرِ اللهِ فِیه»، و همچنین آگاهترین و عالمترین کس به فرمان الهی و امر خداوند باشد.
* و صلاح و مصلحت مردم هم در گرو همین است.
وظیفه خواص اینجا است که تبیین کرده و توانبخشی معرفتی ایجاد کنند. اگر معرفت مردم، معرفت درستی نباشد و توانبخشی معرفتی ایجاد نکرده باشیم، نقش حضور مردم، نقش مخربی خواهد بود. لذا بعضی از متدیّنین میگویند: ما چرا اصرار میکنیم در انتخابات همه شرکت کنید و مشارکت حداکثری داشتهباشید؟ حضرت آقا اینهمه تأکید دارند. الان هم چون نزدیک به انتخابات هستیم، فرمایشات آقا متوجه قضیه نقش مردم شدهاست و این را مدام تذکر میدهند. به این خاطر است که ما اگر هدایت جامعه و جهاد تبیین را درست انجام دادیم و معرفت جامعه بالا رفت، باید به این ایمان داشتهباشیم که رأی دادن حق مردم است و هر طور که بخواهند میتوانند انتخاب کنند.
نکته دومی که میخواهم عرض کنم در جواب کسانی که حاضر نیستند این حق مردم را بپذیرند و میگویند که مردم اشتباه میکنند و لذا ما نباید به مردم بسپاریم و به این توجه ندارند که این حق مردم است. اگر دید ما نسبت به حضور مردم در انتخابات حق شد، نه اینکه فکر کنیم هدیهای است که حاکمیت دارد به مردم میدهد. لطفی نیست، بلکه حق مردم است. ما نمیتوانیم حق مردم را از مردم سلب کنیم. به امام گفتند که ممکن است مردم درست انتخاب نکنند. کما اینکه در ریاستجمهوری اول به کسی رأی دادند که امام به او رأی نداده بود و فرمود: «والله من موافق با آمدن... ». ولی امام حق مردم را امضا کرد. مقام معظم رهبری هم همین طور. بعضی از اینهایی که در این دوره رئیسجمهور شدند، یقین داریم که مورد تأیید و رأی مقام معظم رهبری نبودند؛ امّا چون مردم رأی دادهبودند، ایشان هم تأیید کردند. این حق مردم است.
* برای اینکه مردم رشد کنند، به آنها این فضا را میدهد که بیایید و تجربه کنید.
اسلام این حق را داده است. از این رو ولی امر مسلمین بر اساس حکم الله حکومت میکند، نه بر اساس سلیقه خودش. میبیند که این حق مردم است، ولو اینکه خطا کنند. پس رأی مردم را تنفیذ میکند. ما در این 13 دوره انتخابات ریاستجمهوری، جایی را نداریم که امامین انقلاب تنفیذ نکرده باشند. این نشان میدهد که دیدگاه امام و دیدگاه مقام معظم رهبری این است که رأی دادن حق مردم است. آقا امروز هم روی این موضوع تأکید داشتند. آنهایی که این را حق مردم نمیبینند و آن را لطف و عنایت حاکمیت به مردم میبینند؛ میگویند که در این مقطع مردم معرفت و توان انتخاب درست را ندارند، پس نباید رأی بدهند. رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «شما بروید و جهاد تبیین کنید، شما به مردم این معرفت را بدهید، شناخت مردم را بالا ببرید تا ارتقای معرفتی پیدا کنند». حضرت آقا مشکلاتی که داریم را اذعان میکنند. مگر میشود که منکر مشکلات شد. امّا دشمن برای اینکه حضور مردم را از صحنه خارج کند، این مشکلات را بزرگ میکند و به رخ میکشد تا یأس و ناامیدی در مردم ایجاد کند.
* در نقطه مقابل آن توانبخشی که باید از مجرای جهاد تبیین صورت بگیرد، همانطور که اشاره فرمودید؛ حضرت آقا میفرمایند: «برای اینکه مردم را از صحنه خارج کنند، یکی از کارهایشان مأیوس کردن از آینده است. ترساندن از قدرتها، یکی از راههای بیرون راندن مردم از صحنه است. یکی از عواملی که برای بیرون راندن مردم از صحنه به کار میگیرند، بیاعتقاد کردن مردم و بیاعتنا کردن مردم به عوامل حضور و شجاعت و قدرت است، که در رأس آن ایمان دینی و در رأس آن تشرّع است» در آخر هم یک نکته میفرمایند: «باز یکی از مسائلی که دشمن برای بیرون راندن مردم از صحنه استفاده میکند، ایجاد اختلاف و دو قطبی کردن مردم است». مواجهه ما با افرادی که از روی غفلت و بیاطلاعی، به این فضاها و مأیوس کردن مردم از آینده دامن میزنند، باید چگونه باشد؟
خلاصه عرض کنم. اولاً همانطور که معروف است و بارها گفته شدهاست: «اسلام به ذات خود ندارد عیبی، هر عیب که هست در مسلمانی ما است». یکی از موضوعات جهاد تبیین همین است، که اگر مشکلی هست، به اسلام ربطی ندارد و اسلام مشکل ایجاد نکردهاست. و به طَبع آن، حکمرانی اسلامی این مشکل را ایجاد نکردهاست. این مشکل طبیعی است و اگر در یک کشور دیگر همبود، این مشکل به وجود میآمد.
* جالب این است که اول این شعری که شما فرمودید را؛ من خیلیها را دیدیم که این مصرع را حفظ نیستند و یا از آن عبور میکنند. فکر کنم برای صائب تبریزی هم باشد که میفرمایند: «آبادی میخانه ز ویرانی ماست، جمعیت کفر از پریشانی ماست». یعنی اگر آنها جمعیت و اکثریت دارند، بهخاطر این است که ما مجتمع نیستیم و حضور نداریم. علیرغم تمام اختلافات درون خانوادگی که بهعنوان یک ملت با هم داریم. باید در موقع انتخابات، اختلافات روبنایی و اختلاف سلیقهها را کنار بگذاریم و مجتمع بشویم.
بله. نکته دوم، همانطور که حضرتعالی هم اشاره کردید؛ ما نمیتوانیم منکر این مشکلات بشویم، آقا هم اشاره کردند. این خطا است که ما منکر مشکلات بشویم. این مردم را زده میکند. ما باید این معرفت را به مردم بدهیم که اگر شما نقشان را درست ایفا کنید. آقا فرمودند: «انتخابات میتواند منشأ تحول باشد». یعنی وضعیت جامعه را تغییر میدهد. وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را. حکومتها و دولتهایی که سر کار آمدند و به فکر کار فرهنگی و کار اقتصادی نبودند، مردم چقدر لطمه دیدند. این به انتخاب خود مردم و اکثریت مردم بوده است. حتی اگر من رأی نداده باشم، دود آن به چشم من هم میرود. وقتی که افراد از مشکلات سخن میگویند، باید بگوییم که شما لازم است در انتخابات با شناخت رأی بدهید به کسی یا کسانی که صلاحیت داشتهباشند. قرآن میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ یَأمُرُکُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلی أَهلِها»، باید اهلیّت داشتهباشد. مولا امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه میفرمایند: «کسی که هم توان بیشتری دارد و هم دانش و تخصص بیشتری دارد، هم ایمان بیشتری دارد»، هم تعهد دارد، هم تخصص دارد و هم توان دارد. نه آدم ضعیف و ترسو. وقتی فرماندهی یک سپاه را به یک آدم ترسو و ضعیف بدهید چه میشود؟ عقب نشینی میکند و شکست میخورد و سرزمین را به دشمن واگذار میکند. مردم باید درست انتخاب کنند. مشکلات وجود دارد و این مشکلات بهخاطر انتخاب ناصحیح است. انتخاب صحیح تحول ایجاد میکند.
محور سوم بحث ما، همین جا شکل میگیرد. تأثیر و بررسی نسبت قدرت و مردم در حکمرانی دینی. اگر به تأثیرپذیری قدرت و حکومت از مردم توجه کنیم، میبینیم که خیلی از مسائل و مشکلات را میتوانیم با حضور مردم در صحنهها، برطرف کنیم. من روی قضیه انتخابات تأکید میکنم. گرچه مقام معظم رهبری فرمودند: «معجزه حضور مردم و نقش مردم در آفرینش این معجزه» اولین مصداقی که ایشان ذکر کردند، مسأله غزه بود. اگر مردم غزه نمیایستادند و حضور پیدا نمیکردند؛ شکست مفتضحانه و رسوایی صهیونیسم را نمیدیدییم شکستی که در این 75 سال نظیر آن را نداریم. ایشان میفرمایند: «اول آمریکا و اسرائیل آویزان به آمریکا» تعبیر قشنگی بود. اینها در دنیا رسوا شدند. شما 19 دی را ببینید که حضور مردم معجزه کرد. در 22 بهمن 57، امام فرمودند که به خیابان بریزید. آیا اگر مردم نیامده بودند و حضور پیدا نکرده بودند، انقلاب پیروز میشد؟ خیر. میزدند و همهچیز را بمباران و داغان میکردند تا انقلاب در نطفه خفه بشود.
* این مثالهایی که فرمودید، خاستگاههای معنوی دارد؛ اما تجربه کرونا، به اقرار کارشناسان و رسانههای خارجی که میگویند یکی از نقاط قوت ایران در مهار کرونا این بود که نیروهای مردمی مثلاً یک خانمی در یک شهرستان و در زیر زمین خانه خود ماسک تولید میکند. این هم یکی از ثمرات حضور مردم است.
خاطره تلخ و شیرین. هم شیرینیهایی داشت و هم تلخیهایی داشت. اگر فرصت باشد آخرین جمله را عرض کنم. واقعاً امام میفرمود: «میزان رأی ملت است». مقام معظم رهبری هم این نظر امام را بهعنوان یک راهبرد قبول دارند. در این بیش از سه دهه رهبری ایشان که امامگونه رهبری کردند، بر اساس همین تحلیل امام عمل کردند. لذا مردم باید باور کنند که رأی آنها تأثیر دارد و میتواند مشکلات را برطرف کند.
* در مورد این میزان رأی مردم؛ ما بین سه قوّه ای که داریم، از قوّه مجریه، مقنّنه و قضائیه و نقطه کانونی که وکلای مردم در آنجا هستند، یعنی مجلس، باز عبارتی دارند که مجلس در رأس امور است یعنی بین سه قوه آنجایی که وکلای مردم بدون واسطه توسط مردم انتخاب شدند، توجه ویژهای دارند.
چون نماینده مردم هستند، زبان مردم هستند. باز به مردم بر میگردد. مثلاً قوّه قضائیه نیست که مستقیم از طرف مردم باشد، غیر مستقیم از طرف مردم است. ولی نمایندگان مردم و مجلس، مستقیماً از طرف مردم هستند. باز هم اینجا نقش مردم است که میفرمایند: میزان رأی مردم است.
در پایان عرایضم، این فرمایش امیرالمؤمنین(ع) را از نهجالبلاغه، بهعنوان ختامهُ مسک نقل کنیم و استفاده کنیم. هم خودمان و هم عزیزانی که از این صوت و یا پیاده شده آن استفاده میکنند. ایشان خطاب به مالک میفرمایند: «ثُمَّ اعْلَمْ یَا مَالِکُ، أَنِّی قدْ وَجَّهْتُکَ إِلَی بِلاَدٍ قَدْ جَرَتْ عَلَیْهَا دُوَلٌ قَبْلَک»، ای مالک، تو را برای حکومت مصر فرستادم. قبل از تو اینها حکومتهایی را شاهد بودند. «مِنْ عَدْلٍ وَجَوْر»، در تاریخ مصر بعضی از حاکمان به عدالت رفتار کردند و بعضی هم به جور رفتار کردند. «وَ أَنَّ النَّاسَ یَنْظُرُونَ مِنْ أُمُورِکَ فی مِثْلِ مَا کُنْتَ تَنْظُرُ فِیهِ مِنْ أُمُورِ الْوُلاَةِ قَبْلَک». یکی از نقشهای مردم این است که بر حکومت نظارت میکنند. وقتی که میبینند حکومت و دولت به فکر مردم نیست، به فکر فرهنگ نیست، به فکر اسلام نیست، به فکر دین نیست و به فکر عدل نیست، انتقاد میکنند. مردم نظارت میکنند و تو نمیتوانی جلوی نظارت مردم را بگیری. همانطور که خودت میروی و تاریخ زمامداران قبل از خودت را در کشور مصر بررسی میکنی، مردم هم ناظر بر حکمرانی تو هستند. «وَیَقُولُونَ فِیکَ مَا کُنْتَ تقول فِیهِمْ». همانطور که تو نسبت به دیگران انتقاد میکنی، ممکن است مردم هم نسبت به تو انتقاد کنند. توجه کن. این فرمان حکومتی، واقعاً فرمان ارزشمندی است که از مولا امیرالمؤمنین ثبت شده و تمام کارگزاران حکومتی باید از این فرمان و شرح آن درس بگیرند و کلاس بروند. آنوقت نقش مردم را بهتر احساس میکنند. اینکه باید به مردم بها داد.
* ممنون و متشکر از حضرتعالی. بیانات شیوا و شیرین حضرتعالی زمان را از دست بنده خارج کرد. امیدوارم فرصت و مجال دیگری باشد که در موضوعات دیگر، بیشتر از حضور حضرتعالی استفاده کنیم. اگر قدم رنجه بفرمایید و تشریف بیاورید.
این وظیفه ما است. همانطور که حضرت آقا فرمودند: «هر کسی که صدایش میرسد، هر کسی تریبون و مخاطب دارد، مردم را به حضور در صحنه و بهویژه حضور در انتخابات امیدوار کند».
* ان شاءالله. قدردان حضرتعالی هستیم. از بینندگان و مخاطبین گرامی که تا این جای برنامه با ما همراه بودند کمال تشکر را داریم. تا برنامهای دیگر همه شما را به خدای بزرگ میسپاریم. در پناه حق باشید.
تاریخ انتشار: 1402/11/09
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.