ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
اشاره: حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید قاسم رزاقی موسوی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در گفتوگوی اختصاصی با فکرت به تبیین سیره حضرت زهرا (س)، ابعاد شخصیتی ایشان و ویژگیها و الزامات جهاد تبیین بر اساس زندگی آن حضرت پرداخت که مشروح آن در ذیل تقدیم مخاطبان محترم میشود.
* اگر بخواهیم نگاهی اجمالی از سیره حضرت زهرا داشتهباشیم، چه باید بگوییم؟
جایگاه بانوی دوعالم بهعنوان یکی از معصومین، لیلةالقدری است که عطر قرآن میباشد و شناخته نشد. درس آموزی از سیره آن معصوم، به وسعت معارف الهی است. ما در تبیین ویژگیهای ائمه بیان میکنیم که قرآنِ ناطق هستند. از این رو هرآنچه از قرآن و معارف میتوانیم استخراج کنیم، در رفتار، گفتار و سیره معصومین (بانوی دوعالم) موجود است. در سیره ایشان درس توحید، حقمحوری، استقامت و... یافت میشود. بهتعبیری این بانو الگوی کامل مکتب شیعه هستند. ابعاد مختلف سیره آن حضرت در واقع بدین صورت است:
سیره به آن رفتاری اطلاق میشود که قابل الگو برداری باشد. زمانیکه ما سیره زندگی بانوی دوعالم را بررسی میکنیم، در ابعاد مختلف این مقوله را ملاحظه میکنیم. بهعنوان مثال در سیره عبادی، تعابیری پیرامون ایشان یافت میشود که عبارتند از: «وقتی به محراب عبادت ایستاد، تلاءلوی نورانیت ایشان اهل آسمان را نورانی میکرد». نیز در بعد ایمان ایشان نیز روایتی از رسول اکرم (ص) داریم که فرمودند: «خداوند قلب فاطمهزهرا (س) و همه جوارج او را پر و مملو از ایمان ساختهاست». در سیره رفتاری آن حضرت بهعنوان یک بانو، همسر و مادر؛ زمانیکه گزارشات تاریخی را مرور میکنیم، آن حضرت نمونهی برجستهای میباشد. در بحث خانهداری، تعابیر معروفی از ایشان وجود دارد که میگویند: «برای کار خانه بهگونهای تلاش میکرد که دستهایش بهواسطه چرخاندن آسیاب، تاول زدهبود». در بحث مهماننوازی، زمانی که امیرالمؤمنین (ع) شبی مهمانی را از مسجد به خانه میآورد، بانوی عالم خطاب به همسر خود میگوید غذای مختصری داریم که ما از آن میگذریم و برای مهمانمان میگذاریم. در بحث همسایهداری نیز روایتی از امام حسن مجتبی (ع) وجود دارد که میفرمایند: «بانوی دو عالم در نماز شب و در حال عبادت، دائم برای همسایگان دعا میکردند. سپس امام حسن از او میپرسید مادر این همه دعا برای همسایگان؟ پس ما چی؟ میگوید: «الجار ثم دار».
بنابراین در همه ابعاد میتوان وارد شد و سیره حضرت زهرا (س) را مورد بررسی قرار دهیم؛ منتهی مباحثی که امروزه مطرح شده و مورد نیاز است، ابعاد و سیره سیاسی بانوی دوعالم در پیوند با جهاد تبیین است.
* شاخصهی مهم اعتقادی در شخصیت حضرت فاطمه (س) چه بوده است؟
دو شاخصه مهم اعتقادی در زندگی حضرت میدرخشید که همه کمالات از آن دو ویژگی نشئت گرفته است؛ اول توحید و خدا گرایی و دوم حقگرایی.
یکی از تعابیری که در این قسمت لازم بهبیان است، زمانی که پیامبر (ص) از امیرالمؤمنین (ع) میپرسد زهرا (س) را چگونه یافتی؟ امام میفرماید: بهترین یاور و راه برای عبادت خداوند هست. لذا این خدا گرایی در عرصههای مختلف زندگی بانوی دوعالم مانع این نشد که از سوی امیرالمومنین (ع) ترک شود. چهبسا امروزه در خانوادهها میبینیم که بهدلیل مشغلهها و دغدغههای فراوان، آنها را اندکی از یاد خدا غافل کرده است؛ در حالیکه ما هیچگاه در سیره بانوی دوعالم چنین چیزی را نمیبینیم. در گزارشی دیگر، رسول گرامی اسلام (ص) به حضرت زهرا (س) این چنین میفرماید: یا زهرا (س) فرشته وحی اینجاست، چه خواستهای داری که من آن را بر آورده سازم؟ آن حضرت (س) میگوید: آنقدر توجه به خداوند متعال و عبادت او مرا مشغول ساختهاست که دیگر از این دنیا و خواستههای آن بیرون هستم و هیچ حاجتی ندارم جزء اینکه در توحید و خدا گرایی ذوب شوم.
درباره حق گرایی نیز باید بگویم؛ به تعبیر قرآن کریم، عالم هستی بر حق نهاده شده است و قرآن و دین نیز بر محور حق آمدهاند. داوری و میزان نیز بر این محور استوار است. حال این «حق» چیست که ابتدا و انتهای خلقت و همه هستی، ادیان، انبیا و... را به خود مشغول کرده است؟ زمانیکه ما در سیره سیاسی بانوی دوعالم مینگریم و دفاع او را از امیرالمؤمنین (ع) مشاهده میکنیم، به اینجا میرسیم که این گونه دفاعکردن، ریشه در حقگرایی دارد. حضرت زهرا (س) مصداق أتم حق را امیرالمؤمنین (ع) یافت و اینگونه به سراغ او میرود و از ایشان حمایت میکند. نکته مهمی که در اینجا باید به آن اشاره شود این است که طبیعیست آدمی در گام و نگاه اول به سراغ باطل نمیرود. فاطمه زهرا (س) در خطبه فدکیه، تمام اهتمامشان بر این است که این حق و معیار را بهخوبی معرفی و از آن دفاع کند و به وظیفه اصلی خود عمل نماید تا این دو شاخصه توحید، خدا گرایی و حقگرایی در سراسر زندگی آن بانو و رفتار سیاسی آن حضرت نمود پیدا کند.
* یعنی میتوان گفت زهرای مرضیه (س) تبیین حق را رسالت خودشان یافت؟ و میشود گفت آن حضرت در میدان جهاد تبیین درخشید؟
حال قبل از ورود به سیره سیاسی حضرت (س)، توضیحاتی را پیرامون جهاد تبیین خواهم داد. شاید اصطلاح جهاد تبیین جدید و از سوی رهبر معظم انقلاب و بزرگان دیگر مطرح شده باشد و در حال پیگیری است؛ لکن زمانیکه به ریشهیابی آن میپردازیم در مییابیم که ریشه در قرآن دارد. همچنین اگر به گذشته باز گردیم متوجه خواهیم شد که فلسفه بعثت انبیاء جهاد تبیین است. انبیاء آمدند تا تبیین و روشنگری کنند. ما در جهاد تبیین، در جستجوی معنای روشنگری و بیان حقیقت هستیم و انبیاء نیز آمدند تا غبار جهالت و تحریف را از أذهان بشریت بیرون رانند و آنان را بهسوی حق راهنما شوند.
فلسفهای که ما امروزه برای جهاد تبیین در نظر میگیریم این است که انسانها باید با تفکر و اندیشه پیرامون حقیقت به مسیر سعادت نیل پیدا کنند. این تبیینگری باید با عزم جدی، استواری، جهادی، خستگیناپذیر و... همراه باشد و تأکیدی که مقام معظم رهبری - بهعنوان ناخدای کشتی انقلاب - بر مقوله جهاد تبیین دارند بر این است که باید انقلاب را در مسیر حق نگهداشت. (تبیین درستی مسیر انقلاب / تبیین رویشها و ریزشها در کنار هم) امروزه دشمن با تمام قوا و با جدیت همهجانبه در عرصههای مختلف حضور دارد و طبیعیست که مسئله جهاد تبیین امروزه بیشتر به چشم خورد و بهعنوان مقولهای فوریتی تلقی میشود.
همچنین جهاد تبیینگری اصلی و اساسی در برابر جنگ نرم دشمن است. دشمن بهلحاظ جنگ سخت هر کاری را که میتواست بر علیه ملت ما انجام داد (جنگ اقتصادی، نظامی، فرهنگی و...) اما اکنون همین جنگ نرم است که جهاد تبیین را بیشتر میطلبد و امروزه نیز استعمار فرهنگی بیداد میکند و بهسوی تهاجم و شبیخون فرهنگی روی آورده است و نتیجه آن این است که آدمی را از حق، توحید، عدالت، معنویت دور میکند.
آنها این هدف را دنبال میکنند تا نقش خداوند متعال را در زندگی کمرنگ نمایند. ما در جهاد تبیین دقیقاً باید مقابل این حربهها و اهداف دشمن ایستادگی نماییم. امروزه مهمترین ابزار دشمن برای دور کردن آدمی از خداوند و معنویتها و بردن بهسوی قهقراء، ابزار رسانه و سرگرمی است. این ابزار، اندیشیدن را از بشریت میگیرد و باعث میشود که آدمی دیگر فرصتی برای اندیشیدن درباره حقیقت هستی، زندگی، آخرت و... نداشتهباشد. بنابراین تعطیلی اندیشه هدف اصلی استعمار فرهنگیِ دشمن است و جهاد تبیین در مقابل آن برخاسته است تا این اندیشیدن را در اولویت قرار دهیم.
* از تاریخ دوران حضرت زهرا در چه مباحثی میتوان در مسیر تبیین درست و اثرگذار بهره برد؟
اگر امروزه خطبه فدکیه بهدرستی تبیین و بازخوانی شود، ما درسها میآموزیم. بهعنوان نمونه تصور ما این است که امروزه در اجتماع ناهنجاریهایی (اخلاقی، اقتصادی، اداری و...) وجود دارد که آنها برگرفته از نادرستی اندیشهها و اعتقادات هستند. حال اگر در سیره سیاسی حضرت زهرا (س) به خطبه فدکیه بپردازیم و آن را بررسی کنیم؛ متوجه میشویم که ایشان اوج معارف را تبیین میکنند، چرا که ریشه ناهنجاریها به معارف بازگشت دارد. بنابراین اگر اندیشه درست شود، قطعاً رفتار نیز به دنباله آن درست خواهد شد. لذا بنده محورهای مهم خطبه فدکیه را بیان خواهم نمود:
نکته اول تصور فضایی است که بانوی دوعالم در حال ایراد کردن خطبه بود. حاکمیتی روی کار آمدهبود و امیرالمؤمین (ع) را کنار نهادند و یکی از اقداماتشان بریدن دستِ اقتصادی از اهلبیت (ع) بود. اگر فدک بهدست امیرالمؤمنین (ع) یا حضرت زهرا (س) باشد، قطعاً میتوانستند از منافع اقتصادی آن برای پیشبرد اهداف خویش بهره برند. اما حاکمیت به قطع دست اقتصادی، تمایل داشت تا پشتوانهی مالی جبهه اهلبیت (ع) را خالی نماید. اتفاقاً باید گفت که خود این خطبه حاکی از این نکته است که به هیچعنوان حضرت زهرا (س) نگاه مادی به فدک نداشت؛ بلکه آن را بهانهای برای بیان انحرافات در جامعه قرار داد. ما در این خطبه هم دفاع از امیرالمؤمنین (ع) و هم دفاع از ولایت (امتداد الوهیت) را داریم.
بنابراین حضرت زهرا (س) بحث شخصی نداشت که بخواهد از همسر خود - امیرالمؤمنین (ع) - حمایت کند؛ بلکه او در صدد بود تا از ولی خویش حمایت نماید تا بهواسطه چنین حمایتی، احکام دین در جامعه اجرا گردد.
حضرت زهرا (س) این خطبه را با حمد و ثنای الهی آغاز میکند. حمدی که در او مهمترین پایههای استدلالی برای اثبات توحید و خدایی بودن است. او در این خطبه اشاره به خلقت بشریت و عالم هستی دارد. سپس ویژگیهایی که برای اقسام توحید وجود دارد را بیان میکند. همچنین نبوت و شرایط زمانه جاهلیت را مطرح میکند و به نبوت پدر بزرگوار خود شهادت میدهد. در نهایت میفرماید که در زمان جاهلیت شما در چه وضعی قرار داشتید و سپس پدر من با نبوت خود، برای شما کتاب هدایتی آورد که همانند نوری درخشان بود که مسیر زندگی را باز میکرد؛ لکن شما در ضلالت و جهالت بودید که خداوند با این نبوت، این مسیر را به روی شما باز کرد.
سپس بهبیان علل شرایع و فلسفه احکام میپردازد:
ایمان را قرار داد تا از شرک و بتپرستی بیرون بیایید؛
نماز را قرار داد تا اخلاص در شما ایجاد نماید؛
حج را قرار داد تا دین شما با عزمت شود؛
عدل را قرار داد تا التیام قلبهای شما شود و ظلم در جامعه پیدا نباشد؛
طاعت شما را مایه نظم و امنیت جامعه قرار داد؛
و... .
بنابراین همانطور که میبینیم خطبه، خطبهی فدکیه است؛ لکن بانوی دوعالم در حال درمان ریشهها است. جهاد تبیین نیز باید چنین خصلت و ویژگیهایی باشد که ما بهجای اینکه به سراغ معلولها رویم؛ نباید ریشهها را فراموش کنیم. بنابراین معلولها زمانی از بین میروند که علتها و ریشهها درمان شوند.
* آیا با این اوصاف تاریخی و جریانی باید گفت تبیین اصل امامت و نیاز جامعه به وجود آن حضرت از دغدغههای اصلی فرهنگ فاطمی بوده است؟
بله حضرت صدیقه طاهره (س) بهصورت جدی وارد بحث جایگاه امام میشود و اینگونه بیان میکنند که شما امام را رها کردید. سپس میفرماید که شما از ترس اینکه دچار فتنه نشید، او را کنارگذاشتید؛ در حالیکه با کنار نهادن او در فتنه غرق شدید.
سپس ادامه میدهد که فکر میکنید با گرفتن فدک بر من غلبه کردید؟ سپس خطاب به ابوبکر میگوید آیا در کتاب خداست که شما از پدرت ارث ببری و من نبرم؟ عمدی در حال چنین کاری هستید؟ آیا در حال رها کردن تعالیم روشن و واضح کتاب خدا هستید؟ مگر در همین قرآن نیست که سلیمان از پدر خود - داوود - ارث بردند؟
سپس وارد فضای شرایط جامعه همراه با نکوهش و هشدار نسبت به مسلمانان است. به تعبیر بنده او در این قسمت از خطبه، در حال مراقبت از جبهه داخلی است. او بیان میدارد: اگر سستی بورزیم و با کوچکترین ناملایمتها امام را رها نماییم، با مشکلاتی مواجه خواهیم شد. بنابراین این درس مهمی برای امروز ما است. کسانی که ادعای انقلابیگری دارند و تمایل به حضور جهاد تبیین برای حمایت انقلاب هستند؛ باید به فرموده فاطمه زهرا (س) ثابتقدم باشیم و بهدنبال آن استقامت و صبر را پیشه کنیم.
از این رو زمانی که خطبه فدکیه بازخوانی شود، ما میتوانیم ابعاد مختلف جهاد تبیین، معرفتافزایی، موازین، لوازم، نتایج و اهداف آن را تطبیق دهیم تا دریابیم که حضرت فاطمه (س) چگونه درخشان حضور پیدا کردند و به تبیینگری پرداختند. او از حق و حقیقت با هدف احیای دین، امامت و... دفاع کرد. خوب است بدانیم که آخرین وصیت حضرت زهرا (س) تبیینگری بود.
* اگر بخواهیم با بهرهگیری از شیوه مجاهدت و نقش تبیینی حضرت زهرا (س) برای پرچمداران حوزوی و دانشگاهی امروز سخن بگوییم چه باید گفت؟
این مسأله مهم است؛ پیرامون رسالت حوزویان و نقش نخبگان بنده در جایگاهی نیستم که بخواهم این مسأله را تبیین کنیم؛ بلکه جایگاه تبیین را امام را حل، رهبر معظم انقلاب، مراجع و بزرگان دینی بارها یادآور شدند. حوزه و دانشگاه بهعنوان دو نهاد نخبگانی انقلاب بیشک میتوانند نقش مهم و مؤثری در این جریان داشتهباشند و میتوان این تعبیر را به کار برد که جهاد تبیین به نتیجه نمیرسد مگر اینکه نهادهای نخبگانی وارد عمل شوند. این نهادها با تعمیقبخشی و تبیینگری به باورهای دینی، انقلاب و... میتوانند نقش خود را ایفا کنند.
همچنین نقش مهم دیگری که این گروه میتوانند داشتهباشند، تبیین انحرافات فرهنگ غیراسلامی و حتی غربی است؛ چرا که در نقطه مقابل فرهنگ و سبک زندگی اسلامی، فرهنگ و سبک زندگی غربی وجود دارد که ما متوجه این نکته هستیم امروزه چگونه در برابر هم قرار دارند و غفلتها و غبار فتنهها برخی را از فرهنگ اسلامی فاصله میدهد که جهاد تبیین باید به میدان آید. ان شاءالله جامعه نخبگانی نیز در این زمینه نقش آفرینی خواهند کرد.
همچنین نیمی از جامعه ما را بانوان تشکیل میدهند و آنها همواره در طول تاریخ نقشآفرین بودهاند (اختصاص به انقلاب اسلامی نیز ندارد) و اگر نگوییم تأثیرگذاری آنها در حوادث بیشتر بوده؛ قطعاً کمتر نبوده است. در اندیشه دینی نیز بانوان دارای نقش برجستهای هستند. اگر بخواهیم مطالعهای تطبیقی به جایگاه زن قبل و بعد از اسلام داشتهباشیم؛ قطعاً این نکته قابل اثبات است. در تراث دینی ما، روایتی داریم که نشاندهنده این است 50 نفر از یاران حضرت ولیعصر (عج) را زنان تشکیل میدهند. لذا این مطلب این نکته را بیان میکند که بانوان حتی در ظهور حضرت (عج) نیز حضور پررنگ و نقشآفرین خواهند داشت.
* با سپاس از حضرت عالی که وقت ارزشمندتان را در اختیار سایت تحلیلی فکرت قرار دادید.
تاریخ انتشار: 1401/10/08
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.