ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
اشاره: معرفی شخصیت های محبوب و بیان ویژگیهای برجسته آنها از راهکارهایی است که خداوند در قرآن کریم برای تربیت انسانها مورد استفاده قرار داده است. بهره جستن از این راهکار قرآنی درعصرحاضر نیز می تواند نقش تعیین کننده ای در نهادینه کردن ارزش های انسانی و تربیت صحیح افراد و جامعه داشته باشد. درعصر حاضر به جهت اوج گیری فساد و ظلم در جهان، وجود شخصیت های محبوب و نمونه، نقش تعیین کنندهای در هدایت جامعه و تربیت نسل جدید دارد؛ خصوصاً زمانی که در اثر انحرافات و فسادها و بی بند و باریها به ستوه آمده و به دنبال مکاتب و الگوهای نجات بخش میباشد. حال که انقلاب اسلامی ایران توانسته است با بهره گیری از قرآن و مکتب نورانی اهل بیت(ع) انسان هایی را در دامن خویش تربیت کند که در تجلّی ارزش های الهی و انسانی، سرآمد روز گار شوند و درمجامع ملی و بین المللی و مردم مستضعف و مظلوم عالم از محبوبیت کم نظیری بر خوردار شوند،رمزگشایی و کشف فلسفه محبوبیت و الگو شدن این شخصیت ها نقش مهمی در نهادینه کردن ارزش های الهی و انسانی و اصلاح فرد و جامعه دارد. علاوه براین به تعبیر مقام معظم رهبری زنده نگه داشتن یاد شهدا در شرایط فعلی میتواند ملّت را سَرپا نگه دارد و در آنها شوق و طراوت به وجود بیاورد. همچنین تبیین و رواج دادن نکات درسآموز از زندگی شهدا سبب ماندگاری روحیه مجاهدت در جامعه شده که اگر این امر محقق شود دیگر آن جامعه شکست نخواهد خورد.
از این رو رسانهی اندیشه و آگاهی فکرت در گفتوگویی اختصاصی با حجت الاسلام والمسلمین دکتر عیسی عیسیزاده، استادیار و عضو هیأت علمی پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن و رئیس میز توسعه و تعمیق فرهنگ قرآنی دفتر تبلیغات اسلامی، با موضوع فلسفه و راز محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی به عنوان یکی از شخصیتهای ممتاز جهان اسلام پرداخته است.
* سردار سلیمانی در نگاه دشمنان چگونه بودند؟
اگر از دیدگاه جان کری وزیر وقت خارجه آمریکا بخواهیم نگاه کنیم باید بگوییم که از نشانههای شخصیت و جایگاه انسانهای بزرگ و قهرمان آن است که دشمنانش اعتراف به عظمتش کنند. از همین رو یوسف بن علوی وزیر خارجه عمان در باره اعتراف وزیر خارجه وقت آمریکا دشمن سرسخت سردار سلیمانی در باره عظمت آن مجاهد قهرمان گفته است: «در مقطعی که آمریکایی ها در مسأله برجام به ایران نزدیک شده بودند، جلسهای با حضور جان کری وزیر وقت خارجه آمریکا و وزرای خارجه اعراب برگزار شد. طی جلسه، وزرای عرب شروع به نق زدن کردند. وزیرخارجه سعودی، وزیر خارجه بحرین، کویت، امارات و بقیه هر کدام به نوبه خود به جان کری غر میزدند و حرفشان این بود که شما ما را به ایرانیها فروخته اید، در حین این صحبتها، ناگهان جان کری عصبانی شد و پوشهای که در دست داشت را محکم روی میز کوبید و خطاب به اعراب گفت: «همه شما کشورهای عربی یک نفر مثل ژنرال سلیمانی ندارید که بیاید با تروریسم بجنگد، شما همه نشستهاید که آمریکایی ها یا ایرانی ها بروند برای شما خون بدهند، کسی که امنیت را در کشورهای شما استرلیزه کرده و به شما حیات سیاسی بخشیده ژنرال سلیمانی و ایران است. تازه دارید به من انتقاد میکنید؟ شما هر کدام تان باید بروید صد مدال به ژنرال سلیمانی بدهید که کشورهایتان را برای شما نگه داشته است.
همچنین درباره مواضع جلال طالبانی رئیس جمهور وقت کردستان این را عرض کنم که آقای پروز فتاح رئیس بنیاد جانبازان و مستضعفان گفته است روزی در دفتر جلال طالبانی رئیس جمهور کردستان عراق نشسته بودم که به ایشان گفته بود: چند وقت پیش، حاج قاسم همین جایی که تو نشستهای، نشسته بود. در حال گفتوگو با هم بودیم که منشی من آمد توی گوشم چیزی گفت و رفت. حاج قاسم پرسید، جلال چیزی شده است؟ گفتم رئیس جمهور آمریکا پشت خط تلفن است. اجازه میدهی صحبت کنم یا بگویم نمی توانم؟ حاج قاسم گفت: «مشکلی نیست، برو صحبت کن، بعد گفت میخواهی من بروم بیرون شما راحت باشی؟» گفتم: « نه، همین جا بنشین» من صحبت را شروع کردم، حین صحبت، با خنده به اوباما گفتم: «می دانی الان چه کسی اینجا رو به روی من نشسته است؟» پرسید: نه، کی؟ گفتم: «حاج قاسم سلیمانی الان رو به روی من است» تا این را گفتم، اوباما با لحنی متعجبانه پرسید: «ژنرال سلیمانی؟» گفتم: «بله» باور کن آقای فتاح، من از پشت تلفن احساس کردم اوباما به احترام حاج قاسم تمام قد ایستاد.
* لطفاً محبوبیت شهید سلیمانی را تبیین فرمایید، ابعاد این محبوبیت چگونه بود؟
شهید حاج قاسم سلیمانی گرچه در زمان حیاتش در دلهای بسیاری از مردم ایران و مردم مظلوم جهان به خصوص ملت رنج دیده سوریه، لبنان، عراق، فلسطین، یمن، افغانستان و دیگر کشورهای منطقه از محبوبیت برخوردار بود اما بعد از شهادتش با ترور ناجوانمردانه استکبار جهانی و دولت مردان پلید آمریکا، مشخص شد که میلیونها انسان از ایران و خارج اعم از مسلمان و غیر مسلمان چقدر دوستش داشتند و چقدر در غم و مصیبتش اشک ریختند و با حضور کم نظیر و میلیونی خویش در تشیع جنازه آن سردار مجاهد و حضور گسترده خویش در مجالس ترحیمش علاقه خود را نسبت به ایشان نشان دادند. اما آنچه که مهم است باید دید فلسفه و رمز این محبوبیت آن شهید والامقام چه بود که دلهای این همه انسان را به خود جذب کرد تا درسی باشد برای همه کسانی که دوست دارند اینگونه زندگی کنند. مقام معظم رهبری در باره محبوبیت آن مرد مجاهد فرمودند: «روزی که دهها میلیون در ایران، و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خونِ فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگترین بدرقهی جهان را شکل دادند، یکی از ایّامالله است». (بیانات،27/10/1398)
همچنین از اظهارات بزرگان و خواص جامعه در باره شهید حاج قاسم سلیمانی چه در زمان حیات و چه بعد از شهادت ایشان مشخص میشود که آن سردار دلاور چه محبوبیت و جایگاه ویژه ای نزد آنان داشت که در اینجا به ذکر چند نمونه اشاره می شود:
سید حسن نصر الله دبیر کل حزب الله لبنان از شخصیت های مهم و تاثیر گذار در جهان عرب، شخصی که سالها با همکاری شهید حاج قاسم سلیمانی با استکبارجهانی و صهیونیسم مبارزه کرده است درباره جایگاه حاج قاسم و میزان علاقه اش به ایشان گفته است: «یک روز من مشغول نماز بودم بعد از پایان نماز و موقع تعقیبات، این چیزی که می گویم به ذهنم رسید(البته به فرض) این که ملک الموت پیش من آمده و میگوید من دارم به ایران می روم تا جان قاسم سلیمانی را بگیرم. ولی خداوند متعال استثنائی قائل شده و گفته برو سراغ فلانی و بگو گزینهی دیگری برای به تاخیر انداختن قبض روح قاسم سلیمانی هست و آن این است که جان تو را بگیریم. من در اثنای این فرضیات داشتم با خودم فکر می کردم که به ملک الموت چه میگویم. قطعاً به او خواهم گفت جان من را بگیر و حاج قاسم سلیمانی را رها کن. بعدها یک بار که داشتم با برخی برادران بحث می کردیم و گاهی در نتیجهی کثرت کار مشکلاتی با برادران پیش میآمد، من به آنها گفتم حاج قاسم برای من چنین جایگاهی دارد. یکی از برادران از من پرسید تو چرا این طوری فکر میکنی؟ گفتم به دو دلیل؛ اولاً دوستی و عشق و برادری و عاطفهی که بین من و او وجود دارد و ثانیاً چون از طرف دیگر معتقدم وجود او به اسلام و مسلمین و امت و مقاومت خدمت بسیار بیشتری میکند تا وجود من. از این رو موضوع فقط عاطفهی صرف نیست، بلکه من به این مرد و وجود مبارکش در این سطح باور دارم. او شخصاً چنین جایی در دل من دارد.
شهید حاج قاسم سلیمانی در نزد علمای بزرگ از محبویت خاصی برخوردار بوده است که به ذکر چند نمونه اکتفا میشود. آقای صادق خرازی میگوید: «روز یک شنبه 8 دی 1398 من به همراه حاج قاسم سلیمانی به دیدار یکی از علمای بزرگ که در علم و فقاهت اسطوره است رفتیم، در آن دیدار حاج قاسم به آن عالم گفت: «سحر وقتی داشتم با خدا نجوا می کردم به خدا گفتم پنج سال از عمر من بگیرد و به شما دهد». آن عالم بزرگ، نیشخندی زد و گفت: «من هفتاد و پنج سال در مکتب اهل بیت تحقیق کردم، رسالههای مختلف و مستدرکات اصولی و فقهی را جمع کردم، بالای صد و چهل، پنجاه جلد کتاب و رسالهی علمی و فقهی و فلسفی و اصولی و تفسیری نوشتم، صدها شاگرد تربیت کردم؛ تمام اینها را فدای پنج دقیقه از عمر قاسم سلیمانی و مناجات او و حضورش در محضر خدا و خدمتی که به خدا و خلقش کرده است میکنم». ایشان ادامه داد: «من حاضرم همهی زندگی خودم را به شما بدهم برای پنج دقبقه اش، آن وقت تو پنج سال از عمرت را برای من میخواهی بدهی؟»
این را هم خوب است نقل کنم؛ آقا رحیم صفوی فرمانده اسبق سپاه پاسداران میگفت: «چند وقت پیش که به دیدار آیت الله جوادی آملی رفتم گفت، دلم برای حاج قاسم تنگ شده، بفرمایید بیایند ایشان را ملاقات کنیم». سردار سلیمانی بعد از اطلاع از این دعوت آیت الله جوادی آملی، به دیدار ایشان و چند تن از علمای قم رفتند و در این دیدارها از آنان برای کفن خود تاییده گرفتند.
* دیدگاه رهبر انقلاب هم درباره حاج قاسم خاص و جامع بود، خوشبختانه رسانهها این ارتباط را تبیین کردهاند؛ اما هنوز جای پرداختن بیشتری دارد.
بله. دقیقا. در محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی نزد رهبر انقلاب همین قدر بس که آن مجاهد مخلص تنها فردی بود که رهبری در باره شخصیت ایشان تعبیر به مکتب نمودند و در فراغ ایشان هنگام اقامه نماز میت اشک ریختند و فرمودند: «بنده قلباً و زباناً او را تحسین میکردم امّا امروز در مقابل آنچه او سرمنشأ آن شد و برای کشور بلکه برای منطقه به وجود آورد، در مقابل او من تعظیم میکنم».
همچنین در سفر استانی رهبر به استان کرمان در یکی از دیدارهای حضرت آقا با یکی از خانوادههای شهدای استان کرمان که مراسم خواستگاری دختر شهید هم بود، یکی از اعضای خانواده شهید آمد در گوش حاج قاسم مطلبی گفت. حضرت آقا از حاجی پرسید: «داستان چیست؟» حاج قاسم جواب داد:«میگویند که جواب خانواده دختر مثبت است و درخواست دارند اگر امکانش هست شما خطبه عقدشان را بخوانید». حضرت آقا قبول کردند.
وقتی ایشان خطبه را قرائت کردند، از دختر خانم پرسید: «آیا شما به بنده وکالت میدهید تا شما را به عقد آقای فلانی در بیاوردم؟» دختر خانم در جواب گفت:«اگر قول میدهید در آخرت شفیع من باشید، بله، به شما وکالت می دهم». حضرت آقا گفت:«چرا من باید شفیع باشم؟» بعد رو کردند به حاج قاسم سلیمانی و ادامه داد: «مقام حاج قاسم سلیمانی نزد خداوند از من بالاتر و بیشتر است. ایشان شهید زنده هست و خودش شفیع شما میشود».
* از نظر جنابعالی فلسفه محبوبیت سردار دلها چه بود؟
در طول تاریخ و از وقتی که انسانهای پاک دریافتند در پس این دنیا، عالمی بس بزرگ و رزقی بس فراخ، و مهری گسترده و عشقی شورانگیز وجود دارد؛ و انسان نه برای ماندن،که برای رفتن و نه برای توقف، بلکه برای حرکت آفریده شده است؛ نا آرامی و بیقراری وجود آزاد مردان را گرفت و این شجره از اُحد تا کربلا و تا دفاع مقدس ومدافعان حرم، امتداد یافت.
شهید سلیمانی از آخرین نسلهای این بی قراران بود و این بیتابی و دلتنگی، میراث شهید از دفاع مقدس بود. اشک مردم و شیون و ناله جوان و نوجوان، ایرانی و غیرایرانی، در فراق ایشان، چشمهای از بی قراری و بیتابیهای شهید سلیمانی است. اینها و دهها ویژگی دیگر از این سردار دلها، باعث علاقه و ارادت مردم به ایشان نه به عنوان سردار یا فرد نظامی و حتی مدیر راهبردی، بلکه به عنوان خادم و خدمتگذار بود.
بر اساس آیه کریمه قرآن «إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا» (مریم:96) یکی از فلسفه ها و رازهایی که سبب میشود تا خداوند محبوبیت افراد را در دلهای مردم قرار دهد، ایمان و عمل صالح و نیکو می باشد و حاج قاسم سلیمانی به جهت دارا بودن ایمان و انجام اعمال صالح مورد لطف پرودگار قرار گرفت و محبتش در دل میلیون ها انسان قرار گرفت که نشانهاش حضور میلیونی انسانها در پای تشیع جنازه آن مرد مجاهد بود. رهبر انقلاب در باره این ویژگی سردارد گفته است: «شخصیّتهای ایمانی وقتی که ایمان را با عمل صالح همراه کنند، وقتی حرکت جهادی بکنند، محصولش میشود شخصیّتی مثل شهید سلیمانی که حتی دشمنانش او را تحسین میکنند».
از دیگر رازها و فلسفه محبوبیت سردار سرافراز حاج قاسم سلیمانی اخلاص ایشان بود. رهبر انقلاب اسلامی بارها و بارها، او را با صفت «اخلاص» معرفی کردهاند. به عنوان نمونه در دیدار با خانواده سردار فرمودند: «میبینید مردم چه کار دارند میکنند برای حاج قاسم؛ این برای شما تسلا است ... بدانید که مردم قدر پدر شما را دانستند و این ناشی از اخلاص است؛ این اخلاص است. اگر اخلاص نباشد، این جور دلهای مردم متوجّه نمیشود؛ دلها دست خدا است؛ این که دلها این جور همه متوجّه میشوند، نشاندهندهی این است که یک اخلاص بزرگی در آن مرد وجود داشت».
حتی ایشان در نمازی که بر پیکر مطهر سردار سلیمانی اقامه فرمودند، عبارت ویژهای در نماز به کار بردند و به اخلاص سردار اشاره کردند: «اللهُم اِنَّکَ تَوَفَّیتَهُم مُتَلَطِّخِینَ بِدِمائِهِم فِی سَبیلِ رِضاکَ، مُستَشهَدینَ بَینَ اَیدیهِم، مُخلِصینَ فِی ذلکَ لِوَجهِکَ الکَریمِ» خداوندا ! تو آنان را در حالی قبض روح کردی که در راه خشنودیات، به خون غلتیده بودند و در برابر یکدیگر به شهادت رسیدند. آنان انسانهایی بودند که در مسیر شهادت، خود را برای ذات بزرگوارت خالص گردانیده بودند. و همچنین در سخنی دیگر در باره اخلاص سردار فرمودند: «ویژگی سردار رشید اسلام، حاج قاسم سلیمانی این بود که سرباز «اسلام» بود نه صرفاً سرباز «وطن» و اگر خدمتی هم به وطن دارد، برای اسلام و خدا است. بنابراین «هرجا که مجاهدت خالصانه و مخلصانه باشد، نتیجهاش درخشش و تلألؤ خواهد بود. منتها مجاهدت خالصانه و مخلصانه، ممکن است برای خدا انجام گیرد، ممکن هم هست برای غیرِ خدا انجام گیرد. اگر برای خدا انجام گرفت، همیشگی، ماندگار و زایل ناشدنی است؛ اما اگر برای غیرِ خدا انجام گرفت، ماندگار نیست.»
* آیا میتوان گفت شخصیت حاج قاسم محصول نگاه انقلابی اصیل، پرهیز از جناحگرایی و حاصل دورشدن از مباحث دمدستی در امور حزبی است؟
یکی رازهای محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی نگاه فراجناحی و جذب حداکثری ایشان بود. سردار دلها همیشه به دنبال این بود که با نگاه فراجناحی و روحیه جذب حداکثری بر تعداد سربازان و فداییان اسلام و انقلاب بیفزاید از این رو آن شهید عزیز تلاش میکرد در تعامل خویش با دیگران به این مسأله توجه و با تمام اقشار جامعه از گروههای سیاسی مختلف و حتی افرادی که به ظاهر تقیدی به مسایل مذهبی نداشتند ارتباط سازندهای داشته باشد و در توصیههای خویش به این نکته تاکید میکرد آنجا در یک مراسمی فرمود: «من خواهشم از خواهران متدین، از براداران متدین این است که فضا را برای همه نوع آدمها باز کنید. بعضی افراد هستند که ظاهرشان ظاهر شاید مناسبی نیست اما باطن خوبی دارند؛ مگر ما در زمان شاه نبودیم؟ یک حادثه همهی ما را تکان داد، همهی ما را احیا کرد، همهی ما را زنده کرد. ما باید این نوع فرهنگ را توسعه بدهیم.» و در سخنی دیگر در این باره گفتند: «مردم از من قبول کنید، من عضو هیچ حزب و جناحی نیستم و به هیچ طرفی جز کسی که خدمت میکند به اسلام و انقلاب تمایل ندارم».
یکی از دلایل محبوبیت سردار در میان ملتهای منطقه از داخل و خارج کشور ایران داشتن روحیه نوع دوستی و فداکاری برای افراد مظلوم و و نیازمند بود به گونهای که ایشان با به خطر انداختن جانش گروههای زیادی از مردم مسلمان اعم از شیعه و سنی و غیر مسلمان اعم از مسیحی و ایزدی در کشورهای منطقه را از دست داعشی های تروریسم نجات داده است. رهبر انقلاب اسلامی درباره این خصلت حاج قاسم فرمودند: «حاج قاسم سلیمانی روحیهی فداکاری و نوعدوستی داشت، یعنی برایش این ملّت و آن ملّت و مانند اینها مطرح نبود؛ نوعدوست بود، واقعاً حالت فداکاری برای همه داشت». این ویژگی شهید سردار سلیمانی الهام گرفته از توصیه امیرالمومنین علی (ع) به مالک اشتر بود که در بار شیوه تعامل با هم نوع فرموده است: كه بايد حرمت همه افراد را حفظ كرده و با همه با نيكی رفتار كنی و با بيان عبارت «اما اخ فی الدين او نظير لك فی الخلق» اين موضوع را برای تمام انسانها بيان میكند؛ يعنی حضرت برای «نوع انسان» ارزش قائل است نه فقط برای مؤمنين، علی(ع) روشن میكند كه مالك در زمان حكومت خود نبايد بين مؤمن و غير مؤمن تفاوتی قائل شود حتی در مهربانی كردن بايد نگاهی عادلانه و برابر به انسانها داشته باشد.(نهج البلاغه نامه 53) و چه زیبا سعدی خوش سخن در تشویق انسانها به نوع دوستی سروده است:
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
سردار سلیمانی در شیوه تعامل خود با خانوادههای شهدا و یتیمان شهدا بسیار دقت داشت و سعی میکرد به آنها سرکشی کند و در حد توان خود مشکلاتشان را برطرف کند و همچنین در وصیت نامه خویش به دیگران نیز اینگونه سفارش کرد: «شهدا محور عزّت و کرامت همه ما هستند؛ نه برای امروز، بلکه همیشه اینها به دریای واسعه خداوند سبحان اتصال یافتهاند. آنها را در چشم، دل و زبان خود بزرگ ببینید، همانگونه که هستند. فرزندانتان را با نام آنها و تصاویر آنها آشنا کنید. به فرزندان شهدا که یتیمان همه شما هستند، به چشم ادب و احترام بنگرید. به همسران و پدران و مادران آنان احترام کنید، همانگونه که از فرزندان خود با اغماض میگذرید، آنها را در نبود پدران، مادران، همسران و فرزندان خود توجه خاص کنید».
یکی دیگر از رازهای محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی روحیه مجاهدت و خستگی ناپذیر ایشان بود رهبر فرزانه انقلاب در باره این ویژگی آن سردار دلاور فرمود: «آن مردی که میرود جلوی دشمن و واهمه نمیکند و در همهی میدانها نه خستگی میفهمد، نه سرما میفهمد، نه گرما میفهمد، این اگر چنانچه در درون خودش در آن جهاد اکبر پیروز نشده بود، این جور نمیتوانست جلوی دشمن برود».
* ممنون از شما که وقت ارزشمندتان را در اختیار فکرت قرار دادید. به عنوان خاتمه بحث، اگر نکتهای باقی مانده، بفرمایید.
در این فرصت بیان چند نکته را مهم می دانم: اول این که شناخت دقیق فلسفه و رمز محبوبیت شخصیتهای معروف به ویژه شهدای عزیز در عصرحاضر مثل شهید حاج قاسم سلیمانی و ترویج و نهادینه کردن آن رموز در جامعه، نقش تاثیرگذاری در دستیابی به جامعه مطلوب و ارزشی و همچنین در تربیت صحیح نسلهای جوان دارد.
و دوم این که شهید حاج قاسم سلیمانی گرچه در زمان حیاتش در دلهای بسیاری از مردم ایران و مردم مظلوم جهان به خصوص ملت رنج دیده سوریه، لبنان، عراق، فلسطین، یمن، افغانستان و دیگر کشورهای منطقه از محبوبیت برخوردار بود اما بعد از شهادتش با ترور ناجوانمردانه استکبار جهانی و دولت مردان پلید آمریکا، مشخص شد که میلیونها انسان از ایران و خارج اعم از مسلمان و غیر مسلمان چقدر دوستش داشتند و چقدر در غم و مصیبتش اشک ریختند و با حضور کم نظیر و میلیونی خویش در تشیع جنازه آن سردار مجاهد و حضورگسترده خویش در مجالس ترحیمش علاقه خود را نسبت به ایشان نشان دادند.
نکته مهم سوم هم این است که کاوش انجام یافته در فلسفه محبوبیت شهید حاج قاسم سلیمانی، نشانگر آن است که ویژگیهایی همچون ایمان و عمل صالح، اخلاص، نگاه فراجناحی و جذب حد اکثری، نوع دوستی، احترام به خانواده شهدا و روحیه خستگی نا پذیر از میان دیگر خصوصیات آن سردار مجاهد نقش تعیین کنندهتری در محبوبیت ایشان در عرصه ملی و بین المللی داشته است.
* سخن پایانی جناب عالی؟
با توجه به آنچه گفته شد سردار سلیمانی به جهت دارا بودن ویژگی های کم نظیری همچون ایمان، اخلاص، نوع دوستی، داشتن روحیه خستگی ناپذیر توانسته بود، نقش تعیین کنندهای در ابعاد مختلف فرهنگی، نظامی، اعتقادی، اخلاقی و سیاسی در سطح جهان اسلام داشته باشد و به عنوان یک الگو معرفی شود، اما آنچه که رسالت مراکز فرهنگی و تربیتی را در تهاجم فرهنگی دشمنان علیه جبهه اسلام و مقاومت دوچندان میکند، بهره جستن از این سرمایه الهی و بررسی دقیق زوایای گوناگون زندگی سردار و ارائه راهکارهای تربیت صحیح، همچون آن شهید مجاهد است. یکی از آن راهکارها تاسیس مدارس ویژه با محوریت موضوعات مکتب شهید سلیمانی میباشد و راهکار دیگر ترویج و نهادینه کردن سبک و سیره آن شهید با بکارگیری روشهای جذاب در سطح عموم جامعه و مراکز فرهنگی و آموزشی کشور است.
تاریخ انتشار: 1402/10/09
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.