رسانه فکرت | وحیده علی‏میرزائی، دانشجوی دکتری مطالعات زنان


حجاب او را از خطرها و آسیب‏های جامعه حفظ می‏کند. جایگاهی است که زن، وجود و شخصیت خود را در آن سامان می‏بخشد. حجاب برای زنان امنیت و آرامش پدید می‏آورد. خداوند در قرآن کریم می‏فرماید: «یا أیهَا النبِی قلْ لأزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِک أدْنی أنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللهُ غفُوراً رَحیماً» (احزاب/59). ای پیامبر، به همسران و دخترانت و زنان مؤمن بگو روسری‏های بلند خود را چنان بر خویش بیندازند تا از کسانی که حجاب درستی ندارند، شناخته شوند و مورد اذیت قرار نگیرند!


اسلام برخلاف غرب و غرب‏زدگان، که کمال زن را در جلوه‏گری و خودنمایی در انظار عمومی می‏دانند، منزلت زن را مربوط به جنبه‏های بدنی و جسمی او نمی‏داند؛ بلکه آن را مربوط به روح الهی او می‏داند و به‏خاطر حفظ همین ارزش والاست که به مدد قانون حجاب و احکام دیگر در روابط میان او و مردان محدودیت ایجاد کرده است؛ لذا زنی که از حجاب می‏گریزد، از حرکت به‏سوی کمال حقیقی عاجز و ناتوان است.


حجاب، نه‏تنها یک دستورالعمل دینی و وظیفۀ شرعی برای زنان مسلمان است؛ بلکه از ضرورت‏های اجتماعی جوامع انسانی است که با حفظ آن، منافع و تاثیرات شگرفی در جامعه پدیدار می‏شود و رعایت نکردن آن، آثار مخربی در فرهنگ عمومی اجتماع و حتی اقتصاد و سیاست برجای می‏گذارد. زن در پرتوی حفظ این ارزش می‏تواند عامل نیرومندی در جهت حفظ سنن و روابط اجتماعی سالم و ارزش‏های انسانی و معنوی باشد. به همین دلیل، حجاب به‏عنوان بارزترین نشانۀ هویت زن مسلمان به‏شمار می‏رود و ما به‏وضوح در کشورهای اسلامی، آثار وجودی آن را مشاهده می‏کنیم. رعایت حجاب شرعی در جامعه باعث تحقق آثاری چون آرامش روانی شهروندانِ جامعه اعم از مرد و زن، استحکام پیوند خانواده‏ها، استواری اجتماع و مصونیت آن از حاکمیت فضای جنسی و ... می‏شود و فقدان حجاب شرعی مساوی است با تحقق نقطه مقابل آثار فوق. مصالح پیش‏گفته مصالحی اجتماعی هستند که حکم حجاب را نیز اجتماعی می‏کنند و این امر منافاتی با مصالح فردی حجاب ندارد؛ زیرا یک امر ممکن است هم دارای مصالح فردی باشد هم اجتماعی که همین موضوع باعث اجتماعی شدن آن خواهد شد.


برای اثبات ضرورت وجود حریم خصوصی برای انسان، کافی است هدف بشر در حیاتش کمال دانسته شود و لازمۀ نیل به این کمال، رشد و نمو جسمی و روحی باشد و از مقدمات ضروری رشد روحی، آرامش مدنظر قرار گیرد، که لازمۀ این آرامش داشتن فضایی مصون از تعرض دیگران و مختص انسان است که وی در آن مورد تعرض و تهدید کسی یا چیزی قرار نمی‏گیرد. در عین حال شاید برای اثبات ضرورت این حق نیازی به استدلال عقلی نباشد و برخورداری خصوصی را بتوان نیازی فطری دانست که بشر به‏خودی‏خود به‏سمت آن کشش و تمایل دارد. ارادۀ شارع مقدس این بوده است که با وضع حجاب، افراد در فضای عمومی و اجتماعی در معرض مداوم سیگنال‌های جنسی نباشند و اساساً غریضه را در چارچوب روابط خصوصی خانواده پیگیری کنند. جامعه اگر عاری از سیگنال‌های جنسی باشد و نیرو‌های انسانی در جامعه معطوف به پیشرفت علمی باشند، جامعۀ پویاتر و بانشاط‌تری خواهیم داشت.


در قوانین موضوعۀ جمهوری اسلامی ایران نیز اصول و مواد متعددی از قانون اساسی و قوانین عادی کشور بر ضرورت حفظ و حرمت حریم خصوصی به‏صورت مستقیم یا غیرمستقیم و کلی تاکید دارد. تعریف و تأکید بر حجاب به‎عنوان امر شخصی و خصوصی از مکرهای فرهنگی غرب است که با برجسته‏سازی عناصر عاطفی به‏ظاهر حامی حقوق زنان کوشیده است پایه‏های این ارزش را که اتفاقاً تأثیر بنیادینی بر روابط اجتماعی و حوزه‏های فرهنگی دارد سست کند. حقوق بشر در جامعۀ دموکراتیک بر این تأکید دارد که افراد در انتخاب پوشش و نوع لباس آزادند و دولت‌ها‌ نمی‌توانند برای حوزۀ خصوصی قانون بگذارند. تا زمانی که پوشش افراد در محیطی خصوصی باشد، این پوشش بخشی از حریم شخصی فرد محسوب می‎شود؛ اما با وارد شدن به حوزۀ عمومی و در معرض دید عموم قرار گرفتن، معادلات تازه‏ای به‏وجود می‏آید. در واقع خصوصی دانستن پوشش در جامعه تهدید جدی برای امنیت اجتماعی و استحکام خانواده‏هاست.


دشمن تلاش می‏کند بی‌حجابی نماد مخالفت با جمهوری اسلامی ایران شود. امروزه کشف حجاب تبدیل به ابزاری جهت دوقطبی‏سازی سیاسی و ایجاد شکاف اجتماعی در کشور شده است! دشمنان در مقایسه با توده‌های عظیم و چند‌ده میلیونی مردم مسلمان و باورمند کشورمان، بسیار ‌اندک و کم‌شمارند و بر پایۀ برخی بررسی‌های میدانی و داده‌های آماری می‌توان این جماعت را در سه گروه تعریف کرد:


گروه اول کسانی هستند که دنبالۀ امنیتی دارند و کشف حجاب را به‏عنوان یک ماموریت انجام می‌دهند‌! شناسایی عوامل پشت صحنۀ این گروه برعهدۀ مراکز اطلاعاتی و امنیتی است و نباید در برخورد پشیمان‌کننده با این عده که تعدادشان نسبت به دو گروه دیگر انگشت‌شمار است کم‏ترین تسامحی صورت پذیرد. کشف حجاب با انگیزۀ سیاسی «‌حرام سیاسی‌» از سوی این گروه صورت می‏گیرد.


 گروه دوم شامل برخی از افراد کج‌فهم با هویت‌های دم‌دستی و آلوده به عقدۀ خودنمایی است. هنرپیشه‏گانی که کشف حجاب کرده‏اند و تصاویر بی‏حجاب خود را در فضای مجازی به نمایش می‌گذارند، در این گروه جای دارند.


 گروه سوم خانم‌ها و دخترهایی هستند که از حجاب تصور و برداشتی غیر‌واقعی دارند. روشنگری و تبیین ماجرا برای این طیف ضروری است و نباید آن‏ها را غریبه و جدا از خود تصور کرد. آن‏ها به گفتۀ حضرت آقا، کسانی هستند که «‌توجّه ندارند چه کسی پشت این سیاستِ رفعِ حجاب و مبارزه‌ با حجاب است». هر سۀ این گروه‏ها چه آگاهانه و چه ناآگاهانه در توطئۀ واحدی به کار گرفته شده‌اند که از سوی دشمن طراحی شده است و مدیریت می‌شود. از این روی مقابله جدی با کشف حجاب، وظیفه شرعی و قانونی و اخلاقی مسئولان است و بدیهی است ناآگاهی فریب‌خوردگان نمی‌تواند دلیل پذیرفته‌شده‌ای برای بی‌تفاوتی در مقابل این پدیدۀ پلشت باشد.


ما مکلفیم با منطق رهبر معظم انقلاب اسلامی(حفظه الله) و بر اساس مبانی مکتب شهید سلیمانی با این چالش مواجه شویم و تهدیدها را به فرصت مبدل کنیم. برخی از مصادیق فرصت‌های قابل استحصال از این تهدید شامل موارد زیر است:


1.درک عظمت نعمت حجاب
2.نگاه دوباره و روزآمد به هویت زن مسلمان
3.شناخت ترفندها و نقاط قوت دشمن که می‌تواند در استحکام بیش از پیش نظام در برابر جنگ ترکیبی جبهۀ معاند نقش اساسی ایفا کند.
4.برائت از اقدامات خلاف قانون و اخلاق به اسم نهی از منکر
5.اهتمام بر تقویت وحدت اجتماعی


لازم است بی‏هیچ خوفی از موضع‏گیری‏های بین‏المللی، به وظیفۀ ملی و انقلابی خود عمل کنیم و در اولین گام، به‏سراغ رسانه‏های جمعی رویم و با بازخوانی عملکرد آن‏ها به مرتفع‏سازی موانع موجود بپردازیم.

تاریخ انتشار: 1401/08/27

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil