رسانه فکرت | وحیده علی‌‏میرزائی، دانشجوی دکتری حقوق زن


به فعلیت رسیدن فروع فقهی مانند خمس، زکات و حج شرایطی دارد که ممکن است شامل حال همه زنان و مردان مکلف نشود؛ اما در مقایسه با آن‏ها می‏بینیم حجاب فریضه‏ای است که شامل همه زنان می‏شود. حجاب وجه ممیزه زن مسلمان از زن نامسلمان است. حتی می‏توان گفت بدون در نظر گرفتن حجاب اصلا نمی‏توان تعریفی از زن مسلمان و ملتزم به شرع ارائه داد.


زن مسلمانی که حجاب را کنار می‏گذارد، دیگر واجبات دینی‏اش را راحت‏تر کنار می‏گذارد و حتی ممکن است کارش به آنجا برسد که دینش را از دست بدهد! حتی با چشم‏پوشی از آیات و روایات دال بر اهمیت حجاب، اهمیت این موضوع را می‏توان از سیره مستمر و مرتکز عقلی مسلمانان نیز فهمید. در طول تاریخ اسلام، زن مسلمان همیشه محجبه بوده است و حتی در زمانه ما نیز اکثریت زنان مسلمان محجبه‏اند.


اولین چیزی که بر زنان تازه‏مسلمان عرضه می‏شود نیز حجاب است. سیره مسلمانان از ابتدای طلوع خورشید اسلام تاکنون این‏گونه بوده است و این به این معناست که حجاب یکی از مهم‏ترین شعائری است که دین اسلام بر پایه آن شکل می‏گیرد. با وجود چنین جایگاه و اهمیتی شاید بتوان ذکر نشدن جداگانه حجاب به‏عنوان یکی از فروع فقهی را معلول برخی شرایط تاریخی دانست. تحولات تاریخی و ظهور پدیده بی‏حجابی در دهه‏های اخیر در کنار ضرورت حضور اجتماعی زنان دوشادوش مردان نامحرم، موجب طرح دوباره موضوع حجاب در مجامع علمی و دینی شده است. در همین راستا به نظر می‏رسد باید تلاش‏های فقهی و اصولی جدیدی برای معرفی مسئله حجاب به‏عنوان یکی از فروع مهم دین صورت گیرد.


حجاب و حکم فقهی آن حقیقتی فردی است که آثار غیرقابل انکار اجتماعی دارد. یکی از ابعاد مسئولیت و دخالت حکومت اسلامی در اجرای حکم حجاب، بررسی و تحلیل مبانی فقهی این مسئولیت است. آیا اساساً چنین مسئولیتی متوجه دولت اسلامی است؟ اگر چنین است، به چه دلیل و محدوده آن کدام است؟ از منظر فقهی و بر اساس نصوص موجود در ارزیابی خاستگاه و فلسفه الزام به حجاب، به‏روشنی پیداست که باید دو علت را که هر کدام نیز دارای اثر فقهی است، در نظر داشت. نصوص موجود نیز برخی مطلق و برخی ناظر به یکی از دو علت است:


1.حرمت و احترام زن
2.پرهیز از مفسده


در این میان پرسشی مطرح می‏شود: آیا (حکم حجاب) امر خصوصی است و کاملاً در حوزه امور شخصی قرار می‌گیرد؟ در پاسخ باید گفت: حکومت نمی‌تواند در حوزه خصوصی افراد وارد شود و در برابر گناهی که جنبه عمومی ندارد یا طرف مقابل شکایتی مطرح نکرده است، مسئولیتی ندارد. حجاب نیز در سطح جامعه حتی اگر امری کاملاً شخصی باشد؛ اما جنبه علنی و عمومی دارد و نه خصوصی. در این عرصه، حکومت حتی بنابر مصالح، امور مباح را نیز می‌تواند محدود کند، چه رسد به پوشش واجب یا نگاه حرام که در دایره الزامات اولیه شرعی نیز قرار دارد.


به نظر می‌رسد مهم‌ترین و دست‏کم فراگیرترین مبنا در بررسی نسبت حجاب با حکومت، مسئله اهداف و مسئولیت‌های کلی دولت اسلامی است که خود در چند شاخه قابل بررسی و ارزیابی است. باید گفت: حجاب در خارج از حوزه و محدوده حریم خصوصی، به‏عنوان یک مسئله دینی اجتماعی در حوزه مدیریت و مسئولیت‌های حکومت نیز قرار می‌گیرد، مانند مسئله حفظ محیط زیست و بهداشت که هر چند در اصل یک مسئله حکومتی نیست؛ اما دست‏کم امروزه یکی از مسائل اساسی مطرح در حکومت‌هاست، هر چند به آن‌ها اختصاص ندارد.


تردیدی نیست که بی‌حجابی و بدحجابی خلاف شرع است و گناه؛ اما آیا جرم نیز به‏شمار می‌رود؟ برخی آن را حداکثر گناهی شخصی می‌دانند که قابل پی‏گیری نیست.  تردیدی نیست بر مبنای این‌که هر گناهی، حد و تعزیر دارد و تعزیر هم به دست حاکم و حکومت اسلامی است، مخالفت عملی با حجاب اسلامی نیز از مصداق‌های این امر به‏شمار می‌رود و حاکم می‌تواند دخالت کند. بنابراین، تردیدی نیست که حاکم اسلامی می‌تواند در موضوع دخالت کند و متخلفان را کیفر دهد.


از مجموع موارد یادشده به‏روشنی پیداست که لزوم حفظ حجاب در عرصه عمومی در حوزه اختیارات و مسئولیت نظام اسلامی قرار دارد و هیچ تردیدی در آن نیست. اگر پرسشی باشد، به حوزه مصلحت‏اندیشی در مقام اجرا و شیوه اجرایی آن باز می‏گردد و این امر نیز به اجرای حکم حجاب اختصاص ندارد.


در نگاه رهبر انقلاب اسلامی حیا و عفاف علاوه بر آن که حکم و دستوری الهی است یکی از عوامل اقتدار ملّی نیز هست که دشمن آن را هدف گرفته: «دشمن به‏دنبال این است که این عوامل اقتدار ملّی را از بین ببرد؛ هدف دشمن این است. ایمان را از بین ببرد، حیا و عفاف را از بین ببرد».


جهان غرب دارای تضاد هویتی با ایران اسلامی است. مواردی مانند روزه‌خواری و شرب خمر حرام‌های شرعی هستند و ریشه در فقه دارند؛ اما کشف حجاب به‎عنوان یک حرام سیاسی، در تعبیر ترکیبی به کار رفته است؛ یعنی عملی که به‏واسطه سیاست انجام آن ممنوع است. هر عملی به منافع ملی کشور ضربه زند انجام آن از نظر سیاسی ممنوع است و به‏نوعی حرام سیاسی تلقی می‏شود. امروزه حجاب دیگر یک مسئله فرهنگی نیست! دشمن قصد دارد با عملیاتی کردن مؤلفه‎‏های جنگ ترکیبی، چارچوب‏‎های نظام مقدس جمهوری اسلامی را سست کند. دشمن سال‌ها از این پدیده برای براندازی جامعه ایرانی و جنگ داخلی و ایجاد شکاف سیاسی در کشور استفاده می‌کند و رسانه‌های دشمن از طریق همین مقوله در حال فشار به ملت ایران هستند؛ لذا این موضوع وارد مقوله سیاسی می شود. دشمن تلاش می‏کند بی‌حجابی نماد مخالفت با جمهوری اسلامی ایران شود.


شاید مهم‏ترین اثر حجاب، حفظ استحکام و استواری جوامع است تا جایی که بی‏حجابی و گسترش برهنگی در کشورهای اسلامی به یکی از ابزارهای مهم بیگانگان در سیطره بر آن کشورها تبدیل شده است. استعمارگران برای استثمار ذخایر عظیم انسانی و اقتصادی کشورهای اسلامی، نخست باید آن‏ها را از درون تهی کنند و هویت دینی‏شان را از آن‏ها بگیرند؛ بنابراین حجاب را که یکی از نشانه‏های ارزش‏مند و قدرت‏مند هویت دینی و ملی به‏شمار می‏رود، نشانه گرفتند!

تاریخ انتشار: 1401/09/09

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil