رسانه فکرت | سیده فرناز اتحاد، دانشجوی دکتری علوم قرآن و حدیث


اولین و مهمترین آیاتی که در خصوص همسران پیامبران در آیات قرآن کریم قابل توجه است، آیاتی درباره حفظ حجاب و عفاف ایشان است: «یا نساء النبی لستن کاحد من النِّساء ان اتقیتنَّ فلا تخضعن بالقولِ فیطمع الّذی فی قَلبِه مرض و قلن قولا معروفا و قرن فی بیوتکنَّ و لا تبرَّجن تَبَرُّجَ الجاهلیه الاولی» (احزاب /۳۳-۳۲) این آیه شریفه شرط برتری زنان پیامبر (ص) را نه انتساب به پیامبر (ص) بلکه تقوی و پرهیزگاری می‌داند: «این مقدمه محقق شده که آیات قرآنی عبرت به عموم لفظ است نه خصوص سبب بنابراین گرچه آیه شریفه درباره زنان پیغمبر نازل شده اما حکم آن عام است نسبت به تمام زنان امت حضرت ختمی‌مرتبت صلّی‌الله‌علیه‌وآله تا قیامت بدین تقریر ای زنان مسلمان نیستید شما مثل یکی از زنان دیگر خارج از دایره اسلام مانند یهود و نصاری و کفار زیرا شما معتقد به اسلام و پایبند به احکام آن می‌باشید و البته گفتار و رفتار شما با سایرین باید تفاوت داشته‌باشد و آثار نجابت و عفت و عصمت شما را ممتاز سایرین گرداند و یکی از آثار نجابت مراعات تکلم با اجنبی است...» (حسینی شاه‌عبدالعظیمی، ۱۳۶۴، ج ۱۰،ص ۴۳۸).


آیه‌ای دیگر که در خصوص حفظ حجاب و حریم عفاف در خور توجه است در سوره احزاب است که در بخشی از آن می‌فرماید: «... و اذا سالتموهنَّ متاعا فسئلوهنَّ من وراءِ حجاب ذلکم اطهر لِقلوبِکُم و قُلوبِهِنَّ...» (احزاب /۵۳). شهید مطهری در رابطه با آیه: «جمله ذلکم اطهر لقلوبکم و قلوبهن مانند جمله ان یستعففن خیر لهن»(نور/60) معتقد است که هر اندازه مرد و زن جانب سَتر و پوشش و ترک برخوردهایی که مستلزم نظر است رعایت نماید به تقوا و پاکی نزدیک‌تر است.» (مطهری، ۱۳۸۶، ص۱۵۶)


همچنین درباره: «یا ایها النبی قل لازواجک و بناتک و نساء المؤمنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفورا رحیما»(احزاب/59) در تفسیر قمی چنین آمده است که زنان به مسجد می‌رفتند و پشت‌سر پیامبر (ص) نماز می‌خواندند و وقتی شب می‌شد و برای نماز مغرب و عشا و نماز صبح بیرون می‌آمدند جوانان در سر راهشان می‌نشستند متعرض آنان می‌شدند و اذیتشان می‌کردند که آیه نازل شد (قمی،۱۴۰۴، ج ۲،ص ۱۹۶).


آنچه که در این آیات مطرح می‌شود جنبه عموم دارد یعنی نه‌تنها برای همسران و دختران پیامبر و اهل بیت حفظ حجاب و عفاف لازم است و مانع از آزار و اذیت آنان می‌شود بلکه برای هر مؤمن و مسلمانی که دین اسلام را پذیرفته لازم و ضروری است و زن مسلمان باید با پوشش و حجاب نشان دهد که اهل عفت است و در نتیجه مورد تعرض و آزار و اذیت قرار نمی‌گیرد ؛یعنی معمولاً کسانی مورد تعرض و آزار و اذیت قرار می‌گیرند که حریم‌ها را رعایت نکرده و با نوع رفتار و پوشش بد خود بهانه به‌دست اهل فسق داده‌اند.


خدیجه کبری بانویی است که در مقابل حضرتش بسیار متواضع و فروتن بود، خود را بسیار کوچک می‌نمود، او در کمال ایثار و گذشت همه‌ی کلیدهای خزائن خود را در اختیار پیامبر گزارد و خداوند به پاس این ایثار، تنها دانه جواهر گران‌بها و بی‌مانند را به او تقدیم و خدیجه را مزین به فاطمه (س) نمود (یوسفیان، ۱۳۸۵، ص ۱۴۷).

 

مفسرین بسیاری معتقدند آیه‌ی «و وجدک عائلا فاغنی» (ضحی / آیه۸) اشاره به مال حضرت خدیجه دارد که تمام اموال خود را در اختیار پیامبر قرار داد تا اسلام تقویت شود و به‌تعبیری خداوند توجه آن زن مخلص با وفا را به‌سوی پیامبر جلب نمود تا ثروت سرشارش را در اختیار او و اهداف بزرگش قرار دهد (مجلسی،۱۴۰۳ ق، ج ۱۶،ص ۱۳۸؛ طبرسی، ۱۴۰۸ ق، ج ۱۰،ص ۵۰۶؛ زمخشری، ۱۳۹۷ ق، ج ۴،ص ۷۶۸؛ مکارم‌شیرازی، ۱۳۹۰، ج ۲۷، ص ۱۰۵). از جمله ویژگی‌هایی که برای این بانوی شایسته بیان می‌شود نجابت، پاک منشی و پاک‌دامنی‌اش در عنفوان جوانی است که از سوی قریش حتی ملقب به طاهره شد. و این پاک‌دامنی در جامعه‌ای آن‌چنانی که به‌دور از فرهنگ و علم بود و مملو از آلودگی و انحرافات بود بسیار حائز اهمیت است و بانوان این دوره نیز باید از این روحیه درس بگیرند و محیط آلوده و شرایط بد محیط را بهانه‌ی به انحراف کشیده شدن قرار ندهند. ایشان پیش از ازدواج با پیامبر (ص) و در دوران جاهلیت هم در اوج نجابت و طهارت بود و علامه مامقانی در تنقیح المقال در این باره می‌نویسد:

 

«کانت تدعی فی الجاهلیة طاهرة» (مامقانی،۱۳۵۲، ج ۳، ص ۷۷). و نیز در منابع اهل سنت از پاک‌دامنی این بانو در عصر جاهلیت نیز سخن به میان آمده است: «و کانت السیده خدیجه تسمّی فی الجاهلیه بالطاهره، و سیده نساء قریش» (ابوعلم، بی‌تا، ص ۳۶) و: «و کانت تدعی فی الجاهلیه بالطاهره لشدة عفاف‌ها» (زرقانی، ۱۴۱۷، ج ۱، ص ۱۹۹). و از این موارد در منابع اهل سنت و شیعه فراوان یافت می‌شود.


ایشان بعد از بعثت پیامبر اکرم (ص) به سفارش و توصیه‌ی پروردگار که خطاب به همسران پیامبر اکرم (ص) فرمود: «قرن فی بیوتکنَّ» عمل کرد (تهرانی، ۱۳۹۳، ص ۲۱۱). می‌بینیم که مسئله‌ی حفظ حجاب و عفاف در سراسر زندگی این بانوی گرامی مهم بوده است و باید به‌عنوان الگویی برای بانوان و دختران جامعه ما باشد که در هر شرایطی در جامعه حفظ حجاب را مهم بدانند.


حضرت زینب (علیهاالسلام) بانویی که در شکوه ظاهری و عظمت معنوی همچون جدش رسول خدا (ص)، در حیا و عفت همچون مادرش فاطمه (س)، در شیوایی و رسایی بیان همچون پدرش علی (ع)، در حلم و صبر انقلابی همچون برادرش حسن (ع)، و در شجاعت و قوت قلب همچون برادرش حسین (ع) بود و در وقار و شخصیت به جده‌اش حضرت خدیجه (س) بسیار شبیه بود (یوسفیان،۱۳۸۵، ص۱۴۹). مامقانی در وصف حجاب او می‌گوید: «و هی فی الحجاب و العفاف فریده لم یر شخصها احد من الرجال فی زمان ابیها و اخویها الی یوم الطّف»؛ زینب در حفظ حریم حجاب و عفت یگانه بود و احدی از مردان نامحرم در عصر پدر و برادرانش تا روز عاشورا او را ندیده بودند (یوسفیان،۱۳۸۵، ص۱۵۲).


زن و دختر نه‌تنها باید شجاع و قدرتمند باشد که باید بتواند در جامعه حضور داشته و از حق خویش دفاع کند. اینکه سر در لاک خود فرو برده و همچون موجودی ترسو و بدون شخصیت باشد به هیچ‌عنوان مورد تایید اسلام نیست. اگر جبن برای زن به‌معنای اخلاق خوب بود باید حضرت زینب از همه زن‌ها ترسوتر باشد و سر در لاک خویش کرده و مخصوصاً پس از حادثه‌ی کربلا گوشه‌نشین شود و از ترس در مجلس یزید سکوت کند. ولی این زن اصلاً اینها را به چیزی نمی‌گیرد، به یزید می‌گوید: «تو حقیرتر و کوچک‌تر از این هستی که من تو را مخاطب خود قرار بدهم، تو ارزش اینکه من تو را مخاطب خودم قرار بدهم نیز نداری.» می‌بینیم که این حرف و سخن یک زن ترسو نیست. در آنچا حداکثر این بود که جان زینب در خطر بود؛ در خطر باشد. از دادن جان که نمی‌ترسید. عزت و شرفش که در خطر نبود، برعکس بر عزت و شرفش با این شجاعت افزوده می‌شد (مطهری،۱۳۹۰، ص۱۲۴)


از جمله فرازهای معجزه آسای خطبه‌ی حضرت زینب آن بخشی است که با تمام سختی‌ها و مصائب که در طول راه متحمل شده‌بودند باز نگران و خشمناک از بی‌حجاب شدن و خدشه‌دار شدن حجاب آل‌پیامبر بود آن چنان که فرمودند: «ای یزید آیا این عدالت و دادگری رژیم آزادی‌کش اموی است که تو تیره‌بخت، زنان و کنیزکان خود را در امنیت و آسایش در پس پرده به نشانی و آن‌گاه دختران ارجمند و آزاده‌ی پیامبر را در بند اسارت و بیداد به این شهر و آن شهر بکشانی... آیا این از عدل و داد است که به این وسیله حریم امنیت و پرده کرامت آنان را کنار بزنی و چهره‌هاشان را نمایان سازی تا آشنا و بیگانه مردم شهر و روستا دور و نزدیک ریشه‌دار و بی ریشه به آنان بنگرند؟» (قزوینی،۱۳۸۸، ص ۴۹۱).


از فاطمه صغری دختر امام حسین (علیه‌السلام) که در روز عاشورا دختری خردسال بود نقل شده است که وقتی دشمن در عصر عاشورا به او حمله می‌برد با نیزه ضربه‌ای بر دوش او وارد می‌کند و او از هوش می‌رود آنگاه که به هوش می‌آید اولین حرفی که خطاب به عمه‌اش می‌گوید این است: «یا عمّتا هل من خرفه استر بها رأسی عن اعین النظار». (ربانی نژاد، ۱۳۹۰، ص۶۳). نقش زنان و دختران نیز چه در روز عاشورا و حتی بسیار پررنگ‌تر در حوادث پس از آن در کوفه و شام به اوج خود می‌رسد.


آنچه که درباره زنان نمونه از منظر اسلام و همسران و اهل بیت پیامبر (ص) ذکر شد همه اشاره‌ای گذرا به فضیلت‌ها و خصوصیات والای ایشان برای زن و دختر مسلمانِ امروز است تا الگویی تمام‌نما برای دیگر دختران و بانوان باشند و با ارائه‌ی تصویری واضح از زن و دختر مسلمان که گوشه‌گیر، ترسو، منزوی و خانه نشین و بی‌شخصیت نیست برای جهانیان داشته‌باشند و هم از این طریق مروّج صحیح آیین اسلام باشند.

تاریخ انتشار: 1401/11/25

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil