ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش رسانه فکرت، سیزدهمین جلسه از سلسله جلسات «محفل» با حضور دکتر مهدی جمشیدی، عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ششم دیماه در مدرسه فکرت با حضور جمعی از جوانان و دانشپژوهان حوزه و دانشگاه و با موضوع «مردم در منطق آیتالله مصباح و واسازی کجروایتهای دگراندیشان» برگزار شد.
جمشیدی، ابتدا با اشاره به اتهامهای دکتر سید صادق حقیقت درباره علامه مصباح (ره) در برنامه «شیوه» گفت: «دستکم سه دهه درباره حضور ایشان در سیاست، اشکالات و شبهاتی را به تفکر سیاسی ایشان مطرح کردند و من فراموش نمیکنم که یکی از اتفاقات تلخ عمرم تخطئه علامه مصباح بود. بعد از دوره اصلاحات نیز این اشکالات و شبههها ایجاد شد که همچنان مستقر است و هرقدر به آن پاسخ میدادیم، نتیجهای نداشت. متأسفانه این شبهات تا الآن امتداد پیدا کرده است که باید گفت هیچکس بهاندازه ایشان مورد حمله رسانهای قرار نگرفته و هیچ متفکری نداریم که اینقدر به او حمله شده و اندیشههای او را تحریف کرده باشند».
وی افزود: «گفتوگوی آقای حقیقت در شبکه چهار، درباره امام و آقای مصباح درست نبود. ایشان مدعی آن بود که دیدگاه علامه مصباح صددرصد با امام متضاد بود. اگر آقای مصباح چنین باشد که ما هم با ایشان مخالف خواهیم بود؛ ولی آقای حقیقت هیچ روایت درستی از آقای مصباح نداشتند و من هرقدر ایشان را به مناظره دعوت کردم، نپذیرفتند؛ برای همین در این جلسه حضور پیدا کردم».
این پژوهشگر علوم اجتماعی در ادامه ضمن تصریح به تحریف علامه مصباح از سوی آقای سید صادق حقیقت بیان کرد: «آقای حقیقت چهار اشکال مطرح کرد و از این چهار اشکال به این نتیجه رسید که آقای مصباح، صددرصد ضد امام است؛ درحالیکه رهبری فرمود: آقای مصباح عقبه تئوریک انقلاب است. آنوقت ما میگوییم مخالف امام است؟ اشکال اول آقای حقیقت این بود که آقای مصباح جمله امام که فرمود: میزان رأی ملت است، را قبول ندارد و آقای مصباح گفته امام از روی جدل، رأی مردم را پذیرفته است. اشکال دوم به این بیان که آقای مصباح حکومت اسلامی را قبول دارد؛ نه جمهوری اسلامی را و چون امام شرایط حکومت اسلامی را فراهم ندید، به جمهوری اسلامی تن داد. اشکال سوم آقای حقیقت به آقای مصباح این است که آقای مصباح قائل به تحمیل حکومت دینی بر مردم است و کمیت ملاک نیست و اگر مدافعان حکومت دینی کم هم بودند باید آن را ایجاد کرد. اشکال چهارم هم این بود که آقای مصباح عقل مردم را قاصر از ایجاد حکومت میداند».
جمشیدی با نظر به این شبهات، اشکالات بیانشده را غیرواقعی خوانده و ابراز داشت: «واقعاً آقای حقیقت چگونه این اشکالات را بیان کردهاند؟ اگر استاد این است وای به حال شاگردانش! من خیلی مختصر، گزارههایی را عرض میکنم و شما درباره آن تأملکنید. اولاً، مبنای انسانشناختی آقای مصباح در حوزه تفکر سیاسی چیست؟ نویسنده و منتقد عرصه فرهنگ، در کتاب آموزش عقائد، هدف از آفرینش انسان را این میداند که انسان با افعال اختیاری مسیر تکامل را بپیماید؛ یعنی سیری که از مجرای انجام افعال اختیاری به دست میآید. مبنای انسانشناختی علامه مصباح این است. به تعبیری فعلیتیافتن، رسیدن به کمال، اختیارداشتن انسان و نبود مانع برای او؛ پس اجباریبودن در نگاه علامه مصباح وجود ندارد».
وی با بیان گزاره دوم بیان کرد: «آقای مصباح میگوید که مردم هم در آغاز حکومت و هم در ادامه آن نقش شرعی و اساسی دارند. ایشان در کتاب پرسشها و پاسخها میگوید: پیغمبر در آغاز نیاز به کمک مؤمنین دارد و همیشه به این بیان از امیرالمؤمنین (ع) استناد میکرد که حضرت میفرماید: لَولا حُضُورُ الحاضِرِ و قِیامُ الحُجَّةِ بِوُجودِ الناصِرِ و ما أخَذَ اللّه ُ عَلَیالعُلَماءِ أن لایقارُّوا علی کظَّةِ ظالِمٍ و لا سَغَبِ مَظلومٍ، لأَلقَیتُ حبلها علی غاربِهِا».
جمشیدی در ادامه تبیین کرد: «لا رأی لمن لایطاع؛ یعنی اگر رأیی نباشد متابعت مردم از ولی معنایی ندارد. همه این سخنها نشاندهنده نقش مردم در پیدایش و تثبیت حکومت الهی است. هم در حکومت معصوم، هم در حکومت غیر معصوم. این یعنی آقای مصباح برای مدخلیت رأی مردم در حکومت اسلامی، سند شرعی دارد. ایشان بیعت را طریق اثبات مقبولیت حکومت میداند. آقای مصباح مشروعیت و مقبولیت را برای حکومت نیاز اساسی میداند. مشروعیت حق حاکمیت میدهد و مقبولیت قدرت حاکمیت میبخشد».
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با این سؤال که معنای مشروعیت چیست؟ ادامه داد: «اکنون وقتی میگوییم دولت فرانسه مشروعیت دارد، یعنی دولت فرانسه حکومت دینی است؟ یا اینکه به معنای قانونیبودن آن است؟ در جواب باید گفت که مشروعیت در اصطلاح فلسفه سیاسی یعنی حق حاکمیت؛ یعنی بررسی اینکه چرا یک فردی حق حاکمیت دارد؟ رهبری لفظ مشروعیت را در چند معنا بهکاربردهاند؛ نه یک معنا. آقای مصباح نیز لفظ مشروعیت را در یک معنا (حق حاکمیت) نام برده است. ممکن است یکی از منابع حق حاکمیت، شرع باشد که ما این معنا را قبول داریم؛ ولی عدهای هنوز این را نفهمیدهاند. آقای مصباح میگوید: کسی که حکومتش مشروع نیست حق ندارد بر مردم حکم براند و کسی که مقبولیت ندارد، نمیتواند حکومت کند».
جمشیدی با توجه به اتهام ضدیت علامه مصباح با امام خمینی (ره) گفت: «امام در یکی از جملات کلیدی خود در جواب به این سؤال که معنای ولایت مطلقه فقیه چیست؟ میگوید: یعنی اینکه ولیفقیه، ولایت در جمیع صور دارد؛ لکن تولی امور مسلمین و تشکیل حکومت، بستگی دارد به رأی مردم که در قانون اساسی آمده و در اسلام از آن به بیعت تعبیر شده است. این ولایت بدون انتخابات نیست؛ چون اتکاء آن به رأی مردم است؛ یعنی تولی ولی، متکی به رأی مردم است. این یعنی مدخلیت مردم در ولایت صفردرصد است؛ ولی در تولی، صددرصد است. متأسفانه آقای حقیقت اصلاً به امام ارجاع نمیدهد. امام در کتاب بیع خودش میگوید: اگر فقیه عادل قیام کند، مردم مکلف به حمایت از اویند. آقای مصباح که حرف امیرالمؤمنین (ع) و امام خمینی (ره) را گفته است؛ پس چرا ایشان را تحریف میکنید؟».
جمشیدی با استناد به کتاب نظریه حقوقی اسلام مؤیدی برای مدعی خود آورده و به نقل از علامه مصباح گفت: «ما هیچگاه نقش مردم را نفی نمیکنیم؛ بلکه بر اهمیت آن تأکیدداریم. تا کمک مردم نباشد فعالیتهای اجتماعی و بهطریقاولی کار حکومت سامان نمییابد؛ بنابراین آقای مصباح نهتنها رأی مردم را زینتی نمیداند؛ بلکه میگوید، کار حکومت سامان نمییابد. در کتاب پرسشها و پاسخها نیز میگوید: حاکم دینی حق استفاده از زور برای تحمیل حکومت خویش را ندارد. این سخن آقای مصباح برخلاف فاشیستیخواندن ایشان و شاگردانشان از سوی اکبر گنجی و عبدالکریم سروش است».
نویسنده کتاب نظریه فرهنگی استاد مطهری به این نکتهها نیز اشاره کرد: «لازمه تصرف در شیئ، مالکیت آن است؛ پس تصرف در شیئ مستلزم اجازه از صاحب آن است؛ بنابراین اذن داشتن از مردم برای تقنین در امور آنان ضرورت دارد. تقنین برای مردم تصرف در امور و شئون مردم نیست؟ از یکسو اومانیسم یعنی من خدای خالق را قبول دارم؛ ولی خدای شارع را خیر. از دیگر سو آقای مصباح، مالک حقیقی را خدا میداند. اینکه شما میخواهید گوسفندی را ذبح کنید و بسمالله بگویید یا میخواهید عقد کنید باید صیغهای را جاری کنید که خدا گفته است، اینها برای چیست؟ آیا حکومت اذن الهی نمیخواهد؟ آقای مصباح هرگونه تصرف در جهان هستی را متکی بر اذن الهی میداند. سؤال: خدا به چه کسی اذن داده؟ به پیامبر اکرم و او به امام و امام غایب به ولیفقیه».
جمشیدی ضمن مطرح کردن مبنای علامه مصباح درباره دموکراسی ابراز داشت: «ایشان معتقد است، اگر منظور از دموکراسی این باشد که مردم در چهارچوب دین برای خودشان تصمیم بگیرند، این با دین منافاتی ندارد و میزان رأی مردم است تا از قوانین الهی خارج نشود؛ بنابراین و أمرهم شوری بینهم به معنای این نیست که مردم در حلال و حرامشان نظر بدهند؛ ازاینجهت حکومت اسلامی موظف است از محرمات اجتماعی جلوگیری کند».
وی تصریح کرد: «آقای مصباح بر این باور است که در حکومت اسلامی باید قانون اسلام و حدود الهی اجرا شود؛ اگرچه دنیا آن را نپسندد. آقای مصباح مثل شهید صدر از منطقة الفراغ نیز استفاده میکند؛ یعنی معتقد است که مجلس در همین مسائل تقنین میکند. آقای مصباح در چند جا میزان رأی ملت است را بیان میکند و بین مقبولیت و مشروعیت و بین بیان جدلی و برهانی تفاوت قائل میشود».
نویسنده و پژوهشگر عرصه فرهنگ در ادامه گفت: «کسی از آقای مصباح میپرسد که میزان رأی ملت است یعنی معیار رأی ملت است. دموکراسی هم که همین را میگوید. آنوقت چطور امام میگوید دموکراسی غربی فاسد است؟ ایشان جواب میدهد: فرق است بین اینکه امام بفرماید ملاک اعتبار و قانونیبودن و مشروعیت این حکومت رأی مردم است با این سخن که بگوید این حکومت تابع رأی مردم و ملاک، رضایت جمعی است و دین جایی ندارد؛ بنابراین وقتی امام چنین میگوید، یعنی وقتی مردم خواستند، باید جان خود را برای حکومت اسلامی به خطر بیندازم و جان خود را برای آن فدا کنم».
جمشیدی به بیان نکتهای از آیتالله مصباح پرداخت و گفت: «نکته دیگری که آقای مصباح میگوید این است که امام فرمود میزان رأی ملت است و ملت، اسلام را میخواهد. برخی به بخش دوم حرف امام توجه نمیکنند».
نویسنده کتاب عزم راه در پاسخ به این سؤال که اگر زمانی مردم حکومت را نخواهند چه باید انجام داد؟ گفت: «آقای مصباح در جلد یک کتاب پرسشها و پاسخها ص ۳۴ و ۳۵ گفته است: دو فرض داریم. فرض اول این است که در این صورت حکومت دینی تحققپذیر نیست؛ چراکه شرط تحقق حکومت دینی مردماند. نمونهاش خانهنشینی امیرالمؤمنین (ع) است. فرض دوم این است که امام معصوم حکومت تشکیل داده؛ ولی در ادامه مردم به مخالفت با او برمیخیزند. همین فرض نیز دو حالت دارد: حالت اول اینکه اکثر مردم پشتیبان حکومتاند و مخالفان کماند؛ اینجا روا نیست حاکم شرعی با مسامحه راه را باز بگذارد برای عدهای که قصد امیال شیطانی دارند. حالت دوم اینکه اکثریت قاطع مردم مخالفاند که مثل شرایط امام حسن (ع) میشود».
وی افزود: «در جای دیگری از آیتالله مصباح همین را میپرسند که ایشان چنین پاسخ میدهد: اگر مردم در صحنه نبودند و دست از حمایت حکومت کشیدند، دیگر حکومت یار و یاوری نخواهد داشت و امام باید از حکومت کنارهگیری کند. (کاوشها و چالشها، ج۲، ص ۱۰۶ تا ۱۰۹)
جمشیدی در پاسخ به این سؤال که در نگاه علامه مصباح (ره) چند درصد از مردم ملاکاند؟ بیان کرد: «مبنای ایشان این است که کمیت ملاک نیست؛ بلکه ملاک این است که جمعیتی که از امام و ولی حمایت میکند باید به میزانی باشد که امام بتواند حکومت بکند. ممکن است این با نوددرصد حاصل شود و شاید با چهلدرصد؛ یعنی این احتمال هست که باز با نوددرصد نتواند حکومت را اداره کند. یا با چهلدرصد بتواند. این یعنی با انقلابهای رنگی میتوان حکومت جابجا کرد؛ یعنی کار رسانهای میتواند حکومتی با نوددرصد کمیت رأی، توانایی اداره نداشته باشد. این یعنی جمهوری اسلامی را میتوان با روایت، زمین زد. دنیای جدید همین است که احتمال دارد با نوددرصد هم نتوان حکومت کرد».
وی در پایان به این پرسش که آیا حکومت اسلامی با جمهوری اسلامی فرق میکند؟ جواب داد: «آقای مصباح میگوید: اسلام ساختارها را تعیین نمیکند؛ بلکه اصول را تعیین میکند. شهید مطهری هم چنین میگوید؛ یعنی نمیگوید چون بیعت قبلاً بوده حالا هم باید بیعت با آن سبک باشد. بالاخره شرایط و اَشکال در مرور زمان عوض میشود. اسلامیت محتوای حکومت است و جمهوریت شکل است. این حرف را اولین بار، شهید مطهری زد. جمهوریت شکل است. رهبری هم گفتند: ممکن است در یک زمانی به این نتیجه برسیم که ریاستی خوب نباشد برویم سراغ پارلمانی. حالا من میپرسم، کسی که شکل حکومت را متغیر میداند، مخالف مردمسالاری است؟ اصلاً چنین نیست. امام گفتند که جمهوری اسلامی؛ نه حکومت اسلامی؛ چون به تعبیر شهید آوینی، جمهوری اسلامی، در زمان کنونی شکل تحققپذیر حکومت اسلامی است.
گفتنی است، سیزدهمین جلسه از سلسله جلسات محفل، با حضور دکتر مهدی جمشیدی (عضو هیئتعلمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی) با موضوع منطق در نگاه آیتالله مصباح (ره) در ششم دیماه در مدرسه فکرت به شکل حضوری و مجازی برگزار شد.
گزارشگر: علی عسگری
تاریخ انتشار: 1402/10/10
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.