رسانه فکرت / مریم اردویی

وقتی صحبت از کشف حجاب و واقعه گوهرشاد به میان می‌آید نگاه‌ها به سمت چماق رضاخانی می‌چرخد؛ اما این قائله و در پی آن کشتار گوهرشاد به کینه‌ای دیرینه بازمی‌گردد که انگلیس از زن مسلمان ایرانی به دل گرفته بود؛ چیزی که هنوز هم در غباری از غفلت و فراموشی به سر می‌برد. بغضی فروخفته که سرانجام به دست قلدرخان میرپنج چماق داد تا چادر از سر زن ایرانی بکشد. حدود نیم‌قرن قبل از قائله کشف حجاب، دستان استعمار پیر به گلوگاه اقتصادی مردم قفل و قلاب شد. طی قراردادی امتیاز «توزیع و فروش توتون و تنباکو» به کمپانی استعماری رژی واگذار گردید. امرارمعاش زارع و تاجر به این دو محصول وابسته بود؛ اما آنان از کشت و زرع و معامله آن خلع ید شدند؛ از اینرو قیامی بی‌‎سابقه به نام «نهضت تنباکو» شکل گرفت. علما فهمیده بودند این قرارداد فراتر از اقتصاد، تیر خلاصی است به مغز فرهنگ و سیاست ایران. آنان می‌دیدند که هجوم اروپایی‌ها، سر و شکل ظاهری بازار را تغییر داده و بوی رواج فرهنگ بیگانه و تشبه به کفار به مشام می‌رسد. رهبران مذهبی زنگ خطر استحاله فرهنگی و تسلط تدریجی انگلیس بر جامعه مسلمان را به صدا درآوردند. مردم دریافتند که شاه مقدرات آنان را به دست بیگانه سپرده است. رفته‌رفته فریاد اعتراض خود را بلند کردند. آتش خشم مردم شهر به شهر با میان‌داری علما و بازاریان شعله کشید. فریاد تظلم‌خواهی مردم به عراق رسید. میرزای شیرازی فتوای مشهور «الیوم استعمال تنباکو و توتون بأی نحو کان در حکم محاربه با امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه است.» را صادر کرد. شاه هنوز پشت به مردم و رو به بیگانه بر سر قول خود به انگلستان ایستاده بود؛ غافل از آنکه فرمان جهاد مرجع بزرگ زمانه به اندرونی قصر شاه نفوذ کرده است. انیس‌الدوله (سوگلی و ملکه ناصرالدین‌شاه) که شاه بارها در برابر کیاست و درایت او زانو زده بود و سیاست‌ورزی‌های زنانه‌اش گهگاه فریاد اعتراض امین‌السلطان را به آسمان بلند کرده بود، به‌جای حفظ منافع دربار، طرف منافع ملت و حمایت از مرجعیت دینی ایستاد. او با قدرت نرم زنانه، نهضت را در داخل قصر پی‌گیری کرد. ملکه متشرع ایران در پاسخ به سؤال متحیرانه شاه که «چرا قلیان‌ها را جمع و جدا می‌کنند؟» با اعتقاد جواب داد: «برای آنکه قلیان حرام شده». شاه با رگ ورم کرده گفت: «چه کسی حرام کرده؟» با همان منطق متشرعانه پاسخ داد: «همان کس که مرا به تو حلال کرده». این پاسخی دهان شاه را چنان بست که دیگر به هیچ‌یک از نوکران خود دستور نداد برایش قلیان چاق کنند. هدایت نرم مبارزه در درون دربار از سوی انیس‌الدوله، شاه را به چنان انفعالی کشاند که در کاخ خودش هم جرئت طلب قلیان نداشت. حرکتی که به‌مثابه تیر خلاص بر قرارداد رژی عمل کرد و شاه دستور توقف آن را صادر کرد. این تنها سیاست‌ورزی زنانه انیس‌الدوله نبود؛ بلکه سال‌ها قبل‌تر نیز در جریان قرارداد رویتر با اعمال قدرت و سیاست زنانه خود و حمایت از حرکت علما و منتقدان رویکرد استعمارپذیرانه سپه‌سالار، مقابل دست‌درازی انگلیس در چپاول اموال عمومی ایستاده بود. سراسر قرارداد رویتر، استعماری بود. امتیاز ساخت راه‌آهن سراسری و حق بهره‌برداری از معادن (به‌جز طلا، نقره و سنگ‌های قیمتی)، جنگل‌ها، رودخانه‌ها، ساخت کانال‌ها، قنات‌ها و امور آبیاری ایران به مدت هفتاد سال و اجاره همه گمرکات ایران به مدت بیستوپنج سال به رویتر واگذار شد. استعماریبودن این قرارداد به‌قدری آشکار بود که از آن با عنوان بی‌سابقه‌ترین و کامل‌ترین امتیازی یاد شده است که همه منابع صنعتی یک کشور را در اختیار خارجیان قرار می‌داد. این قرارداد تا یک سال بعد از انعقاد مخفی ماند و هنگام سفر ناصرالدین‌شاه به فرنگ، فاش شد. خبر انتشار این قرارداد به‌قدری برای علما و برخی از سیاسیون نگران‌کننده بود که بی‌درنگ ـ درحالی‌که هنوز شاه در فرنگ بود ـ ائتلافی علیه این قرارداد و میرزا حسین‌خان سپه‌سالار شکل گرفت. علاوه بر علما، مردم، برخی از دولت‌مردان و انیس‌الدوله در مقام ملکه بانفوذ دربار نیز در این ائتلاف حضور داشتند. انیس‌الدوله که از نیمه راه سفر فرنگ بازگشته بود با همراهی فرهاد میرزا اعتمادالدوله (از مخالفان سپه‌سالار) تحرکاتی را علیه قرارداد رویتر آغاز کرد. رایزنی‌های سیاسی انیس‌الدوله و تحرکات علما و مردم درنهایت مانع از اجرایی شدن این قرارداد ننگین شد.

 

بی‌غیرتی، نزدیک به نیم‌قرن بعد از نهضت تنباکو قانونی شد. حاکمیت، کشف حجاب را اجباری کرد. رضاخان، همسر و دخترانش را بدون حجاب به دانش‌سرای دختران برد و در نطقی ذوق خود را از کشف حجاب نشان داد. آنجا یکی از کارشناسان استعماری لندن به انیس‌الدوله اشاره کرد و با یادآوری داغی که او با حمایت خود از تحریم تنباکو بر دل منطق استعماری برد ـ برد انگلیس گذاشت، چنین گفت: «ما با این برنامه‌ای که در ایران اجرا کردیم (کشف حجاب) و آن را نیز از دربار سلطنت ایران آغاز نمودیم، کاری کردیم که دیگر صحنه‌ای که زمان نهضت تحریم تنباکو در دربار شاه قاجار (ناصرالدین‌شاه) رخ داد، تکرار نگردد». اعترافی که از استعماریبودن کشف حجاب پرده برمی‌دارد؛ افزون بر آن اثرگذاری سیاسی ـ اجتماعی زن مسلمان ایرانی را نشان می‌دهد؛ از این‌روست که بیشترین ضربه سیاست کشف حجاب در ایران بر پیکره هویتی زن مسلمان ایرانی وارد شد. جعفر شهری در کتاب تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم می‌نویسد: «به‌محض اجرای کشف حجاب، نسبت طلاق به ازدواج، شش‌صد برابر فزونی گرفت؛ به‌صورتی که در برج اول اعلام آزادی زنان، بیش از دوازده هزار زن، تنها در تهران از شوهرانشان جدا شده راهی خیابان‌ها گردیدند... خلاصه، از آزادی زن چیزی که عاید شد اینکه میزان فروش پودر و ماتیک و لوازم توالت و البسه بدن‌نما و اسباب قر و فر به مقدار قابل‌توجهی سیر صعودی در پیش گرفت و مردانی که راه خیانت و ناراستی و دزدی و تقلب آوردند».

 

تاریخ انتشار: 1402/08/30

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil