به گزارش فکرت، دکتر علی محمدی جورکویه؛ استادیار فقه و حقوق پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در نشستی که به همت آکادمی اخلاق‌پژوهی روش‌مند برگزار شد به موضوع سیاست جنایی اسلام در مسأله حجاب پرداخت.


وی در این نشست گفت: این بحث با این سوال مطرح می‌شود که آیا حکومت حق ورود به مسئله حجاب را دارد و آیا حق الزام به حجاب را دارد یا خیر؟ این سوال ناقص است و به این خاطر پاسخ ناقصی خواهد داشت. ما باید بحث را این‌گونه مطرح کنیم که موضع سیاست جنایی اسلام در مسئله حجاب چیست و بحث را فراتر از فقه و حقوق کیفری ببریم که در این صورت می‌توانیم پاسخ کاملی دهیم و موضع اسلام را در مورد حجاب مشخص کنیم.


اصطلاح سیاست جنایی برای اولین بار توسط «آنسیلم فون فوئر باخ» مطرح شد و معادل حقوق کیفری و سیاست کیفیری گرفته شده است و بعدها این مسئله توسعه پیدا کرد و وارد ادبیات علمی ایران شد. بعضی‌ها اعتقاد دارند که نباید سیاست جنایی را شرح دهیم و مثل حقوق مدنی است و فرقی ندارد که در کدام کشور است.


 ما نیاز داریم که سیاست جنایی در اسلام را تعریف جدایی از آن داشته باشیم و تعریفی که ما می‌توانیم بر اساس آموزه‌های اسلامی ارائه دهیم این هست که سیاست جنایی در اسلام عبارت است راهبردهای جامع و منسجمی که قصد مبارزه با نقض منطقه ممنوعه رفتاری اتخاذ بکنیم. (اسلام اتخاذ کند.) اولا این راهبردها جامع و فراگیر هست و ثانیا منسجم و سازمان یافته هستند و بخش‌های دیگر یکدیگر را تکمیل می‌کنند به شکل پازل و برای مبارزه با منطقه ممنوعه رفتاری است.


سیاست جنایی ابعاد مختلفی دارد شامل بعد پیشگیری اجتماعی، پیشگیری وضعی و بعد سوم پیشگیری کیفیری است و ابعاد سه‌گانه‌ایی دارد. سوالی که اینجا مطرح می‌شود ابعاد سه گانه حجاب از نگاه آموزه‌های اسلامی چگونه است؟


اولین بعد سیاست جنایی، پیشگیری اجتماعی است. پیشگیری اجتماعی یعنی ایجاد یک نوع آمادگی افراد در مقابله ارزش‌های نفسانی است تا بتواند ایستادگی کنند و مبارزه کنند با رفتارهای جرم‌زا، از طریق آموزش و تربیت و از بین بردن معضلات جرم‌زا و رفع معضلات فرهنگی و اقتصادی و شامل همه‌ افراد جامعه می‌شود.


ما باید در این زمینه دو کار انجام دهیم، اول اینکه آگاهی افراد را بالاببریم تا وقتی وسوسه نفس ارزش‌ها پیش بیاید ایستادگی کنند و دوم از بین بردن بسترهایی که باعث وسوسه نفس ارزش‌ها می‌شوند. مثلا در مسأله سرقت اگر علت آن بیکاری و.. است آن بستر را از بین ببریم و یا معضلات سرقت را بیان کنیم.


در بحث پیشگیری اجتماعی سیاست جنایی اسلام در بحث بی‌حجابی اسلام راهبردی که در پیش گرفته است اولا سعی کرده است حکم حجاب را به عنوان یک واجب شرعی تبیین کند و ثانیا در کنار بیان وجوب حجاب و حدود آن فلسفه آن را هم بیان کرده است. یعنی بیان می‌کند که پوشش یک امر لازم است و دلیل آن را نیز بیان می‌کند تا حدود پوشش را بدانند و فلسفه آن را دریابند تا آن را بپذیرند و به این نتیجه برساند افراد جامعه را که حجاب امری مفید برای آنها است.


در این راستا خداوند در قرآن کریم حجاب را با استفاده از برخی آیات واجب کرده است و حدود آن را نیز بیان کرده است. از جمله در آیه 31 نور بعد از اینکه به مردم دستور می‌دهد غض بصر کنند و بعد به زنان مومن می‌گوید زینت خودشان را آشکار نکنند. زینت دو گونه هست، زینت ظاهر که همان پوشاندن چهره و دیگری زینت باطن است و در اینجا منظور زینت باطن است مثل گلوبند و پابند و... و مراد از آن گلوبند و... نیست بلکه موضع آن‌ها است. (مچ دست و پا و.... را نشان ندهند.) و در این راستا باید حجاب را محکم بگیرند که در آیه منظور پوشاندن روسری و پوشاندن قسمت گردن که کسی نبیند و رها نباشد. پس زنان نباید زینت پنهان خود را آشکار کنند و ثانیا روسری و چیزی که استفاده می‌کند برای پوشاندن گلو محکم نگه دارد. خداوند در این آیه حکم حجاب را تببین کرده و حدود آن را نیز مشخص کرده است.


آیه‌دیگری که در این راستا وجود دارد که سعی دارد حکم حجاب را بیان کند آیه 59 سوره احزاب است. که می‌فرماید: ای پیامبر به زنان خود و زنان مومن بگو که جلباب خود را نزدیک کنند. (پارچه بلند که سر و سینه را می‌پوشد یا سر تا زانو را می‌پوشاند.) خداوند در این دو آیه خداوند به پیامبر دستور نداده که بپوشانند بلکه گفته این حجابی که استفاده می‌کنند این زنان حدود را برای آن‌ها مشخص کرده است. ما نباید فکر کنیم که منظور از اینجا عدم الزام حجاب است بلکه خداوند به صراحت بیان م‌کند که حجاب امری شرعی است. اگر امر عرفی بود که حکم وجود داشت و دیگر نیازی به آیه نبود. قبل از پیامبر هم حجاب یک امر عرفی بود اما مورد تایید اسلام نبود و خداوند فرموده است که حدود را چگونه رعایت کنند. (حجاب امری واجب از نظر اسلام است و آن را آموزش می‌دهد تا همه بدانند و در ادامه بعد از تشریح حکم حجاب، آن را تشریح می‌کند.)


اولین فلسفه‌ایی که خداوند در مورد حکم حجاب بیان می‌کند، بحث ایجاد امنیت است و دلیل آن را امنیت زنان بیان می‌کند تا مورد آزار و اذیت قرا نگیرند. هر رفتار انسان پیامی دارد؛ زنی که بی‌حجاب یا با حجاب وارد جامعه می‌شود این رفتارش پیامی دارد و بیننده برداشت خودش را دارد و برای او توضیح دادن آن فرد مهم نیست. لذا خداوند در قرآن کریم می‌فرماید که پوشیدن بدن باعث پاکدامنی می‌شود. برخی شبهه وارد کردند که افراد با حجاب نیز مورد تعرض قرار می‌گیرند در پاسخ باید بگوییم که لزوما منظور خداوند این نیست که مورد تعرض قرا ر نمی‌گیرند بلکه این امر را باعث پاکدامنی و عدم تعرض می‌داند.


دومین فلسفه‌ایی که خداوند در مورد حجاب بیان می‌کند، بحث سلامت روانی اجتماعی است و می‌فرماید واجب کردن حجاب باعث افزایش سلامت روانی در اجتماع می‌شود و در آیه 33 سوره احزاب به این نکته اشاره می‌کند که ای پیامبر به زنان بگو در اجتماع خودنمایی نکنید و تبرج نکنید.


سومین فلسفه‌ایی که خداوند در مورد حجاب بیان می‌کند؛ بحث حفظ پاکی دل‌هاست خداوند در سوره احزاب به این نکته اشاره می‌کند که حجاب باعث پاکی قلوب است و عدم حجاب باعث آلودگی قلوب می‌شود. بیشترین آلودگی قلوب از ناحیه چشم است. به زنان نیز می‌گوید وقتی در جامعه وارد می‌شوید با ناز و کرشمه صحبت نکیند چون باعث آلودگی قلوب دیگران می‌شود. بنابراین یکی از راهبردهای اسلام در مسئله حجاب، بحث تبیین و حدود حکم حجاب است و دوما تشریح حکم حجاب است تا افراد را قانع کند که حجاب امری ضروری و لازم است و وظیفه تبیین حکم حجاب به حاکمیت، نهادهای مدنی و آحاد مردم سپرده شده است.


دومین بعد سیاست‌گذاری حجاب، بحث پیشگیری وضعی است، پیشگیری وضعی یعنی اینکه صحنه را به گونه‌ای‌ تغییر دهیم که از به اجرا درآمدن اندیشه مجرمانه جلوگیری کنیم و به شیوه‌ها مختلفی است گاهی آموزش دادن و گاهی نیز افزابش نظارت در این مسئله است.


 سومین بعد سیاست گذاری حجاب، بحث پیشگیری کیفیری است در مقابل کسانی که از پیشگیری وضعی گذشته و وارد منطقه ممنوعه شدند. دو بحث داریم در اینجا یک امکان سنجی الزام کیفیری در بحث حجاب و دوم مصلحت سنجی در بحث حجاب است.


در مورد بحث امکان سنجی باید به این نکته توجه کرد که امکان بهره‌گیری از اقدامات کیفیری برای حاکمیت وجود دارد و یکی از این ادله که این مسئله را اثبات می‌کند قاعده «التّعزیر فی کلِّ عمل محرّم» که مورد قبول فقها است. این قاعده رفتارهایی را شامل می‌شود که 4 دیدگاه وجود دارد که عبارتند از یک. هر عمل خلافی را حرام می‌داند. دیدگاه دوم این است که برای ترک هر عمل حرامی حاکم اسلامی نمی‌تواند تحذیر کند بلکه باید آن عمل حرام گناه کبیره باشد. نظریه سوم این است که وقتی عمل حرامی انجام شد و به شخص آسیب رساند قابل مجازات است و نظریه چهارم این است که آن عمل حرامی قابل مجازات است که مفسده اجتماعی در پی داشته باشد. اگر مفسده اجتماعی داشته باشد قابل مجازات است. بر اساس این 4 دیدگاه حاکم اسلامی می‌تواند مجازات کند.


دلیل دوم که این را اثبات می‌کند مسئله امر به معروف و نهی از منکر است. بنابراین با توجه به ادله بالا امکان جرم انگاری برای حاکمیت در مسئله حجاب وجود دارد.
بحث دوم که نیز مهم است آیا مصلحت هست که عدم رعایت حجاب را جرم بدانیم یا نه و اگر هست کجا مجازات شود و چه موقع مجازات نشود؟ این مسئله در حال حاضر مسئله کنونی کشور می‌باشد.

تاریخ انتشار: 1402/08/16

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil