ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
رسانه فکرت | امیرعباس شاهسواری
پژوهشهای جدید سلولی و مولکولی نشان میدهد که جهشهای ژنتیکی بهسمت تنبلی میرود. یکی از شاخصههای انسان مدرن تنبلبودن است، تنبل بودن نه به این معنا که کاری انجام ندهد، بلکه برای بهزحمت نیانداختن خویش هر تلاشی را انجام میدهد و خود این پارادوکس عجیبی است که ریشه در سرعت دارد که یکی از شاخصههای مدرنیته است. تمام تلاش انسان عصر مدرن این است که کمتر تلاش کند! و با سرعت بالاتر و کار کمتر بهمقصود خود برسد بههمین دلیل رو به ابزار آلات برد و تراکتور را اختراع کرد تا کار خود را راحت کند تا دیگر برای شخمزدن زمین کشاورزی از بیل و پا استفاده نکند. بشر امروز برای همه کارهایش رو بهسمت ماشین آورد و الان هم به کمک هوش مصنوعی تلاش میکند تا وظایفی که هزاران سال اجداد او انجام میدادند را به ماشین و رباتها و هوش مصنوعی بسپارد. نسل امروزه چه به لحاظ بدنی چه به لحاظ فکری تلاشهای صدههای پیشین را ندارد، مثلا بشر امروز حوصله خواندنهای طولانی را ندارد خصوصا با آمدن توییتر و شبکههای اجتماعی بصری دیگر خبری از رمانهای ده جلدی قرن نوزدهم نیست که اشراف پاریس و یا سنپترزبورگ تورق میکردند آن هم بهوسیله خدمتکارانشان. انسان مدرن زیاد حوصله فکر کردن را هم ندارد او نه به لحاظ کمیت نه به لحاظ کیفیت مثل گذشته نمیخواند، دیگر رجوع بهمنابع دست اول کم شدهاست جز اندک پژوهشگران و اساتید عموم جامعه بهآنها رجوع نمیکنند دیگر کسی برای فهمیدن متن سختخوان و سنگین پدیدارشناسی روح هگل به آن رجوع نمیکند کتابهای بیزر، استیس، استرن و.... رجوع میکند.
یکی از مصداقهای بارز این لقمه آمادهخواری انسان مدرن ظهور رده کتابهای برای احمقها از نشر وایلی در سی سال گذشته بوده است. نشر وایلی یکی از بزرگترین انتشاراتهای علمی دنیا است که بیش از دو قرن از فعالیتهای آنها میگذرد. این انتشارات علمی معتبر رده جدیدی از کتابهایش را به نام برای احمقها وارد بازار کرد که سختترین مباحث علمی را به سادهترین شکل ممکن توضییح میدهد که تا به الان بیش از 250 میلیون نسخه از کتابهایش فروش رفته است و به بیش از 30 زبان زنده دنیا ترجمه شده است. از این قبیل کتابها در بازار کتاب زیاد است. و یا حتی ظهور فلسفه برای کودکان (فبک) که در نیمه دوم قرن بیستم توسط پروفسور متیو لیمپن در آمریکا تاسیس شد همه مصادیقی از این ویژگی عصر مدرن هستند.
خب در چنین روزگاری ما با بزرگانی در جامعه خودمان مواجه هستیم که بسیار به مفاهیم صدرا مسلط هستند اما اگر نگاه کنیم، یک کتاب مفاهیم حکمت متعالیه بهزبان ساده از این اساتید نمیبینیم، یا حتی کتابی با این عنوان که چگونه صدرا بخوانیم، چگونه شواهد بخوانیم، چگونه اسفار بخوانیم. در صورتی که اگر این بزرگواران سری به کتابفروشیها بزنند. کتابفروشیهای ما پر است از کتابهایی چون: راهنمای خواندن لویاتان هابز، نشر ترجمان، لوریام جانسون بگبی، چگونه نیچه بخوانیم از نشر نی، کیت انسل پیرسوت، چگونه هایدگر بخوانیم از نشر رخدادکویر، مارک راتال و..... اینها چند کتاب از صدها کتابهایی است که در این زمینه وجود دارد. سوالی که هست این است که آیا این بزرگوران این کتابها را نمیبینند؟ آیا قائل به سادهسازی مفاهیم (سیمپلیفیکیشن) نیستند؟
بهنظر نویسنده یکی از راههای ترویج اندیشه در جامعه و عموم مردم، سادهسازی مفاهیم و رواج آن در بین جامعه است. مثلا رهبر معظم انقلاب در دیدار با خانواده آیتالله مصباح و اعضای موسسه امامخمینی میفرمایند: «... باید در ذهن مخاطب بنشیند. چهجوری میشود نشاند؟ امروز با صِرف اینکه حالا تعداد نسخههایی که از یک کتاب چاپ میشود، بالا باشد یا پایین باشد، مسأله تمام نمیشود؛ یعنی این جور کتابهای فکری [این جوری حفظ نمیشود]. چرا، بعضی از کتابها هست که وقتی تعداد و تیراژ بالا برود، این یک موفّقیّت است؛ فرض کنید کتابهایی که در شرح حال شهدا مینویسند؛ خب هر چه افراد بیشتر بخوانند، بیشتر بهرهمند میشوند. کتابهای فکری اینجوری نیست؛ کتابهای فکری لازم است در فکر رسوخ کند؛ و این، صرفاً با نشر کتاب حاصل نمیشود. شما نگاه کنید غربیها در این کارها خوب واردند، خوب بلدند؛ ببینید مثلاً فرض کنید فلان متفکّر، حالا مثلاً هِگل مگر چند کتاب نوشته؟ افکارش را از داخل این کتابها استخراج میکنند و درمیآورند، تخلیص میکنند، خلاصه میکنند، آن فکر را با بیانهای مختلف، با زبانهای مختلف، با شیوههای مختلف پخش میکنند، منتشر میکنند. این کار [در مورد ایشان هم] باید انجام بگیرد.»
نویسندگان و متفکران اگر ولایتمدارانه و ایدئولوژیک هم به قضیه نگاه کنند، باید این کار را انجام دهند و اگر کارکردگرایانه و پراگماتیستی هم به مسأله بنگرند باید این مسیر را بروند. اما چه میشود که این بزرگواران این مسیر را نمیروند و شاگردان خود را هم تشویق بهچنین امری نمیکنند و از شاگردان این بزرگواران نیز کتابی در این زمینهها یافت نمیشود. در حالی که «ویتوریو هوزله» استاد دانشگاه راسن آلمان که در 21 سالگی دکتری فلسفه خود را گرفته است رمانی برای نوجوانان مینویسد به نام «محفل فیلسوفان خاموش» که در ایران هم ترجمه شده است و در راستای دنیای سوفی است. یا «دانیل ام کلاین» که با زبان طنز فلسفه را معرفی میکند و «افلاطون و پلاتیپوس به کافه میروند» را مینویسد. آنوقت ما طلبه مرکز تخصصی فلسفه ما در سال 98 مقالهای مینویسد با عنوان «قابلیت تنزیل مفاهیم فلسفی با تاکید بر نظر ملاصدرا» و یا استاد فلسفه ما مقاله مینویسد «فلسفه برای کودکان از تفکر منطقی تا تجارت فلسفی»، ما تازه داریم روی مفاهیمی بحث میکنیم که دهها سال پیش برای غرب حل شده است و بیش از نیمقرن دارند روی این مباحث تلاش انجام میدهند. با توجه به شرایط موجود و عدم معاصریت اساتید بزرگوار و فحول فلسفه صدرایی نیاز به کسانی داریم که از شاگردی و علمآموزی از این بزرگواران ابایی نداشته باشند و از طرفی در هژمونی سنتی این اساتید که صدرا را برای صدرا آموزش میدهند، نیافتند و این مفاهیم را سادهسازی و با قالبهایی بهروز و جذاب ادامه دهند، همانکاری که مرحوم مصباح (ره) در آموزش فلسفه برای دانشجویان و کتابهای طرح ولایت، انجام دادند، اما متاسفانه امتداد نیافت.
تاریخ انتشار: 1403/03/12
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.