ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش فکرت، همایش ملی عرفان اهل بیتی به همت پژوهشکده حکمت و دین پژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و با همکاری برخی از نهادهای علمی و فرهنگی کشور، چهارشنبه دهم اسفندماه در تالار مرحوم استاد سیدعباس موسویان در این پژوهشگاه برگزار شد.
توصیههای علامه جوادی آملی به متفکران و ناقدان علم
در آغاز این مراسم، پیام تصویری آیت الله جوادی آملی پخش شد که در بخشی از آن بیان شد: «وسعت علم به وسعت معلوم است از یک نظر و به سعه دیدگاه عالم است از نظر دیگر. معلوم در ساختار الهی هیچ کمبودی ندارد یعنی از بالاترین نقطه آسمان تا دورترین و پایینترین نقطه زمین معلوم است. چیزی در صحنه خلقت نیست که فراگیری از آن ممنوع باشد یا انسان نتواند؛ اگر کسی نتواند بیندیشد یا درست بیندیشد یا اندیشهاش را به کار ببرد، نقص خود او و ضعف خود اوست.»
این مرجع تقلید در ادامه تصریحکرد: «علوم انسانی، مسئله اقتصاد و تجارت و امثال ذلک جزء علوم فرعی است؛ اما اصلیترین علوم انسانی، انسان شناسی است که مورد غفلت است که آیا انسان که میمیرد مثل درختی است که بعد از عمری سبز بودن میخشکد و هیزم میشود و دیگر هیچ یا مانند مرغی است که در قفس بود و مرگ عبارت از باز شدن قفس و آزاد شدن انسان است؟ اصلاً بشر امروز به این فکر نیست که بعداً چه خواهد شد... ترجیع بند علوم این است که ما یادمان نرود که علم هر چه دارد از معلوم است اولاً و معلوم مثلث است ثانیاً و اگر پیشرفتهای علوم مادی به انسان آن جرئت را داد که این مثلث را مثله کند ثالثاً این مثله به درد سردخانه میخورد نه به درد حوزه و نه به درد دانشگاه رابعاً؛ معلومی که سخن نگوید و هدایت نکند، به درد سردخانه میخورد.معلوم مرده، علم مرده تحویل میدهد و علم مرده، عالم را زنده نمیکند؛ دیگر نمیتوان گفت که علما زندهاند و جزء زندههای جوامع بشریاند.»
این مفسر برجسته قرآن همچنین ادامه داد: «آنچه در بیانات نورانی ائمه اطهار (علیهم السلام) هست طبقه بندی شدهاست؛ آن طبقه زیرینش این است که ما باید چیزهایی یاد بگیریم که مشکل روزانه ما را حل کند؛ فرمود: «مَنْ وَجَدَ مَاءً وَ تُرَاباً ثُمَّ افْتَقَرَ فَأَبْعَدَهُ اللَّه»؛ ملتی که زمین دارد آب دارد خاک کافی دارد، مع ذلک نیازمند به دیگری باشد فقیر داشتهباشد مشکل اقتصادی داشتهباشد، این ملت را خدا از رحمت خود دور کند. ناقدان هم در فراگیری علوم باید هشیارانه عمل کنند هم در بررسی و کارآمدی علوم. ناقدان باید بدانند که چه علمی برای بشر کنونی لازم است اولاً، چگونه باید این علم را به جامعه منتقل کرد ثانیاً و سطح جامعه را بالا آورد ثالثاً که جامعه فرهیخته داشتهباشیم... اگر میگویند نقد کنید یعنی نصیحت کنید، نصیحت، گفتن و نوشتن و اعتراض نیست، اینها لوازم نصیحت است. آن سوزن خیاطی را میگویند منصحه و آن خیاط را میگویند ناصح. اگر گفتند شما مسئولین تان را نصیحت کنید یعنی جامهای ببافید که به قدّ نظام جمهوری اسلامی بخورد که هم آبروی او محفوظ باشد هم آبروی دیگران، وگرنه انتقاد کردن، بهمعنای نصیحت مسلمین و نصیحت ائمه مسلمین نیست، بلکه جامه دوختن، آبرو حفظ کردن، نظام را نگهداشتن، ناصح بودن و با منصحه کار کردن، نصیحت است که امیدواریم هیئت نقد، به این نکته دقیق هم عنایت کنند.»
گزارش مختصر دبیر علمی همایش
در ادامه حجت الاسلام دکتر محمد جواد رودگر، دبیر علمی همایش با اشاره به ارسال ۱۲۰ مقاله به دبیرخانه این همایش گفت: از این تعداد ۴۰ مقاله پذیرفتهشده، ضمن آنکه مجموعه مقالات چندی بعد منتشر شده و پنج کتاب نیز در آینده نزدیک رونمایی میشود.
وی افزود: اختتامیه این همایش اردیبهشت ماه سال ۱۴۰۲ به میزبانی آستان قدس رضوی در شهر مقدس مشهد برگزار میشود. ضمن اینکه سه هم اندیشی علمی نیز تدارک دیده شده که بین افتتاحیه و اختتامیه قم و مشهد در حوزه علمیه امام رضا (ع) و دانشگاه بین المللی اهل بیت (ع) در شهر تهران و همچنین دانشگاه ادیان و مذاهب در شهر مقدس قم برگزار خواهند شد.
شیوههای عُرفا برای اجتهاد در عرفان
حجتالاسلام والمسلمین سید یدالله یزدانپناه، از اساتید حوزه علمیه قم نیز طی سخنانی با بیان اینکه مباحث روشی که عرفای ما دارند خود اهل بیت (ع) از ابتدا به آن پرداختهاند، ابراز داشت: وقتی عرفا مباحثی را به اصولیون میگفتند برای آنان شگفتآور بود به همین دلیل حس میشود در مباحث روشی عرفانی کاری نشده است، با این حال بزرگانی همچون مرحوم ملاصدرا امام خمینی (ره) و آیت الله جوادی آملی مباحث جدی در این زمینه مطرح نمودهاند. عرفا دو روش اصلی برای اجتهاد عرفان دارند، اول روش شهودی اختصاصی و دیگری روش همگانی که دیگران هم میتوانند ورود کنند. در روش شهودی، عارف به جایی میرسد که حقایق قرآن و روایات را از عمق میفهمد، البته اگر اهل طهارت باشد.
وی همچنین افزود: روش شهودی، روش رسیدن به خزائن قرآن و حقیقتی است که اهل بیت (ع) از آن خبر میدهند. خود اهل بیت (ع) هم حقیقت قدسی دارند ولی عارف آن حقایق قدسی را ندارد و البته بهحد توان از آن خبر میدهد. عرفای حقیقی، شریعت را بهعنوان میزان عام مطرح میکنند و آن میزان را با شهود و شیوه ظهورگیری به حقیقت میرسانند.
سطوح مختلف معرفتی در رجوع به قرآن در کلام استاد پارسانیا
حجتالاسلام و المسلمین حمید پارسانیا نیز با بیان اینکه عرفان دو مسأله اصلی دارد یکی توحید و دیگری موحد و مسئله مهم دیگر نحوه معرفتی است که در عرفان وجود دارد و آن، شهود است، ابراز داشت: مسأله مهم دیگر اینکه وقتی از عرفان اهل بیتی (ع) سخن میگوییم از منظر تاریخی نیز میتوان نگاه کرد و برای اینکه از منظر تاریخی وارد شویم تقسیمبندی دیگری نیز مدنظر میباشد.
وی با بیان اینکه در مواجهه با قرآن و بهرهگیری از آموزههای آن با سه سطح معرفت روبهرو هستیم، افزود: اول معرفت نقلی زیرا قرآن، کلام خداست، سطح دیگر معرفت، عقلی است، زیرا مخاطب این کلام انسان عاقل است و اگر همه انبیا باشند، ولی مخاطب عقل نداشتهباشد، بیثمر خواهد بود. سطح دیگر عرفان هم معرفت شهودی است. در تفکر دینی بهصورت عام و در تفکر اسلامی معرفت به معرفت مفهومی منحصر نیست.
استاد پارسانیا همچنین خاطرنشان کرد: وحی کلام خداست و نقل در حاشیه وحی، مرجعیت دارد و وحی بهصورت نقل به گوش همگان میرسد. در قرآن نیز از وحی و هم نقل سخن گفته شدهاست. در جریان غرب معرفت شهودی و نقل را از معرفت علمی حذف کردهاند که در رأس آن دکارت است... آنچه بعد از وفات پیامبر (ص) رخ داد، تحریفی بود که واقع شد و سطوح معرفت آسیب دید، البته بهدلیل مرجعیت قرآن و اسلام، باز فقه حضور دارد. امامت حذف شد و خلافت آمد و در سده اول نوعی تحریف و ظاهرگرایی پیش آمد.
مرجعیت قرآن در فقه اهل بیت (ع)
عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع) در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه عقل عنصری است که عقل مفهومی میتواند نسبت به آن نقادانه برخورد کند، ابراز داشت: فقه با اینکه آسیب زیادی در سدههای اولیه دید ولی باز مرجعیت قرآن را بالای سر خودش دارد. در سده اول چون قرآن مرجعیت داشت، جریاناتی در اسلام به عقل هم توجه نشان دادند. در اسلام عترت و قرآن جداییناپذیر است و این جدایی در هر جایی اعم از فقه و عرفان وارد شود، آسیبرسان است؛ اهل بیت (ع) سعی کردند اگر قدرت از مسیر اصلی خود خارج میشود، فرهنگ در مدار اصلی باقی بماند. حضور این فرهنگ سبب میشود تا معرفتهای عرفانی هم در یک بسترهایی وجود داشتهباشد.
وی با بیان اینکه حیات اسلام به زیست شهودی است که انسان در ابد خودش با آن مواجه است، افزود: عنصر نخست در زیست شهودی، توحید است. در روایت به این نکته تصریح شدهاست که اگر توحید در یک کفه ترازو و همه عالم در کفه دیگر باشند باز سنگینتر است، زیرا او نامحدود است و اگر محدود باشد نقص دارد؛ عنصر اصلی رویکرد عرفانی به عالم هم با توحید است.
آیت الله رشاد: عرفان اهل بیتی شریعتمدار است
آیت الله علیاکبر رشاد، رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نیز ضمن تقدیر و تشکر از کسانی که در زمینه عرفان اهل بیتی فعالیت داشته و از بانیان برگزاری این همایش بودهاند، گفت: بحث از عرفان در همیشه تاریخ و در بین همه اقوام از امور و مسائل پرچالش بوده و در آن افراط و تفریطهای فراوانی میشود و لذا موضوع حساسی است.
وی با بیان اینکه برخی اعاظم از شروع این کار و رفع برخی ابهامها در این زمینه استقبال کردهاند، افزود: در فعالیتهای ما در عرصه عرفان در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، عرفان اهل بیتی بُعد سلبی ندارد و بعد ایجابی آن بهشدت لازم است و قطعاً با عرفانهای مرسوم تفاوتهایی دارد. عرفان اهل بیتی یکسری ویژگیهایی دارد و اگر عرفان رایج هم این خصوصیات را دارد، همان عرفان اهل بیتی خواهد بود و اگر خیر میبایست نواقص آن برطرف شود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی همچنین بیان داشت: در باور و نگاه ما از جمله ویژگیهای عرفان اهل بیتی آن است که شریعتمدار بوده و خارج از شریعت نیست و هیچ تعارض و تزاحم بین شریعت و عرفان اهل بیتی وجود ندارد. از سوی دیگر باید توجه داشت که عرفان اهل بیتی، عرفان تک منبع نیست و تنها مجرای دریافتهای معرفتی و هدایت سلوکی و رفتاری شهود نمیباشد؛ بلکه انسان از مجاری مختلف برای تماس با ساحت سپهر الهی بهره میگیرد و آنگاه که این مجاری معتبر شوند به مواسات همدیگر تبیین کننده هستند و انسانها از طریق مجاری گوناگون حقایق را دریافت میکنند.
استاد رشاد خاطرنشان کرد: حضرات معصومین (ع) میتوانند تنها بهوسیله عقل، تمامی حقایق را دریافت کنند و با شهود، فطرت عقلیه و سلیم و سایر مجاری، حقایق را دریافت کنند؛ اما انسانهای عادی برای دریافت یک حقایق یا همه حقیقتها باید از همه مجاری استفادهکنند.
وی افزود: یکی از ویژگیهای عرفان اهل بیتی، جامع المصادر بودن آن است؛ زیرا مکتب اهلبیت علیهمالسلام این گونه بوده و تک منبعی نمیباشد.
عرفان نظام ساز و تمدنساز
وی با اشاره به اینکه عرفان اهل بیتی نظام ساز و تمدنساز بوده و از جامعیت پردازی برخوردار است، اظهار داشت: عرفان اهل بیتی عرفان اجتماعی بوده و عرفان انزوا و گوشه گیری نیست؛ عرفانی است که همیشه در صحنه بوده و بهمعنای کنج خانه نشستن و در گوشه زیستن نیست؛ بلکه عرفان جامعه پرداز، جامعهگرا بوده و همراه با مردم است و در متن جامعه ساری و جاری بوده و عارف قرار نیست گوشهگیر شده و رهبانیت اختیار نماید.
تاریخ انتشار: 1401/12/06
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.