ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
رسانه فکرت | علی عسگری، پژوهشگر علوم اجتماعی
مشارکت مردم در صحنههای مختلف اجتماعی و سیاسی من جمله انتخابات، مؤلفهای مهم است که برآورده شدن آن نیازمند بررسی مبانی اندیشهی انقلاب اسلامی است. زین رو از سال 98 تا به امروز در مناظرات خیابانی و یا تلویزیونی میان مردم و یا مسئولین همیشه شاهد نزاعهایی هستیم که عموما به حل مسائل روزمره پرداخته و حول محور آن که غالبا مباحث اقتصادی و سیاسی بوده است، اشاره میشود؛ اما در این بین و پس از برگزاری مناظرات و گفتوگوهای موافقان و مخالفان رأیدادن یا به تعبیری مشارکت، حلقهی مفقوده «چگونگی رسیدن به مردمسالاری دینی» خود را به وضوح نشان میدهد. گویی هیچگاه رسیدن به این مهم آن هم در تقابلی تمدنی میان اندیشهی اسلامی و اندیشهی مدرن، مورد واکاوی قرار نگرفته است.
مردمسالاری دینی موضوعی است که اولین بار در جهان، امام خمینی(ره) بر اساس جهان بینی اسلامی آنرا ارائه کردند. به راستی چگونه باید به مردم سالاری دینی دست پیدا کرد؟ آیا با وقفهای چهار ساله و خواهش و تمنا کردن از مردم برای حضور در انتخابات، این امر مهم اسلامی که از محکمات استقرار نظام دینی است، به معنای واقعی کلمه اجرا میشود یا اینکه از اساس باید به مؤلفههای دیگری نیز برای ثبات مردمسالاری دینی و مشارکت بالا در کشور توجه کنیم؟
گزارهی مردم سالاری دینی یک ظاهر دارد و یک باطن. ظاهر آن بیانگر وابستگی نظام دینی _ در بقاء و استمرارش_ به مردم و دین یا به عبارتی دقیقتر مردم دینمدار و دیندار است؛ ولی باطن این گزاره از یک جهانبینی فعالانهای سخن میگوید که اساسا انسان را مسئولیت پذیر دانسته و آنرا به عقلانیت، تکاپو و رشد استمراری دعوت میکند و برای آن نیز برنامهی خاص خودش را در عرصههای فردی و اجتماعی دارد. شاید بر این اساس بتوانیم چنین ادعا کنیم که اصلا همین مؤلفهها بوده که انقلاب اسلامی را به عنوان یک مخالف بزرگ در برابر تمدن غرب به جهانیان معرفی کرده است. چراکه تمدن غرب، انسان را به یک مصرف کنندهی منفعل، فشل و بی تامل بدل ساخته است و به دلیل جهانبینی نسبیگرا در فهم حقیقت، فرصت هیچ گونه تفکر و اندیشهای را در مسائل و اقوال گوناگون به انسان نمیدهد؛ زیرا همه چیز را مطلوب و درست میداند و جایی برای معرفت یقینی باقی نمیگذارد.
بدین سبب است که انسان انقلاب اسلامی و مسلمان در مقابل انسان عصر مدرن و عصر حاکمیت ابزارها قرار میگیرد چراکه انسان مسلمان ذاتا کنشگر است و خود تصمیم میگیرد و تصمیم میسازد ولی انسان مدرن دائما مثل یک موش آزمایشگاهی در حال تحمیل خواستههای نهادهای قدرت و ثروت است.
شهید مطهری در کتاب احیای تفکر اسلامی با اشاره به معنای واقعی زهد در اسلام و هدف محور بودن آن، اساسا چنین به مخاطبین میفهماند که هر حکمی در اسلام برای به انجام رساندش نیازمند کنشگری فعال است. نیازمند بینایی و توانایی است که این بینایی و توانایی جز از یک جهانبینی تعهدآور و مسئولیتساز بر نمیآید. کما اینکه ایشان در کتاب جهانبینی توحیدی، بهترین جهانبینی را تعهدآور بودن و حیات بخش بودن آن میداند. این مسئولیتپذیری و تعهد داشتن به یک امر حیات بخش، عنصری مغفول در مدرنیته است. عنصری که با غفلت از ابعاد متنوع انسانی، به آرامی ناپدید شد تا دیگر خبری از انسان متعهد و باورمند به حیات انسانی در جوامع بشری نباشد.
حال سؤال این است که برای داشتن حاکمیتی دینی در عرصههای مختلف و بهترین راه برای کنشگر ساختن انسان در صحنههای اجتماعی با محوریت دین اسلام که سراسر عقلانیت و رشد است، چه کاری را در چه بستری باید انجام داد؟ باید بیان داشت، اسلام همان جهانبینی است که انسان را مسئولیت پذیر میخواهد و نه منفعل. بنابراین چارهی برون رفت از انفعال مدرن همان سخنی است که امام خمینی(ره) بیان کردند، یعنی مردم سالاری دینی؛ به این معنا که نه مردم موش آزمایشگاهی هستند تا هر چه بخواهیم بر آنها تحمیل کنیم و نه چون حیوان اند که نسبت به عقلانیت کالعدم باشند. انسان زنده در جامعهی دینی، آن انسانی است که مسئولیت میپذیرد و به حسب آن میاندیشد و بر اساس اندیشهاش اراده میکند و بر اساس ارادهی خود دست به انتخاب میزند. حال سؤال این است که در حاکمیت جمهوری اسلامی چقدر سعی شده است تا این نگاه به درستی ظهور و بروز پیدا کند؟
اگر دولتها و مجلسها در طول دورههای چهارسالهی خود به ظرفیت مردمسالاری دینی و ایجاد بسترهایی برای کنشگری دینی و اجتماعی مردم همت میگماشتند، اکنون چقدر دغدغهی مشارکت بالا را داشتیم؟
اگر امروزه تعدادی جوان دغدغهمند برای اقناع همنوعان خود، حمایت از اقتدار و استمرار استقلال سیاسی کشور را سر لوحهی اقناعگری خود قرار میدهند، آیا حاکمیت نیز برای گسترش چنین فهمی در این سالیان سال، اقدام موثری انجام داده است؟
حال میتوان فهمید که مردم سالاری دینی یک توجه کیفی را در زمان چهارسالهی خود میطلبد تا نتیجهی کمی خود را در پایان دورهاش کسب کند و این راه حل به هیچ عنوان موسمی و برای یک زمان خاص نیست زیرا انسان به خودی خود موجودی فعال و کنشگر است.
تاریخ انتشار: 1402/12/10
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.