رسانه فکرت | حسین میرچراغ‌خانی


یکی از دلایل اینکه مردمی‌ترین انقلاب جهان معاصر، مورد غَضب مدعی‌ترین داعیان دمکراسی قرار گرفته است، را باید در نپذیرفتن کلیشه‌های مفهومی جهان سلطه از سوی انقلاب اسلامی دانست. انقلاب اسلامی از همان ابتدا مفاهیم رسوب شده و تثبیت شده سیاسی که به‌عنوان دانش علوم سیاسی تدریس و تعلیم داده می‌شد را به دیده انتقاد و تردید نگاه می‌کرد.


این مصاف بنیادین را می‌توان در پاسخ امام‌خمینی (ره) به خبرنگار غربی مشاهده کرد، وقتی خبرنگار با این مضمون از امام پرسید شما که علوم سیاسی و روابط بین‌الملل نخوانده‌اید، چگونه می‌خواهید حکومت کنید؟ امام فرمودند: «ما معادله جهانی و معیارهای اجتماعی و سیاسی‌ای که تا به حال به‌واسطه آن تمام مسائل جهان سنجیده می‌شده است را شکسته‌ایم... ما خود چهارچوب جدیدی ساخته‌ایم که در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاک حمله گرفته‌ایم... آری با ضوابط شما من هیچ نمی‌دانم و بهتر است که ندانم.»


واقعیت این است که در جهان معاصر تحلیل‌ها و قضاوت‌های سیاسی با محوریت مفاهیمی صورت‌می‌گیرد که این مفاهیم به‌وسیله فرهنگ غرب معنا بخشی شده‌است. عمده مفاهیم بنیادین سیاسی مانند «آزادی»، «عدالت»، «حقوق بشر»، «دمکراسی»، «امنیت»، «قدرت» و «استقلال» با همان معنایی که فرهنگ غرب برای آنها وضع کرده است در جامعه ایران رواج دارند. سنجش و ارزیابی انقلاب اسلامی با معنای غربی این مفاهیم بزرگ‌ترین چالش تئوریک انقلاب اسلامی است.


تئوریسن‌های فرهنگی و سیاسی غرب به‌درستی دریافته‌اند که معنا بخشی به مفاهیم اجتماعی و سیاسی چه نقشی در سرنوشت ملت‌ها و جوامع انسانی دارند به همین دلیل دست‌اندازی به‌معنای حقیقی این مفاهیم و وضع معنای جانبدارانه یکی از شیوه‌های مرسوم سلطه‌گری تمدن غرب است.


وقتی سرزمین مفاهیم به‌وسیله قدرت سلطه‌گر مصادره می‌شود، این قدرت‌ها با ارائه معنای قلابی و بَزک شده، اهداف خود را عملی می‌کنند. در همین دوره معاصر، آمریکا با مفهوم قلابی «دمکراسی» و «حقوق بشر»، بزرگ‌ترین جنایت‌های حقوق بشری و ضد دمکراسی را در جهان از جمله افغانستان، عراق، سوریه و یمن مرتکب شده‌است.
 چرا این اتفاق افتاده‌است؟ چون آمریکایی‌ها بر محیط بین‌الملل سلطه دارند و هرگونه که بخواهند مفاهیمی مانند دمکراسی یا حقوق بشر را معنا بخشی می‌کنند، و از مصادره این مفاهیم برای رسیدن به اهداف خود هیچ ابایی ندارند.


 این‌که می‌بیند کودکان چند کیلویی یمنی با بمب‌های چند تنی آمریکایی و سعودی کشته می‌شوند و سازمان‌های حقوق بشری به‌جای محکوم کردن امریکایی‌ها و سعودی‌ها، یمنی‌ها را محکوم می‌کنند به همین دلیل است که آن مفهوم حقوق بشر که رواج دارد قلابی و بَزک شده‌است؛ یعنی امریکایی‌ها خودشان آن را معنا بخشی کردند و رواج دادند و از آن بهره می‌برند.


با این مفهوم حقوق بشری که غرب معنا بخشی کرده است، اگر ناو جنگی آمریکا هواپیمای مسافربری ایران را با 290 زن و بچه هدف قرار بدهد به فرمانده آن ناو مدال شجاعت داده‌می‌شود. بنابراین نکته‌ای که باید مورد توجه قرار گیرد، درک صحیح از چگونگی معنا بخشی به مفاهیم سیاسی است و این همان مصاف انقلاب اسلامی با سلطه مفاهیمی است که غرب معنا بخشی کرده است.


ندیدن و نادیده گرفتن سلطه مفاهیم سیاسی فقط یک مشکل نیست، مسئله هم نیست بلکه یک بحران است، در صورت بی‌توجهی به سلطه مفاهیم نباید تعجب کرد که چرا آمریکا می‌تواند بی‌بندوباری را به‌جای آزادی و دخالت را به‌جای دمکراسی و کشتن مردم بی‌دفاع را به‌عنوان مبارزه با تروریست معرفی کند.


مصاف هوشمندانه انقلاب اسلامی با سلطه مفاهیم سیاسی مصافی اندیشه‌ای و معرفتی است که با دستیابی به موفقیت، می‌تواند بنیان‌های معنا بخش و هویت‌ساز نظام سلطه را با چالش جدی مواجه کند، با این نگاه می‌توان به عمق کینه آمریکا و قدرت‌های غربی نسبت به انقلاب اسلامی پی برد.


اینکه نظام سلطه با همه توانش در مقابل انقلاب اسلامی قرار گرفته است، تنها به‌خاطر انرژی هسته‌ای و موشک‌های بالستیک ایرانی نیست، کشورهایی هستند که بمب اتم دارند و موشک‌هایشان از موشک‌هایمان بیشتر و بهتر هستند.


 اگر به گزارش روزنامه انگلیسی ایندیپندنت اعتماد کنیم در سال 1396 در گزارشی تعداد بمب‌های اتم موجود در جهان را 14 هزار و 995 بمب اعلام‌کرد؛ از این چهارده هزار بمب‌ی که در جهان وجود دارند حتی یک بمب هم در ایران نیست.


 پس چرا بیشترین قیل و قال‌های اتمی بر سر ایران بلند شده‌است. ایران هم «NPT» همان پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای را امضا کرده است و هم به ادعای آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بیشترین و بی‌سابقه‌ترین نظارت‌های بین‌المللی را پذیرفته‌است.


  از سوی دیگر فقط در شعاع دو هزار کیلومتری ایران 7000 بمب اتم انبار شده‌است. خود آمریکا 5800 کلاهک هسته‌ای دارد که از این تعداد 1750 بمب در حالت عملیاتی قرار دارند. آمریکایی‌ها در بیخ گوش ایران یعنی همین پایگاه اینجرلیک ترکیه ۶۰ بمب اتم انبار کرده‌اند، چرا رژیم غاصب اسرائیل با 90 کلاهک هسته‌ای بدون پذیرش «NPT» به هیچ‌کس حساب پس نمی‌دهند و هیچ‌کس هم نسبت به آن حساس نمی‌شود.


 بنابراین بدیهی است که مشکل نظام سلطه با ایران، مشکل هسته‌ای و موشکی نیست. این مشکل به‌خاطر حقوق بشر هم نیست، در همین اطراف ایران هستند کشورهای که هنوز مردمشان یک‌بار هم رنگ صندوق رأی را ندیده‌اند و مخالفانشان را با ارّه تکه‌تکه می‌کنند؛ اما آمریکا و غرب هیچ مشکل حقوق بشری با آنها ندارند؛ اما دشمنی آمریکا با ایران را باید از زاویه اندیشه‌ای و رویارویی مفاهیم به تدقیق و تعمیق نشست.

تاریخ انتشار: 1401/11/22

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil