مناسک عاشورایی، مرکز ثقل کنش‌های شیعی

در گفتگو با پژوهشگر جامعه‌شناسی تشیع مطرح شد؛

به گزارش فکرت، آن چه در ادامه می آید بخش های مهمی از سخنان مطرح شده از سوی نسیم کاهیرده، کارشناس دینی و پژوهشگر جامعه‌شناسی تشیع است؛

 

 

از منظر اجتماعی، اساساً تشیع، دینی زنانه شناخته می‌شود، چرا که زنان حضور پررنگی در مظاهر دیندارانه و مناسکی آن دارند. درواقع با توجه به آنکه تجربه دینی در بستری از فوران عواطف و احساسات از خلال آیین‌ها شکل می‌گیرد، زنان به دلیل برخورداری از عواطف قوی‌تر و هماهنگی وجودی‌شان با مناسک عجین هستند و  به شور  آن می‌افزایند.

 

جامعه ایران هم از زمان استقرار حاکمیت شیعی صفوی -خواه آن‌گونه که علی شریعتی معتقد بود سیاستی در جهت منافع حکومت و خواه در نتیجه طبیعی مطالبات مردم- تاکنون همواره متأثر از مناسک و به تبع آن حضور پر رنگ اجتماعی زنان بوده است. بنابراین در میان مناسک عاشورایی که محور و مرکز ثقلی برای بروز کنش‌های دیندارانه شیعی محسوب می‌شود، طبیعی است این حضور چشمگیرتر باشد. البته در سال‌های نخستین رواج یافتن پیاده‌روی زیارتی اربعین در میان شیعیان ایرانی، زنان حضور کمرنگ‌تری داشتند، چرا که این نگاه وجود داشت پیاده‌روی اربعین اصلاً جای زنان نیست.

 

در سال‌های اخیر با بروز تغییر و تحولات سیاسی امنیتی در عراق که مهم‌ترینش از بین رفتن گروه‌های تروریستی مثل داعش بود، موانع اصلی حضور زنان در میدان اربعین از بین رفته است. اگرچه تبلیغات رسانه‌ای زیادی انجام می‌شود تا فضای عراق ناامن جلوه داده شود اما حضور پرتعداد زائران از سراسر جهان و به‌ویژه ایران در دهه مناسکی منتهی به اربعین این فعالیت‌های پروپاگاندایی مخالفان را بی‌اثر کرده است. در واقع آن‌قدر تجربیات مثبت و اطمینان‌بخش از سفر اربعین در میان هر خانواده ایرانی وجود دارد که دیگر جای نگرانی چندانی برای حضور زنان در این فضای مناسکی  نباشد. با وجود این هنوز هم افرادی هستند که نگاه مثبتی به حضور زنان در این عرصه ندارند؛ افرادی که ترجیحشان این است زن در چهاردیواری خانه مستور باشد که مبادا امنیتش به مخاطره بیفتد. حال آنکه زنان، نیم بیشتری از جمعیت جامعه را تشکیل می‌دهند، با انواع استعدادها و توانایی‌های ارزشمند که می‌تواند پاسخگوی نیازهای مختلف و متنوع جامعه باشد.

 

 از آنجا که این مناسک ریشه در فرهنگ عراق دارد طبیعی است زنان عراقی با آن کاملاً خو گرفته‌اند. در واقع زنان عراقی  به‌ویژه روستاییان از ستون‌های اساسی برپایی و تداوم این مناسک هستند. موارد زیادی مشاهده شده که موکب یا حسینیه بر محور نذر و مدیریت یک زن می‌چرخد. در این ایام مردان و پسران خانواده چشمشان به زبان مادرها و مادربزرگ‌هاست که چه کمکی نیاز دارند تا بساط پذیرایی از زائر امام حسین(ع) به بهترین شکل مهیا شود. این در حالی است که در مواقع عادی زندگی معمولاً زنان عراقی به‌شدت تابع مردان هستند و نسبت به زنان ایرانی از آزادی‌های کمتری برخوردارند. در واقع مناسک اربعین به نوعی به زنان عراقی این مجوز را می‌دهد که آزادانه‌تر در اجتماع حضور داشته باشند و برای انجام یک کار دسته‌جمعی و گروهی، مثل میزبانی از زائران امام حسین(ع) مشارکت بسیار مؤثری داشته باشند.

 

البته در میان زنان ایرانی هم به‌ویژه در سال‌های اخیر، خدمت در مواکب پررنگ‌تر از گذشته شده، اما این نقش نسبت به میزبان عراقی همچنان محدودتر است، باوجود این به لحاظ کنش‌های فرهنگی، زنان ایرانی عاملان مؤثرتری در اربعین محسوب می‌شوند. این در حالی است که از زنان عراقی حتی قشر تحصیل کرده و دانشگاهی، فعالیت‌های قابل توجه و چشمگیری در عرصه فرهنگی اربعین مشاهده نشده است.

 

قشر خاصی از زنان ایرانی هستند که به عنوان کنشگر فرهنگی و مذهبی وارد میدان اربعین می‌شوند. این زنان سوژه‌های فعال عرصه‌های اجتماعی‌فرهنگی (مساجد، پایگاه‌های بسیج‌، هیئت‌ها، مراکز فرهنگی‌، نشریات و شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی) هستند و فعالیت تبلیغی نیز انجام‌ می‌دهند. به عبارت دیگر ‌این طیف از زنان زائر، نخست در حوزه‌ دین و استخراج و پالایش منابع فرهنگی و سپس جامعه فعالیت‌ می‌کنند. آن‌ها با پیوستن با زیست اجتماعی عامه زنان و حضور در ‌اشکال سنتی تجمعات آنان ازجمله فضای مناسکی اربعین، جریان فکری خود را با مهم‌ترین منبع تغذیه و حیاتش که عامه‌ مردم باشند، تقویت و پویا می‌کنند. آن‌ها برخلاف زنان سنتی، فضای مدرن را نیز درک کرده‌اند و با گفتمان‌های فمینیستی ‌آشنا هستند، بنابراین در زیست فردی اجتماعی ضمن مقابله همزمان با دیدگاه‌های متحجرانه و متجددانه‌، در فرایندی بازاندیشانه به دنبال برساخت، بازنمایی و تکثیر الگوی هویتی اصیل زنانه‌ای برای خود هستند. هویتی که بتوانند با تکیه بر آن، ورای گذر از وضعیت ابژه‌ جنسی بودن، به شاخصه‌های هویتی الگوهایی متعالی‌ چون شخصیت حضرت فاطمه(س) و زینب(س) نزدیک شوند؛ ‌زنان بزرگی که در تاریخ تشیع، منشأ تحولات مهم و تعیین‌کننده فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دوران خود بوده‌اند.

 

حضور کنشگرانه و خلاقانه زنان در مسیر ‌پیاده‌روی نمادین اربعین‌ که تداعی‌کننده‌ حرکت و رسالت تاریخی  حضرت زینب(س) در حافظه‌ جمعی شیعیان است؛ علاوه بر ارتباط عاطفی مقدس مبتنی بر ارادت‌ورزی به‌طور ویژه، به‌خاطر زن بودنشان به آن‌ها امکان همذات‌پنداری بیشتر با این بانوی بزرگ را می‌دهد. ‌این همذات‌پنداری برای زنان به‌ویژه آن‌ها که اهل‌اندیشه‌اند و دغدغه‌های رشد و تعالی هویتی دارند، فرصت مغتنمی است برای الگو گرفتن. چنان‌که‌ می‌دانیم مناسک، بستری است که به مرور موجب تغییر محتوای آگاهی‌ها می‌شود، چرا که فضایی مقدس و لاهوتی برای افراد مهیا می‌کند و در چنین موقعیتی است که آن‌ها بیشترین تأثیرات معنوی را دریافت و درونی‌ می‌سازند. ضمن ‌اینکه ‌این تجربه برای فرد زائر در جمع رخ‌ می‌دهد، یعنی شرایطی که بیشترین ‌ایده‌ال‌سازی‌ها ‌آموخته و الگوها پذیرفته‌می‌شوند. از این منظر، زنان زائری که در این مسیر به تأسی از حضرت زینب(س) قدم برمی‌دارند و سختی‌ها و رنج‌های آن را تحمل می‌کنند، ذره‌ای از مصائب بانوی کربلا را به خود می‌چشانند و از این طریق به او اتصال عاطفی و روحی پیدا می‌کنند. البته رسیدن به این نقطه، یعنی نزدیکی روحی و عاطفی به زینب(س) پایان کار نیست بلکه آغازی برای ایجاد احساس نیاز شناخت و یا تقویت آن در جهت الگوبرداری هویتی از این بانوی با عظمت تاریخ تشیع است.

تاریخ انتشار: 1403/05/30

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil

آنچه ممکن است بپسندید

ویژه‌های فکرت

مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالب‌های متنوع رسانه‌ای به تصویر بکشد.