ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش فکرت، شاید بتوان عماد افروغ را یکی از مهمترین مصادیق متولی آشتی عقل و عشق در سالیان اخیر دانست که به اعتراف همسرش، زمانی که پای چوبین علوم بشری را مشاهده کرد، به دنبال قطعه تکمیل پازل معرفتی خود یعنی سلوک رفت. اندیشمندی که گرچه روزنگاشت زندگیاش پس از ابتلایی سخت، در سحرگاه شب قدر به سطر آخر رسید، اما دغدغه حقیقتجوییاش هیچگاه فراموش نخواهد شد؛ استادی که پس از عمری غور در عقلانیت و علوم آکادمیک و حوزوی، راه نجات را در پیوستی از جنس عشق دیده و فرصت مطالعاتی سلوکمحور خود را در واپسین سالهای زندگی، در خلوت گذراند.
افروغ به درستی شرط کافی دستیابی به حقیقت را در ورای شهود دیده و با تحمل بیماری، حالی را برای خود به ارمغان آورد که به قول خودش، حاضر نبود آن را با هیچ علم و عملی مبادله نماید؛ حالی که با پاینهادن بر شانه دانستههای علمیاش، او را به سرچشمه حقیقت ناب رهنمون شد و توجهش را معطوف به معشوق کرد. درست به همینخاطر بود که عقلانیت ابزاری و سنجشگر آدمیان در دوران معاصر را به باد انتقاد گرفت؛ البته این روحیه انتقادگری وی، محدود به سالهای اخیر و یا عرصه علم نیست؛ افروغ انتقاد را کممعونهترین و در عین حال، پرفایدهترین کنش اصحاب اندیشه میدانست؛ لذا همواره قصد داشت تا با چاشنی عقلانیت، کاستیها را گوشزد کرده و تمدنی را به جلو براند.
افروغ، نظریهپردازی بود که راز رهایی از بنبست تفکر را در لابلای خطوط کتابی مقدس جستجو میکرد و همواره به دلسوزی برای اهل علم شهرت داشت؛ در ساحت نظر بر کلگرایی توحیدی تکیه کرده و در ساحت عمل از انگلستان تا مجلس شورای اسلامی، بر صراط عدالت و رعایت حقوق مردم قدم برداشت. غرقنشدن و غرقنکردن در جامعهشناسی اغترابی مدرن و پست مدرن و آگاهی عمیق به لزوم فهم تأصیلی رخداد عظیم انقلاب اسلامی، او را به حکمتی رسانده بود که نگران فاصلهگیری جامعه معاصر ایران از هویت تاریخی یکتاپرستانهِ و صبغه فرهنگی توحیدی عمیق آن بود. جامعه سیاستزده و اقتصادزده ایران را دچار عارضه گسست میدید لذا اخلاقگرایانه، نهاد سیاست را در کنار نهاد علم نقد میکرد.
در زمانهای که بسیاری در تلاش برای شهرت و کسب ثروت و قدرت هستند، عماد افروغ از همه سمتها و درجات علمی دست کشیده و خود را وقف مردم کرد؛ او افراط و تفریطها را برنمیتافت و با آنها به مقابله برمیخاست؛ امام امت را میستود و وصیتنامه و جملات و نوشتههای ایشان را مرتب گوشزد میکرد. او تنها یک جامعهشناس صرف یا استاد دانشگاه نبود بلکه فیلسوفی صدرایی بود که انقلاب اسلامی را برگرفته از حکمت متعالیه میدانست و در این راه سخنرانیها کرد و کتابها نوشت. وی هم به علوم اسلامی و کاربردی روز آشنا بود و هم به علوم جدید غرب؛ کتابهایی را که تشخیص میداد برای مردم و انقلاب خوب و مفید است، ترجمه میکرد و اگر احساس میکرد جایی خلأیی وجود دارد، قلم به دست میگرفت و مینوشت.
اواخر فروردینماه سال جاری و در ایام شهادت امیرالمومنین(ع)، روح بلند عماد علوم اجتماعی در جوار رحمت حق آرام گرفت و دوستداران او را به سوگ نشاند. افروغ از معدود افرادی بود که تمام جریانات اندیشهای از رفتنش اندوهگین شدند؛ به تصور جریان لیبرال، یکی از مهمترین ناقدان سیاستهای حکومت دینی پرکشیده و به تصور جریان چپ، یک عدالتخواه اقتصادی زمین را ترک نموده است. در این بین اما جریان انقلابی بیش از بقیه خود را خسرانزده میبیند چرا که یکی از مُصلحان دلسوز خود را در مسیر بازآفرینی و احیای ارزشهای دینی و تمدنی از دست داده است.
درست به دلیل همین محبوبیت اندیشه عماد افروغ در بین جریانات مختلف، سیلی از پیامها و تحلیلهای علمی در سه ماهه اخیر روانه فضای مجازی و رسانهای کشور گردیده است؛ در این بین نهادها و مراکز دانشگاهی مختلف نیز به برگزاری نشستها و همایشهایی با موضوع بررسی اندیشه این استاد جامعهشناس اهتمام ورزیدند که از جمله مهمترین آنها میتوان به مراسم وزارت ارشاد در تالار وحدت تهران، مراسم هفتم در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مراسم چهلم در خانه اندیشمندان علوم انسانی و انجمن مطالعات اجتماعی حوزه اشاره کرد.
تاریخ انتشار: 1403/01/25
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.