رسانه فکرت | آفرین قائمی، استاد حوزه علمیه خواهران


برای تبیین نظام‌وار کیفیت ارتباط انسان با ماوراء طبیعت و کسب معنویت، توجه به نقش وحی و دین مهم و کلیدی است، زیرا اولا: معنویت عملی مترتب بر معنویت نظری است؛ ثانیا: بین خود بینش‌ها و نگرش‌ها ترابط و وابستگی وجود دارد؛ ثالثاً: نگرش هستی‌شناختی و انسان‌شناختی زیربنای دیگر نگرش‌ها است.


از سوی دیگر مهم‌ترین مبادی معنویت‌گرایی را بایستی در قوای نفس به خصوص فطریات انسان جست‌وجو کرد، زیرا قوای درونی، مبادی آثار نفسانی و اعمال او هستند. پس عقل صاحب معنویت راستین فعلیت کامل یافته که از لحاظ عملی به اوج کمال و سعادت خود نائل شده است. تشریح وظایف و رسالت قوای مختلف و نحوة ارتباط آنها با یکدیگر، پیش‌فرض این مباحث است و این‌جا ظرفیت تفصیل را ندارد.


راه وصول به معنویت حقیقی


شهوات حیوانی حجاب‌هایی هستند بر قوای باطنی، چون اینها برداشته بشوند، چشم و گوش باطنی فعال می‌شود و در صورت تثبیت تا قیامت باقی می‌ماند، زیرا حواس ظاهری با مرض یا خواب و موت تعطیل می‌شوند، در حالی‌که قوای باطنی هرگز از فعالیت باز نمی‌مانند.


انسان کامل، چون خود را از تعلقات شهوات و معاصی رهانیده، می‌تواند آیات الهی را مشاهده کند تا نور ایمان و معنویت در او درخشش کند. مشکل و معضل نوع بشر و نیز رمز نیاز به وحی و نبوت در همین نکته لطیف نهفته است، زیرا نفوس ضعیف متوغّل در عالم ماده و شهوات حیوانی، راهی برای ارتباط با عالم غیب، جز از طریق وسائطی که خود بدان مرحله منیع راه‌یافته باشند، ندارند. بلکه ایمان و تبعیت کامل از وحی و سنت، آنها را به مقام انسان کامل نزدیک می‌سازد.


پس وحی افاضه خداوندمتعال بر نبی است و نبی در شکل‌دهی به وحی نقشی ندارد؛ بلکه صرفا واسطه انتقال آن به بندگان و سپس تبیین و اجراء آن است، بنابراین عصمت این واسطه، جهت اعتماد و تبعیت حداکثری مردم، ضروری است.


نبی به عالم ربوبی و مقعد صدق نائل شده، پس مستمراً خود را در محضر حق و ملائکه می‌بیند، بنابراین جایی برای عصیان و طغیان و حتی خطا و نسیان نمی‌ماند. سایر انسان‌ها در پی ایمان و عمل صالح، با الگوگیری از این واصلان و تبعیت از آنان به معنویت واقعی می‌رسند.


نقد مختصر معنویت سکولار


برخی از معاصران بی‌بهره از خوان معنویت اصیل، وحی را نوعی رؤیا و نیازمند به تأویل و خواب‌گزاری! برای نیل به مقاصد مدعی آن دانسته‌اند: «تاکنون بر این معنای درست پای فشرده‌ایم که زبان قرآن، انسانی و بشری است، و قرآن مستقیما و بی‌واسطه، تألیف و تجربه و جوشش و رویشِ جان محمد (ص) و زبان و بیان او است، محمدی که تاریخی است و در صراط تکامل است و پابه‌پای زمان، پیامبرتر می‌شود، جانش شکوفاتر و چشمش بیناتر می‌گردد و در صید معانی و معارف نیز پنجه‌تر می‌شود،... و اگر عمر بیشتری می‌یافت و غواصی را نیکوتر می‌آموخت و حوصله‌ای فراخ‌تر و هاضمه‌ای قوی‌تر می‌یافت، ای بسا که از دریای حقایق، گوهرهای گران‌تر صید می‌نمود و قرآن را فربه‌تر و جهان را توانگرتر می‌کرد.» (سرو ش، 1392، ص 1)


پاسخ توهین‌ها و تعابیر زننده‌اش به ساحت فخر کائنات و قرآن کریم، به ربّ العالمین وانهاده می‌شود؛ لکن این نگرش صرفاً در پی نگاه پدیدارشناسانهِ تجربه‌گرایانه به وحی و همترازنمایی انبیاء و بخصوص نبیّ اکرم (ص) در سطح سایر مدعیان معنویت است؛ در نقد سروش و هم‌مسلکان وی برخی نکات قابل توجه است:


1. تنزّل وحی در حد رؤیا به‌سان گربه‌ای است که چون دستش به گوشت نرسد، گوید بو می‌دهد. این اتهّام ترجیع دیگری از اتهام ساحری و جنون، به پیامبر (ص) و سحر، به قرآن‌کریم توسط مشرکین درمانده مکه است! (ر.ک. سوره مدّثّر و اسراء 17/88) بله گاه رؤیای صادق نبیّ، بسان وحی حجیّت دارد، مثل خواب حضرت ابراهیم بر ذبح اسماعیل (علیهما‌السّلام) و مانند اینها. (ر.ک. تفاسیر مختلف ذیل: سوره شوری/55، یوسف/3؛ بقره/185؛ ص/1، الرحمن/2-1)


2. لازمه لاینفک این بیان انکار عالم غیب به‌طور کلی، بالتبّع انکار اصل دین و شریعت است. چنان‌که خود بدان تصریح دارد: «گفته‌ایم که آن دستاوردهای کلان... از منبع ضمیر پیامبر برخاسته‌اند، و قدسی بودن تجربه، زبان تجربه را قدسی و الهی نکرده است. حتی در مقام تکوّن هم، احوال شخصی و صور ذهنی و حوادث محیطی و وضع جغرافیایی و زیست‌قبائلی پیامبر، صورت‌بخش تجارب او بوده‌اند.... یعنی خدا سخن نگفت و کتاب ننوشت، بل انسانی تاریخی به جای او سخن گفت و کتاب نوشت و سخنش همان سخن او بود. تو گویی الوهیت در پوست بشر رفت و بشری شد،... با این همه... هنوز یک پنجره بزرگ ناگشوده مانده است، و این مقاله در صدد گشودن آن پنجرة ناگشوده است.» (سروش، 1392، صص 2-1)  البته از شاگرد سرسپرده پوپر و کانت، که ملهم از کتاب «خواب‌گردها» (نوشته کستلر، 1393) است، جز این انتظاری نیست!


3. مطابق بیان وی، پیامبر، انسانی عادی است، که در گذر زمان با عقول تکامل یافته امثال سروش، به حاشیه رانده می‌شود: «این مقاله در صدد گشودن آن پنجره ناگشوده است.»!! کاش با این همه ادعا و غرور علمی، با صراحت ارتداد خود را اقرار کنند تا تکلیف شرعی سایرین در قبال‌شان روشن و اجراء شود!! تمایزات وحی از تجارب دینی عمومی نیازمند مقاله‌ای دیگر است. در این زمینه یادداشتی از نگارنده در سایت فکرت قرار دارد.


 4. اگرچه پیامبر گاهی مبین آیات یا مفسر تجارب نبوی خویش نیز بوده‌اند؛ لکن بین احادیث قدسی و امثال حدیث معراج با قرآن تمایز بسیار است که بر بصیر منصف روشن است! وحی حقیقتی دو وجهی است که یک‌سو به ملکوت و سوی دیگر به انسان دارد؛ فاعل و مبدئی الهی دارد و قابلی انسانی که دریافت و ابلاغ و تبیین آن را برعهده دارد. (ر.ک. عباسزاده‌جهرمی، بهار 88، صص 112-109)


تمایزات معنویت حقیقی از ادعایی


1. کمال واقعی این است که انسان، قوای بالقوه خود را در مسیر الهی، بالفعل کند و به مقام معنوی_الهی برسد. لکن یکی به مقام فناءفی‌الله برسد؛ دیگری مرحله پایین‌تری را واجد شود. کمال واقعی مطابق فطرت است، اما نوع عرفان‌های نوظهور در نهایت به سکس یا جنایت منتهی می‌شوند. عدم اضرار به نفس و به غیر، ملاک اول تشخیص است.


2. انبیاء سعی کردند مردم قدم در مسیر سیروسلوک الهی بگذارند، چون رشد مردم برای‌ آنها مهم بود و مزدی نمی‌خواستند، بلکه چون خود هدایت‌شده بودند، نقش هادی را ایفا کردند. دریافت دستمزد و کسب درآمد، ملاک دیگری است که دکان‌داران معنویت کاذب شناسایی بشوند.


3. معنویت حقیقی، همه انسان‌ها را با ارزش و کرامت و شایسته احترام می‌داند، پس هرگز انسان را به کارهای موهن و پَست نمی‌کشاند؛ چنان‌که دچار تکبر و تفاخر نسبت به دیگران نیز نمی‌شود.(انعام 6/52) لکن رهبری چون «اوشو» زندگی اشرافی داشت و ملاک ارزش را ثروت می‌دانست؛ نیز سایر مدعیان معنویت نوین که ملاک ارزشمندی را میزان ثروت می‌دانند.


جمع‌بندی: امام علی (علیه‌السلام)می‌فرمایند: «عِندَ حُضُورِ الشَّهَواتِ وَ اللَّذّاتِ یَتَبَیَّنُ وَرَعُ الأتقِیاءِ؛ پارسایی پارسایان به هنگام روی‌آوردن خواهش‌های نفسانی و لذّت‌ها آشکار می‌شود.» (کافی، ج 3، ص ۲۶8) عامل کسب معنویت حقیقی، ایمان و دیانت موجود در مذهب تشیع و مکتب اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) است. معنویت و اخلاق تشیع جهت‌دهنده همه کملات واقعی فردی و اجتماعی است، زیرا معنویت تشیع، معنویت فطری_عقلانی بدون تبعات سوء است، لذا می‌تواند مقبول همگان واقع شود.


منابع
جوادی آملی، عبدالله، وحی و نبوت در قرآن، تحقیق و تنظیم علی زمانی قمشه‌ای، چ 9، قم، اسراء، 1384.
سروش، عبدالکریم. محمد (ص):راوی رؤیاهای رسولانه، 1392، برگرفته از سامانه: https://www.drsoroush.com
عباس‌زاده‌جهرمی، محمد، «جایگاه قوة قدسیه در ایفاء نقش مختصات نبی»، فصلنامة علمی-پژوهشی آینة معرفت، سال 19، شمارة 58 ، بهار 88.
کستلر، آرتور، خوابگردها، ت: منوچهر روحانی، تهران، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، 1393

 

تاریخ انتشار: 1402/01/16

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil