آنچه در ادامه ملاحظه می‌کنید مشروح سخنان دکتر اشکان شباک در نشست تخصصی با عنوان "توسعه و حکمرانی مبتنی بر داده" است که چندی پیش به همت رسانه فکرت و به مناسبت روز آمار و برنامه ریزی برگزار شد.

 

آمار پايه و اساس برنامه‌ریزی‌ها در كشور است. من خيلي دوست دارم كه صحبتمان را با فرمايش مقام معظم رهبري شروع كنم. اين صحبت ايشان را انتخاب کرده‌ام. البته اتفاقاً ايشان خيلي دقيق چه در طول زماني كه به‌عنوان رئیس‌جمهور بودند و چه بعد كه رهبري انقلاب را بر عهده گرفتند در مورد آمار صحبت کرده‌اند. حالا من اين جمله را چون بعد از آن می‌خواهم به مدام به اين ارجاع كنم و اين جمله را باز كنيم اشاره كنم.

 

ايشان می‌فرمایند: «آمار و اطلاعات دقيق، متمركز و علمي» يعني بعداً بايد روي همه این‌ها بحث بكنيم. «دقيق، متمركز و علمي پايه اصلي در تصمیم‌گیری‌های درست و كارآمد براي كشور است.» بعد در ادامه جمله ببينيد ايشان چقدر دقيق می‌فرمایند: «با اين وجود اهميت دقت و صحت آمارها بسيار بالاست و آمار غلط ضربه سنگيني به كشور می‌زند.» يعني هر جنبه را در نظر گرفته‌اند. حالا ما باز هم به اين فرمايش ايشان بازمی‌گردیم.

 

همان‌طور كه اشاره كرديد آمار پايه و اساس هر برنامه‌ریزی است و اصلاً آمار به زبان انگليسي يعني Statistics است. از واژه لاتين State آمده است. State يعني حكمراني، يعني آمار از همان زماني كه بشر به يك جامعه‌ای رسيد، تمدني گذاشت، مدنيتي در اين شكل گرفت آمار با آن بوده است براي اينكه كشورش را اداره بكند و ما آمار را در تمدن‌های باستان می‌بینیم. چه در تمدن بابل می‌بینید. چه در مصر می‌بینید. چه در همين ايران باستان خودمان، اصلاً واژه شاهآمار در زمان هخامنشیان شكل گرفت كه چه آمار كشاورزي داشتند. چه آمار لشگري داشتند. تعدادشان را قبل از جنگ و بعد از جنگ آمار می‌گرفتند و همین‌جور بوده است.

اهمیت توجه به آمار در عرصه مدیریت و حکمرانی

پس ببينيد آمار از همان ابتدا علمي براي حكمراني، براي مديريت كردن بوده است. حالا چون وقت ضيق است نمی‌خواهیم وارد اين بحث‌هایی مثل اينكه چطور اين آمار شكل گرفت و مفهوم علمي آن و بحث احتمال بشويم. ما بيشتر همين جنبه کلاً و مديريتي قضيه را نگاه بكنيم.

شايد وقتي صحبت از آمار می‌شود در اين دويست، سيصد سال اخير به خصوص بحث سرشماري به ذهن متواتر می‌شود. اين دو تا خيلي كنار هم است. به عنوان ابتدائي‌ترين و بارزترين نشانه از آمار ـ حالا ما يك مقدار تخصصی‌تر می‌گوییم ـ آمار رسمي؛ چون ما در كشور مفهوم آمار رسمي را براي همان حكمراني مطرح می‌کنیم.

 

آمار رسمي می‌گوییم آماري است كه توسط مبادي رسمي توليد می‌شود و مورد مرجعيت نظام حكمراني كشور قرار می‌گیرد؛ يعني بايد به آن آمار رجوع كرد. رهبري هم خيلي قشنگ فرمودند دقيق و صحيح و متمركز. اين واژه‌ها را برگرديم. آن تمركز يعني در قالب يك نظامي بايد [باشد.] هر كسي كه نبايد آمار بدهد. پس ما اسم اين را آمار رسمي Official statistics می‌گذاریم.

 

در طول دنيا از سال‌هاي مثلاً ۱۷۰۰، ۱۸۰۰ بعضي از كشورهاي اروپايي اگر اشتباه نكنم مثلاً كشور انگلستان فكر مي‌كنم اولين سرشماري‌ آن سال ۱۸۰۵، ۱۸۰۶ يا همان دوره‌ها هست؛ اما در كشور ما در زمان قاجار به نوعي در زمان ناصرالدین‌شاه، به نوعي اين سرشماري مي‌شود كه الآن مي‌گوييم و الا ما كه گفتيم از زمان باستان جزء اولين تمدن‌هايي بوديم كه اين كار را انجام مي‌داديم؛ ولي حالا با اين مفاهيم جديد در زمان ناصرالدین‌شاه درواقع در سال ۱۲۶۲ و ۱۲۷۰ هجري قمري اين اتفاق افتاد. در شهر تهران يك سرشماري شد.

 در سال‌هاي بعد در سال ۱۳۰۱ و ۱۳۱۱ خورشيدي در زمان پهلوي اول هم باز ما سرشماري در شهر تهران را داشتيم. اولين سرشماري كشور به اين مفهومي كه در سطح كشور مي‌خواست انجام بشود به نوعي در سال‌هاي پاياني پهلوي اول اتفاق افتاد؛ ولي به دليل شهريور ۲۰ ناكامل ماند.

 

 ما به نوعي اين اداره احصائيه را بخواهيم بگوييم به عنوان اولين نهادي كه آمارهاي رسمي چهارگانه كشور را ثبت كرد اداره احصائيه در سال ۱۳۰۳ بود؛ اما درواقع در سال ۱۳۴۴ مركز آمار ايران تشكيل شد. از سال ۱۳۰۳ بعد سال ۱۳۴۴، مركز آماري شد كه الآن ديگر به عنوان جايي كه مرجعيت آمارهاي رسمي كشور را در بربگیرد و انجام بدهد؛ اما قبل از آن در همان اداره احصائیه، بعد در وزارت كشور اداره آمار عمومي تشكيل شده بود. در اوايل دهه سي، فكر مي‌كنم ۱۳۳۰ يا ۱۳۳۱ تشكيل شده بود.

 ما اولين سرشماري را هم به اين مفهوم در سال ۱۳۳۵ انجام داديم كه قانون آن سال ۱۳۳۴ بوده است و از سال ۳۵ كه هر ده سال يك بار انجام داده‌ايم ما همین‌طور ده سال يك بار داشتيم كه سال ۹۵ آخرين مورد آن بوده است و ۱۴۰۵ ان‌شاءالله ما می‌رویم سرشماري بعدي انجام بدهيم سرشماري عمومي نفوس و مسكن.

 

 حالا آمارهاي اقتصادي ما در يك مقطعي بانك ملي كه شكل گرفت، بانك ملي انجام مي‌داد. آمارهاي احصائيه ما بقاي حياتي را گفتند اداره احصائیه، بعد اداره آمار عمومي.

 

فرآیند تصمیم سازی مبتنی بر داده

ما وقتي صحبت از آن فرايند تصمیم‌گیری مبتني بر داده مي‌خواهيم بكنيم كه الآن اصطلاح Data driven governance يا حكمراني مبتني بر داده خيلي در جامعه جاافتاده است حالا با آن اشاره مي‌كنيم گفتيم تحليل؛ اما اتفاقاً يك نكته اساسي در آمار رسمي هست آمار رسمي خودش به‌نوبه خودش مثل يك آينه است.

 

 اما وقتي ما صحبت از تحليل مي‌كنيم خب تحليل انواع دارد. اولاً تحليلي كه مدنظر ما است تحليل‌هاي سياسي و فرهنگي و این‌ها نيست. تحليلي بر اساس تحليل داده‌ها است كه تحليل داده‌ها تحليل تبييني داريم يا تحليل توضيحي و اكتشافي را هم تبييني مي‌گوييم. تحليل استنباطي داريم. تحليل علي و معلولي داريم. تحليل پیش‌بینی داريم. اين تحليل‌ها هم باز مدنظر آمار رسمي نيست. آمار رسمي تحليل تبييني و نهايتاً تحليل استنباطي را ممكن است ارائه بدهد؛ يعني آمار را يك تحليلي ارائه مي‌دهد كه از آن آمار افراد براي تحليل سوءاستفاده نكنند. مثلاً اگر آمار بيكاري را ارائه مي‌دهد مي‌گويد اين آمار بيكاري يك تبييني هم بدهيم كه اولاً تعريف نرخ بيكاري اين است. فرض كنيد در كسر آن اگر می‌گوییم نرخ مشاركت، نرخ مشاركتي اين است. اگر يك وقتي آمار آن پايين آمد اگر به اين علت باشد كه نرخ مشاركت پايين آمده است پس اين به اين مفهوم نيست كه توي سیاست‌گذار كار توليد كرده‌اي! اتفاقاً ممكن است برعكس باشد به‌طوری باشد كه مردم از كار پيدا كردن نااميد شده‌اند و ديگر از نرخ مشاركت بيرون آمده‌اند! این‌ها اين تحليل‌هاي تبييني مي‌شود.

 

 اينكه حالا در جامعه چطور مي‌آيند از این‌ها سوءاستفاده مي‌كنند اتفاقاً يك كتاب خيلي معروفي در بين آماردان‌ها هست مي‌گويند «چگونه با آمار دروغ بگوييم» آن ديگر يك بحث ديگر است. به ساختار اجتماعي و سواد آماري برمي‌گردد كه اتفاقاً معضل است!

 

آمار در کشورهای توسعه یافته

تمام كشورهايي را كه به توسعه يا بخشي از توسعه حالا با آن تعاريفي كه ما داريم رسيده‌اند نظام آماري توسعه‌یافته‌ای دارند؛ يعني شما كشوري را نمي‌توانيد پيدا كنيد كه حالا با يك سري مسائل بگوييد در يك زمينه‌هايي حالا اقتصادي يا جنبه‌های ديگر به موفقيت رسيده است و يك نظام آماري توسعه‌یافته ندارد! چنين چيزي اصلاً محال است! و نظام آماري كه اشاره كردم بيش از صدسال سبقه دارد در شرايط مناسبي به نظر من نيست!

 

يكي از بحث‌هاي آن همين است ما نتوانستيم جامعه را آماري كنيم چه از جنبه بحث تحليل، بالأخره غير از آن تحليل تبييني، تحليل‌هاي علي و معلولي كار نخبگان است، كار اساتيد دانشگاه است، ديگر كار مراجع آماري نيست. راجع به آن صحبت كنند و بگويند علت چه شد. يك نفر ممكن است بگويد علت مثلاً فلان تصميم بود.

 

تحليل‌هاي سياسي كه بعد مي‌آيد بحث آن‌ها شايد همان سواد آماري است چه در عامه مردم و چه در مديران؛ يعني ما غير از بحث تحليل اصلاً استفاده از آمار، چرا آمار فقط هر چهار سال يك بار موقعي كه كانديد رياست جمهوري مي‌خواهد صحبت بكند به آن آمار را نگاه مي‌كند؟! زماني كه دارد مديريت مي‌كند چرا از آن آمار استفاده نمي‌كند؟! اين سؤال است. خود اين يك سواد آماري مي‌خواهد كه اين آمار واقعاً براي تصمیم‌گیری‌ها در زماني كه مدير هم بودي و يا در آينده مي‌خواهي مدير بشوي هم مورد استفاده تو هست؟ مورد رجوع تو هست؟ من احساس مي‌كنم ما اين مسئله را هم داريم.

 

آمار كه اشاره كردم در قالب يك آمار رسمي، در قالب يك نظام مطرح می‌شود. Statscal system معروف است اين سيستم يك سيستم فقط ملي داخل يك كشور نيست. در دنياي پيشرفته‌ و امروزي كه الآن ما هستيم آمار يك سيستم جهاني، منطقه‌اي و ملي است. براي اينكه آمار بايد قابل مقايسه باشد. اگر شما مي‌خواهيد نرخ بيكاري را بگوييد بايد با نرخ بيكاري همسايه شما و نرخ بيكاري منطقه شما و نرخ بيكاري كل جهان قابل مقايسه باشد. تعاريف شما، مفاهيم شما.

 

 پس اين در يك نظام بايد شكل بگيرد. ما نظام جهاني خيلي دقيقي داريم. من هميشه بعضي وقت‌ها مثال مي‌زنم مثل فدراسيون‌هاي ورزشي فوتبال مثلاً يا واليبال مثلاً، يك فدراسيون جهاني هست. سازمان‌هاي جهاني طبيعتاً تحت تأثير قدرت‌هاي بزرگ هستند. اين را نمي‌شود به هر حال منكر شد؛ ولي در بخش آمار يك بخشي در سازمان ملل داريم unsd، United Nations Statistics Division به نظر من كمترين، هميشه هست بالأخره اين مسائل را نمي‌شود منكر شد ولي كمتر سياسي است. آنجا استانداردها، روش كارها، مسائل علمي، تجربه كشورها بحث مي‌شود. به مناطق مختلف مي‌آيد. بر اساس قاره‌ها پنج تا منطقه داريم و بعد به داخل كشورها مي‌آيد حالا متناسب با شرايط كشورها customized مي‌شود. سفارشي مي‌شود. اصطلاحاً بومي‌سازي مي‌شود.

 

شما اگر نگاه كنيد كشور ما هم حتي قبل از اينكه اين بحث بشود روي اين زمينه بوده است. مثلاً در سال ۹۵ ماده ۱۰ قانون احكام دائمي برنامه‌هاي توسعه كشور به‌صراحت مي‌گويد كه بايد نظام آماري در كشور باشد و اين نظام آماري هم نظام آماري يكپارچه باشد. حتي قبل از آن، جالب از سال ۱۳۸۶ من نگاه مي‌كردم يك تصويب‌نامه هيئت بوده است كه تأكيد بر توسعه شبكه ملي و پايگاه ملي اطلاعات و آمار كشور و ثبتي معنا مي‌كند سال ۱۳۸۶؛ و مصوبات بيشتر مثلاً در سال 82 جلسه شوراي عالي اداري كشور گفته است انسجام و يكپارچگي نظام توليد آمار و استقرار نظام آماري ثبتي در یک‌صد و ششمين جلسه شوراي عالي اداري مورد توجه و تصويب قرار گرفته است.

 

 این‌ها عمداً دارم مي‌گويم كه مرجع بدهم كه ببينيد ما چقدر در همين بحث ثبتي مبنا چقدر سبقه داريم؛ اما هنوز كشور ما ثبتي مبنا نشده است. سال ۸۲ اين [مطرح شده است.] جالب است در بند ت ماده ۶۷ قانون برنامه ششم توسعه، همين قبلي كه تازه تمام شده است. گفته است دستگاه‌هاي اجرايي و واحدهاي زير نظر مقام معظم رهبري، غيره و غيره و شورا و فلان موظف هستند در سامانه‌هاي الكترونيكي خود اقلام اطلاعات و آمار ثبتي موضوع قانون مركز آمار را براي ايجاد نظام جامع آمارهاي ثبتي و شبكه ملي آمار تا پايان سال دوم برنامه، برنامه ششم و از اين دست موارد ما زياد داريم. مانده است و انجام نشده است! بدون تعارف انجام نشده است!

 

 اشكال كار كجاست؟ حاكميت است؟ حاكميت كه از تصویب‌نامه هیئت‌وزیران تا قانون برنامه كه قانون برنامه قانون مجلس است تا فرمايشات و رهنمودهاي رهبري داريم. چرا انجام نشده است؟ كسي هم پيگير آن نبوده است! البته اين مسئله را ما در تمام همه تكاليف و مواد برنامه‌هاي توسعه و يا پيشرفت كشور از جمله آمار داشته‌ایم كه اتفاقاً خود آمار، آمار رسمي نه تنها براي برنامه‌ريزي، بلكه براي سنجش برنامه‌ها و ارزيابي عملكرد آن‌ها هم احتياج است.

 

نظام آماری و الزامات توسعه

نظام آماري كه ما مي‌گوييم يعني يك مجموعه‌اي كه دارد درست كار مي‌كند. استاندارد دارد. روابط بين آن مشخص است. مرجع مشخص است. اتفاقاً ما در كشورمان همان ماده 10 قانون احكام توسعه كه اشاره كردم مرجع آماري كشور را كه مسئول یکپارچه‌سازی اين نظام است را چه كسي تعيين كرده است؟ مثلاً مركز آمار؛ يعني ما نظام را هم داريم.

 

 علی‌ای‌حال اين مسائل را عرض كردم كه بگويم ما خيلي بسترها را داريم. در برنامه هفتم كشور هم يك موضوعي در ماده ۱۰۷ مطرح شده است كه سازمان امور استخدامي مكلف شده است كه نظام اداري كشور را با نظام حكمراني داده مبنا اصلاح كند. گر چه عرض كردم اين داده مبنايي خيلي قبل‌تر، ولي حالا مشخصاً در برنامه هفتم هم آمده است.

 

اين هم باز نكته مهمي است كه به نظر من نقش آمار، چون داده به تنهايي كه مفهومي ندارد. ارزشي ندارد. داده زماني ارزش پيدا مي‌كند كه آن پروسه روي آن انجام بشود و تبديل به اطلاعات شود. حالا اينجا اطلاع آماري [مدنظرمان است.] پس نقش مركز آمار ما بايد در اين سيستم اداري كشور در كنار سازمان اداري يا يك جايگاه مناسبي داشته باشد الآن نيست! تا بتوانيم نظام حكمراني داده مبنا ايجاد بكنيم. داده‌هاي مورد نياز با آن دقت و صحت بتواند اتفاق بيفتد. بايد اين جايگاه پيدا بشود.

 

برای آمار کشور چه باید کرد؟!

الآن در جامعه انگار كاملاً جاافتاده است كه حتي براي بعضي از آمارها به قول شما چند تا مرجع ارائه بدهند! حتي با اختلاف كم كه البته اختلاف‌ها خيلي وقت‌ها كم هم نيست. ولي فرض كنيد اختلاف هم خيلي كم باشد خود همين اختلاف كم آن سرمايه اجتماعي را از بين می‌برد.

این همان است كه می‌گویم نظام حكمراني كشور بايد تصميم بگيرد. حتي اگر قانون نيست قانون بگذاريم. اينكه فرموديد نظام پويا اين است كه قانون متناسب داشته باشد. الآن قانون فعلي نظام آماري ما قانون مركز آمار است مال سال ۱۳۵۳ است! اين همه دنيا متفاوت شده است! حتي روش‌هاي گردآوري اطلاعات متفاوت شده است! آيا ما نياز به قانون داريم؟ آن هم اسمش قانون مركز آمار است. ما الآن نياز به قانون نظام آماري داريم. نظام، همه آن دستگاه‌هايي كه دارند كار مي‌كنند.

 

 در هر صورت ماده 10 احكام توسعه هم كه گفته است تمركز و مرجع مركز آمار است. اين يعني چه؟ يعني هيچ دستگاهي نبايد بدون تأييد آن سازمان ملي آمار، حالا اسم آن مركز ملي آمار است، يا سازمان ملي آمار است، يا هر اسمي كه دارد، هيچ سازماني نبايد بدون تأييد آن، چون مي‌خواهيم به آن فرمايش رهبري برسيم. ما خيلي وقت‌ها پيوست هر برنامه‌اي رهنمودهاي ايشان را هم داريم. ايشان گفته است آمار غلط ضربه سنگيني مي‌زند! چه كسي بايد آمار را تأييد بكند كه فردا هم ما برويم بگوييم آمار تو اشكال داشت. از چه كسي بايد پيگير باشيم؟ مركز آمار می‌گوید با من نيست يك مرجع ديگر هم يك جاي ديگر مثلاً داده است!

 

این‌ها همان پايين آمدن سرمايه اجتماعي مي‌شود! پايين آمدن سواد آماري مي‌شود! می‌شود مشكلاتي كه شما گفتيد! البته از مركز آمار هم انتظاراتي مي‌رود؛ ولي عرض من حالا به عنوان يك كسي كه مرجع ما مركز آمار است اين است مركز آمار بايد جايگاه خودش را پيدا كند. بايد كار بكند. نكرده است! آيا حاكميت هم امكانات و ابزار مورد نياز آن را مثل همين قانون داده است؟ يا اگر قانوني مصوب شده است پشت آن ايستاده است؟ الآن ما چندين سال است به قول شما در بعضي از موارد آمار موازي داريم! اسم آن موازي كاري است كه حتي رهبري يك جا فكر مي‌كنم سال ۹۵ بود براي سرشماري سال ۹۵ مسئولين آمار كشور خدمت ايشان رسيده بودند و من هم توفيق داشتم آنجا گفتند اصلاً تشتت آماري بلاي بزرگي است! به نظر من ما اگر ادعا داريم كه ولايتمدار هستيم بعد از آن بايد حتماً اين تشتت را حل مي‌كرديم. از سال ۹۵ تا الآن ۱۰ سال مي‌گذرد ما هنوز در بعضي از جاها تشتت داريم! اين خودش اشكال است.

 

معضل آماردهی غلط

 من مي‌خواهم خدمت شما بگويم اعتقاد من اين است كه اگر ما شعارهاي سالمان يا برنامه‌هاي توسعه ما بعضي از جاها به هدف كامل خود نرسيده است حلقه مفقوده آن نظام آماري است؛ البته اين حرف‌ها بديهي است يعني براي نظام بديهي شده است هيچ مسئولي را پيدا نمي‌كنيد بيايد بگويد كه من به آمار معتقد نيستم؛ اما ميان حرف‌ها و عمل، ما داريم راجع به اعتقاد قلبي صحبت مي‌كنيم كه در عمل چه چيزي هست؟

اگر در عمل باشد به نظر من جايگاه فعلي نظام آماري کشور ما، ـ من فقط مركز را نمي‌گويم. ـ نظام آماري كشور ما يك جايگاه خوبي در نظام حكمراني و نظام اداري ما ندارد! در مقايسه با قبل خيلي پيشرفت كرده است يعني در طول اين به خصوص سي، چهل سال بعد از انقلاب پيشرفت كرده است؛ ولي در آن جايگاه مورد انتظارش در مقايسه با آن سبقه زياد آن و پتانسيل موجود آن و از آن طرف اهميتش نیست. ما بالأخره الآن در شرايطي هستيم كه به شدت به برنامه‌ریزی‌های دقيق و صحيح و درست با منابع محدودي كه داريم نياز داريم.

 

بحث ما اين است كه اينكه من عرض می‌کنم و حضرت‌عالی هم می‌فرمایید كه می‌خواهید بگوييد كه چه راهكارهايي وجود دارد اين را از اين باب می‌گوییم چون محل آسيب وحشتناكي ايجاد كرده است يعني يك بي دروپیکری در بحث آمار! مثلاً آمار بازي خيلي از جاها دارد صورت مي‌گيرد! مي‌گويد آقا مثلاً تورم شصت و خورده‌ای درصد است، تورم این‌قدر درصد است. بعد او مي‌گويد نه منظور من نقطه‌به‌نقطه بود! شما مثلاً ماهانه را گرفته‌ايد! او سالانه را گرفته‌ است! همه آن هم درست است؛ ولي او بلد است چطور با قضيه بازي بكند كه هم تخطي نكرده باشد.

 پس مركز آمار يا سازمان ملي آمار موظف است با آن ويژگي‌هايي كه من گفتم ارائه بدهد اصطلاحاً فراداده‌هاي آن كامل باشد، روش گردآوري آن‌ها همه كامل باشد. بعد مرجع هم او باشد يعني تورم توسط اين دارد ارائه مي‌شود نه چند نهاد و يا اگر يك نهاد ديگري يك آماري را داد مورد تأييد اين باشد.

 

اتفاقاً من يك مقاله‌اي را تهيه كردم و يك مجموعه‌ای كه در آن چالش‌ها را نوشته‌ام. يكي از چالش‌هاي آن دقيقاً همين نكته است كه ما ساختار سازماني، جايگاه سازماني و ساختاري سازمان آماري ما و ساير اركانمان يعني شما در دستگاه‌ها هم كه مي‌رويد مي‌بينيد كه اداره آمار يا ندارند يا گوشه‌ای از اداره IT يك برنامه چيزي می‌شود. چون مادر همه این‌ها بايد سازمان ملي آمار باشد.

 

پس ما بخواهيم يك جمع‌بندی بكنيم اين است كه نظام جمهوري اسلامي به عنوان يك نظام مترقي كه اهدافي دارد، حرفي براي گفتن دارد كه در خيلي از زمینه‌ها داشته است در يكي دو تا زمينه با مشكل مواجه است كه پاشنه آشيل است. همه با هم مي‌دانيم به خصوص بحث اقتصاد. از ديد من نظام اداري براي حكمراني اين نظام مقدس نظام كافي و وافي نيست. يك بار من یکجا اشاره كردم اينجا هم اجازه بدهيد اشاره بكنم يك بار ما بايد اين تبر را تيز كنيم. مي‌گوييم تيز كنيم ولي نمي‌كنيم! اين تبر تيز كردن يعني اين را كنار بگذار، اشكال ندارد، چند دقيقه اين را كنار بگذار. تبر را تيز كن. بعد بريدن اين را ادامه بده. يك ضرب‌المثلی هست فرنگی‌ها مي‌گويند. اين را ما در نظام اداري خودمان واقعاً بايد اجرا بكنيم. به نظام آماري فكر كنيم.

 

یک پیشنهاد کاربردی در عرصه آماری

پيشنهاد من اين است كه در ساختار اداري اين به قول شما مركز بازنگري كنيم. خيلي از كشورهاي همسايه من اسم نمي‌برم این‌ها دهه ۸۰ اداره آمار داشتند. بعد سال ۲۰۱۳ آن را وزارتخانه كردند. الآن حتي سطح آن را زیرمجموعه رئيس آن كشور برده‌اند حالا رئیس‌جمهور است، نخست‌وزیر است، امير است و هر كسي كه هست؛ يعني این‌قدر براي آن‌ها اهميت يافته است. این‌ها نكات مهمي است كه ما از اين مسئله نبايد عقب بمانيم. عرض كردم كشورهايي كه به توسعه رسيده‌اند نظام آماري آن‌ها توسعه‌یافته است.

بايد براي تخصص آمار و فوق تخصص ارزش قائل بشويم. مديران سازمان ملي آمار را بايد با ملاحظات خاصي انتخاب بكنيم. حتماً اين افراد بايد داراي تجربه و تخصص باشند. اگر نكرديم برويم نگاه بكنيم ببينيم آيا واقعاً بعد از انقلاب این‌جور بوده است؟ كمتر بوده است! من به شما بگويم. پاسخ همين است اگر بوده پس نظام اداري واقعاً به فكرش بود ولي شايد سياسي بوده است! اگر دولت‌ها عوض می‌شود رئيس مركز آمار يا رئيس نظام آماري نبايد عوض شود مگر حالا به دلايل خاصي. در دنيا همين را می‌گویند. مثلاً فرض كنيد دلايل متعدد؛ ولي براي تعريف جناحي نبايد عوض بشود. دولت‌ها عوض بشوند.

 

اگر سازمان ملي آمار من، حالا من نمی‌خواهم بگويم اين هست ولي اگر تصوري در حاكميت هست كه اين سازمان توانايي مثلاً كار با داده ندارد، امكاناتش جوري است كه من اگر داده را اينجا مثلاً، من مفاهيم امنيت داده را نمی‌خواهم وارد شوم. ملاحظاتي دارد كه متخصصين خودش بايد بگويند. ولي ممكن است يك وقت هم بگويند يكي از دلايل آن اين است كه شايد امکاناتشان در اينجا كافي نباشد. سرورهايشان كافي نباشد. خب بخريد و بگذاريد. اينجا جايي است كه بايد تقويت كنيم. افرادي را استخدام كنيم كه امنيت داده را اينجا فراهم كنند. هاپ می‌خواهد بشود اگر می‌خواهد بشود خرج كنيم. همین‌جا درستش كنيم. سازمان ملي آمار بسازيم. هم جايگاه اداري خوبي داشته باشد و رئيس عضو هيئت دولت باشد. چه ايرادي دارد؟! هم تقويت بشود و هم منابع مالي به اين بدهيم كه افراد توانمند وارد اين شوند. هم مديراني را بگذاريم كه مديران متخصص آن باشند نه غیرمتخصص.

 

سرشماري ثبت مبنا

من اشاره كردم سرشماري طبق قانون مركز آمار بايد انجام بدهد. ديديد كه ما از سال 82 داشتيم كه ثبتي مبنا برويد انجام بدهيد. ثبتي مبنا يعني اينكه ما ديگر مراجعه به فرد نكنيم. با استفاده از آن داده‌هایی كه در كشور هست اين كار را انجام بدهيم. اين همان است كه اهميت مركز آمار و سازمان ملي آمار را نشان می‌دهد.

 

خب مركز آمار مكلف شده است كه بيايد اين كار را انجام بدهد. ما اميدوار هستيم كه بتواند انجام بدهد. ولي واقعاً براي اينكه اين كار اتفاق بيفتد خيلي از آن پیش‌زمینه‌هایی كه لازم است و من در بحث‌های خودم اشاره كردم بايد رخ بدهد. به‌هرحال من اميدوار هستم. مركز آمار هم خبر دارم كه خيلي دارد تلاش می‌کند كه اين اتفاق بيفتد. اگر اين اتفاق بيفتد گام بلندي در آن مدل‌سازی نظام آماري كشور خواهد بود.

تاریخ انتشار: 1404/08/14

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil