ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
فکرت ا سیده زهرا آقاجانی، کارشناس مسایل زنان و خانواده
بهرغم اهمیت روزافزون شناسایی ابعاد و سطوح مختلف انقلاب اسلامی، به عنوان مهمترین رخداد تاریخی مؤثر بر سرنوشت سیاسی اجتماعی ملت ایران در عصر حاضر و در میان پژوهشها و تحقیقات گسترده داخلی و خارجی که درباره این پدیده عظیم تاریخی اجتماعی صورت گرفتهاست، به چرایی و چگونگی مشارکت زنان در مبارزات انقلابی و سهم آنها در پیروزی انقلاب اسلامی بسیار کمتر پرداخته شده است.
از جمله مواردی که از سوی گفتمان انقلاب اسلامی به شدت مورد انتقاد قرار میگرفت، آداب اجتماعی مربوط به حجاب بود که عمدهترین مانع برای حضور زنان در جامعه محسوب میشد. تفاسیر سنتی از حجاب از یکسو و ارائه تفاسیر جدید مطابق با قواعد و موازین اسلامی سبب شد حجاب نهتنها به عنوان مانعی برای حضور اجتماعی زنان محسوب نشود، بلکه به عنوان سلاحی مؤثر در هویت بخشی به زن مسلمان مبارز تبدیل شود. کتاب «مسئله حجاب» از استاد مطهری منسجمترین نمونه این تلاشها برای تفسیر جدید حجاب است که در دو قسمت به فلسفه حجاب و میزان پوشیدگی و رابطه آن با فعالیتهای اجتماعی زنان میپردازد. دکتر شریعتی نیز در بحثهای خود درباره حجاب بر این عقیده است که ابتدا باید تفکر سنتی رایج در باب حجاب را تغییر داد تا معنای جدید حجاب انگیزهای برای انتخاب آگاهانه آن از سوی دختران جوان باشد.
گفتمان انقلاب اسلامی در نقد گفتمان مدرنیزاسیون برگرفته از غرب معتقد بود که سلطه سرمایهداری و بهرهکشی از نیروی کار زنان انگیزه مهمی برای طرح شعارهایی، چون استقلال اقتصادی زن و آزادی و تساوی او با مردها است (شریعتی، ۱۳۸۰: ۱۱۹). شریعتی با بررسی تأثیرات منفی فردگرایی و آزادی افراطی در روابط زن و مرد در خانواده معتقد است آنچه زن و مرد را در غرب به خانه میکشاند، هراس زن است از ورشکستگی و فرار مرد از خستگی و دلزدگی (شریعتی، ۱۳۸۰: ۸۶). وی از سوی دیگر با نقد نظام تولید – مصرف و مصرف- تولید در سطح اجتماع و تبدیلشدن زن به ابزار تفریح، سرگرمی و تبلیغ برای فروش کالاهای مصرفی را مورد انتقاد شدید قرار میدهد (شریعتی، ۱۳۸۰: ۸۸)
بنابراین گفتمان مدرنیزاسیون به عنوان نماینده غرب در جامعه عامل انتقال استثمار و بهرهکشی موجود در نظام سرمایهداری به درون جامعه ایران بازنمایی و معرفی میشد. علاوه بر غربگرایی و مسائل و مشکلات موجود در جامعه غربی چگونگی این الگوبرداری نیز مورد انتقاد شدید تدوینکنندگان گفتمان انقلاب اسلامی بود که غالباً به طور ناقص، گزینشی و آمیخته با اغراض سیاسی صورت میگرفت. به عقیده شریعتی، زن اروپایی که ما در ایران میشناسیم، مونتاژ ملی است و این غیر از زن اروپایی است. فقط بعضی از زنان اروپایی هستند که ما حق شناختشان را داریم (شریعتی، ۱۳۸۰: ۷۱- ۷۰) او گفتمان مدرنیزاسیون را مورد انتقاد قرار میدهد، زیرا آن گفتمان امکان شناخت زنان الگو را از جامعه سلب میکند و در عوض به معرفی زنانی میپردازد که بازیچه بازار مصرف سرمایهداری به شمار میروند (شریعتی، ۱۳۸۰: ۷۷- ۷۵).
اعتراض امامخمینی به اعطای حق رأی به زنان در لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی نیز در چارچوب اهداف سیاسی گفتمان مدرنیزاسیون بود، چراکه به عقیده ایشان جایی که آزادیهای سیاسی برای مردها وجود ندارد، حضور زنان جز اینکه عاملی شود برای گسترش نظام استعماری ثمرهای نخواهد داشت. تصویر ایدهآل از زن مسلمان را باید در پرتو راهحلهای گفتمان انقلاب اسلامی مشاهده کرد. به عبارت دیگر، انقلاب اسلامی در مقابل بعد سلبی گفتمان از یک بعد ایجابی نیز برخوردار بود که بیانگر وضعیت آرمانی مورد انتظار این گفتمان برای زن میباشد و در این راستا مهمترین ارجاع گفتمان انقلاب اسلامی به شخصیت زنان مذهبی صدر اسلام از جمله حضرت فاطمه (س) و حضرت زینب (س) بود.
شریعتی در کتاب مشهور خود یعنی «فاطمه، فاطمه است» با شرح زندگانی حضرت فاطمه (س) تلاش میکند تصویر کاملی از هویت و شخصیت زن مسلمان ارائه دهد. تجلی دیگر این الگوسازی را میتوان در بیانات امامخمینی یافت که حضرت زهرا (س) را یادآور قیام علیه ظلم و ستم و حضرت زینب (س) را رسول بر حق امامحسین (ع) در ابلاغ پیام کربلا به سایرین به عنوان اسوه زن مسلمان معرفی مینمایند (مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۴: ۵- ۱۵۰). بدیهی است این الگوسازی از یکسو به حضور فعال و مؤثر زن مسلمان در جامعه و ایستادگی در برابر بنیاد ظلم و فساد و از سوی دیگر به شکل و محتوای اسلامی این حضور (رعایت حجاب و موازین اسلامی) اشاره دارد. به عبارت دیگر، زمینه مناسب برای تحقق شخصیت و هویت زن مسلمان محسوب میشود، بنابراین وظیفه زن در گفتمان انقلاب اسلامی نزدیک شدن به این الگوها و مبارزه علیه نظام فاسد موجود است، نه درگیرشدن در حوزه مسائل انحرافی، همچون زن در برابر مرد. تأکید بر حضور اجتماعی زن در کنار تفسیر جدید حجاب وضعیت میانی جدیدی را فراهم کرد که از یکسو با خانهنشینی و انزوای توصیهشده در گفتمان سنتی و از سوی دیگر با مصرفزدگی و شیءگشتگی زن در گفتمان مدرنیزاسیون کاملاً متفاوت بود. حضور زنان در فعالیتهای انقلابی باعث شد که فرهنگ سیاسی اکثریت آنها از تابعان به مشارکتکنندگان تبدیل شود.
هسته اولیه گفتمان انقلاب اسلامی را زنانی تشکیل میدادند که نه در چارچوب آموزههای گفتمان سنتی جای میگرفتند و نه قادر بودند در چارچوب الگوهای رفتاری گفتمان مدرنیزاسیون عمل کنند. این گروه با پایگاههای اجتماعی متفاوت دارای تحصیلات و آموزشهای متنوعی بودند که از دانشگاههای خارجی یا داخلی فارغالتحصیل شدهبودند. گرایشهای اسلامی و مذهبی این گروه حکایت از شکلگیری نسل جدیدی از زنان داشت که در چارچوب هیچیک از گفتمانهای قبلی قرار نمیگرفتند و به تعبیر شریعتی در عالم برزخی زندگی میکردند که از یکسو به جلسهها و سفرهها با محتوای سطحی و غیرجالب برای این نسل، و از سوی دیگر به پارتیها، دانسینگها و کلوپهای شبانه ختم میشد (شریعتی، ۱۳۸۰: ۱۰۳). اما موفقیت گفتمان انقلاب اسلامی تنها به پوشش دادن این نسل جدید محدود نمیشد، بلکه مهمتر از آن جذب بخش عمدهای از مخاطبان هر یک از دو گفتمان موجود در حوزه گفتمان خود بود. در واقع، گفتمان انقلاب اسلامی با برجسته کردن نقاط ضعف هر یک از گفتمانها از یکسو و ارائه راهحلهای مناسب از سوی دیگر آن دسته از مخاطبان گفتمانهای سنتی و مدرنیزاسیون را که با آموزههای مطرح شده آنها انطباق و هماهنگی نداشتند، دچار ریزش و در صورتبندی گفتمانی خود جذب کرد.
تاریخ انتشار: 1402/11/25
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.