weblog_showcase

فصل برکت | عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) تبیین کرد؛ 

نقش روزه در شریعت و معنویت دینی و نسبت آن با معنویت سکولار

دکتر جعفری گفت: مسیحیت، معنویت شریعت‌گریز است. معنویت موجود در مسیحیت که مبتنی بر اندیشه پولس است و کاملاً از شریعت تهی است یا اینکه شریعت در آن نقش بسیار کم‌رنگی دارد. پولس شریعت را به‌عنوان یک نقطه شکاف بین انسان و خدا می‌دید و شریعت را باعث فاصله افتادن بین خدا و انسان شده است و لذا باید کنار گذاشته شود.

به گزارش فکرت، دومین جلسه فصل برکت با حضور چهار تن از اساتید حوزه و دانشگاه برگزار شد، در این جلسه حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد جعفری، عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) به موضوع «نقش روزه در شریعت و معنویت دینی و نسبت آن با معنویت سکولار» پرداخت.


حجت الاسلام جعفری در ابتدا به معنا و مفهوم شریعت پرداخت و گفت: مراد از شریعت در اینجا معنای خاص از شریعت است که همان بایدها و نبایدها و الزامات رفتاری و اخلاقی است. گاهی اوقات شریعت به‌معنای عام به‌کار می‌رود و مراد از شریعت خود دین است، این معنای عام در اینجا مدنظر من نیست؛ بلکه معنای خاص شریعت که همان الزامات و بایدها و نبایدها است مراد است. شریعت یعنی الزامات، این الزامات یا الزامات جوانحی است که شامل حوزه اخلاق می‌شود و هم شامل حوزه فقه می‌شود که بایدها و نبایدهای بیرونی ما است، بایدها و نبایدهای ظاهری و رفتاری بیرونی ما است.


عضو هیأت علمی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) درباره ارتباط شریعت و معنویت به تقسیم‌بندی چهارگانه‌ای پرداخت؛ وی گفت: چهار دیدگاه را در این عرصه وجود دارد و می‌توان گفت که خارج از این چهار دیدگاه، دیدگاه دیگری نداریم؛ دیدگاه اول دیدگاه معنویت شریعت‌محور است یا معنویت شریعت‌پذیر است که این نگرش همان نگرشی است که در فضای معنویت دینی مدنظر است. مرادم از معنویت دینی، معنویت وحیانی و الهی است که در خصوص ادیان ابراهیمی این معنویت را مشاهده می‌کنیم و به‌خصوص در فضای معنویت اسلامی که به‌شدت نسبت به نقش شریعت توجه دارد. دیدگاه دوم، معنویت شریعت‌بدیل است؛ معنویتی که معتقد به حسن شریعت است و شریعت را لازم می‌داند ولی شریعت را دائمی نمی‌داند یا شریعت را برای همه زمان‌ها لازم نمی‌داند یا آلترناتیوها و بدیل‌هایی را در کنار شریعت برای ما قرار می‌دهد که بر اساس عمل به آنها شما می‌توانید به آن اهداف برسید. این نگرش شریعت‌بدیل را در برخی از عرفان‌های نوظهور مشاهده می‌کنیم. برخی از عرفان‌های نوظهور، با اینکه شریعت دینی را نهی می‌کنند و واجبات و محرمات را نمی‌پذیرند ولی امری را جایگزین می‌کنند. مثلا در آئین بودیسم با شاخه‌های مختلفی که دارد، مثلاً دالایی‌لاما در کنار شریعت دینی مناسک دیگری را برای خود طراحی کرده‌است. یا کوئیلو در خاطرات یک مغ، از لزوم رعایت یازده مرحله سلوکی برای رسیدن به هدف نهایی که همان معنویت است سخن می‌گوید. 


وی در توضیح دسته‌های مختلف معنویت این‌گونه ادامه داد؛ دیدگاه دسته سوم؛ معنویت شریعت‌گریز است؛ برخی از معنویت‌ها شریعت‌گریز هستند؛ نه به این معنا که شریعت را نفی کنند یا مخالفت کنند بلکه نحوه‌ای گریز از شریعت قائل هستند. برای شریعت‌گریزی چند مصداق قابل‌ذکر است: مسیحیت یک معنویت شریعت‌گریز است. معنویت موجود در مسیحیت که مبتنی بر اندیشه پولس است و کاملاً از شریعت تهی است یا اینکه شریعت در آن نقش بسیار کم‌رنگی دارد. پولس شریعت را به‌عنوان یک نقطه شکاف بین انسان و خدا می‌دید و شریعت را باعث فاصله افتادن بین خدا و انسان شده است؛ از این رو باید کنار گذاشته شود و در نامه‌ای به رومیان این مطلب را مفصلاً بیان می‌کند. شاید تصوف را بتوان به‌عنوان دومین مصداق از معنویت‌های شریعت‌گریز مطرح کرد که همان مقوله شریعت طریقت حقیقت را برخی از صوفیه در قالب گوهر و صدف مطرح می‌کنند و گوهر دین را رسیدن به حقیقت متعالی می‌دانند و مناسک دینی را به‌عنوان یک مسیر و راه در نظر می‌گیرند و در تمثیل‌ها و تشبیهاتی که می‌آورند که سلّم (پلکانی) است که باید برای بالا رفتن از بام از آن استفاده کرد و بعد از رسیدن به بالای بام به آن نیازی نیست یا مغز بادام را مطرح می‌کنند: آقای شبستری در گلشن راز چنین تعبیری دارد:تبه گردد سراسر مغز بادام / گرش از پوست بِخراشی گَهِ خام / ولی چون پخته شد بی‌پوست نیکوست / اگر مغزش برآری بِفکنی پوست


در درمورد مصادیق سومین دسته از دسته‌های معنویتی گفت؛ مصداق بعدی برای معنویت‌های شریعت‌گریز، روشن‌فکری است که از آن به روشن‌فکری معنوی تعبیر می‌کنم که به‌خصوص در سال‌های اخیر از سوی برخی از روشنفکران ازجمله آقای ملکیان در قالب پروژه‌ای به‌نام معنویت و عقلانیت مطرح شده است که شریعت را به‌عنوان بُعد لئوکال دین، بعدی مقطعی دین در نظر می‌گیرند و بنابراین اساسا دائمی نیست. در این پروژه معنویت و عقلانیت، شریعت کاملاً نفی می‌شود.


استاد حوزه و دانشگاه در خصوص دسته چهارم از قائلین به معنویت گفت: دیدگاه دسته چهارم؛ معنویت شریعت‌ستیز است، چنین معنویتی در تضاد با شریعت است و شریعت را امری مخل به معنویت می‌شمارد که  برای رسیدن به معنویت باید، شریعت کنار گذاشته شود. در برخی از معنویت‌های نوظهور امروزی لذت‌گرایی به‌عنوان یک اصل دیده می‌شود و به‌شکلی خاص معنویت اشو، به‌شدت روی سکس‌مدیتیشن تأکید می‌شود و در صورتی که فرد می‌خواهد به تعالی برسد، باید به سکس به‌عنوان یک مسیر مقدس نگاه شود و هیچ چارچوبی هم در این میان وجود ندارد و در حقیقت نوعی لیبرالیسم اخلاقی به‌شکل مفرط توصیه می‌شود. اشو براساس نگاهی که به آئین تنتره دارد، «زوربای بودایی» درست می‌کند که ترکیبی از «بودا» و «زوربا» است که زوربا یک شخصیت شهوت‌پرست است و بودا یک شخصیت منزوی و زاهد است و قائل است که معنویت ایده‌آل معنویت زوربا بودایی است. اشو شریعت را ساخته و پرداخته روحانیان می‌بیند مثلا در کتاب الماس‌های اشو می‌گوید: «گناه یکی از قدیمی‌ترین ترفندها برای سلطه بر مردم است، آن‌ها در تو احساس گناه ایجاد می‌کنند، آن‌های ایده‌هایی بس احمقانه به خوردت می‌دهند که قادر به محقق ساختن آن نیستی و سپس گناه به‌وجود می‌آید و همین‌که گناه به‌وجود آمد تو به دام افتاده‌ای، گناه راز کاسبی همه به‌اصطلاح ادیان است». در حقیقت او می‌گوید وقتی گناه مطرح شد، باید توبه کرد و برای توبه کردن هم باید به نزد روحانی رفت که یاد بدهد که چگونه فرد توبه کند و برای توبه هم باید به مسجد رفت و نذورات داد که همین فرایند مجرایی برای سوء‌استفاده می‌شود و اینکه دکانی برای استفاده دیگران ایجاد می‌شود. این نگرش اشو است که در برخی آئین‌ها، ازجمله در تعابیر کوئیلو و یا در شیطان‌پرستی البته اگر به‌عنوان نوعی معنویت لحاظ شود، این نگرش معنویت‌ستیز به‌رسمیت شناخته شده است. 


وی از نقش روزه گرفتن در تقویت معنویت اینگونه سخن به میان آورد که؛ آیا روزه با این ساختار که از اذان صبح تا اذان مغرب هر فرد مسلمانی امساک می‌کند از هفت تا نه مورد امساک می‌کند، نوعی از پرهیز و رواداری ایجاد می‌کند، این رواداری چه نقشی در معنویت، تعالی معنوی و تعالی روحی ما می‌شود با توجه به نگرشی که در فضای دینی‌ما وجود دارد که معنویت را معنویتی قدسی، معنویت الهی و ملکوتی می‌دانیم و نگرشمان با معنویت سکولار متفاوت است. اساساً تعریف ما از معنویت یک تعریف خاص و ویژه‌ای است و متفاوت از معنویت سکولار است، معنویت ما جنبه‌ای ملکوتی و قدسی دارد و بر اساس اعتقادی که به روح داریم یک بعد روحانی برای آن قائل هستیم. 


وی در پاسخ به این سؤال که «نقش روزه در آن بعد معنوی و قدسی و تعالی نفس انسان چیست؟» گفت: شش مؤلفه‌ قابل‌ ذکر است که این شش مؤلفه‌ای که معنویت‌ساز هستند. البته در مناسک دیگر هم یافت می‌شوند ولی در راستای مطالعه موردی‌ که درباره روزه داریم، در بحث روزه این شش مؤلفه را ذکر می‌کنم: 


1. نیت؛ در روزه نیت می‌کنیم، خود نیت بسیار مهم است. ممکن است هر فرد امساک‌های دیگری هم داشته باشد، امساک‌هایی که ازجمله با آب‌درمانی و انواع رژیم‌ها انجام می‌شود، بدون نیت است. در روزه نیتی الهی وجود دارد، بر اساس پذیرش فرمان الهی، کسی که مالک و رب کل هستی است و ربوبیت تکوینی کل عالم و ربوبیت تشریعی انسان به دست اوست، او امر کرده است و می‌دانم که او حاکم بر من است و مالک من است، نه صرف اطاعت از جنس اطاعت عبد نسبت به مالک؛ بلکه اطاعت یک عاشق از معشوق که چون خداوند منشأ همه زیبایی‌ها است و محبتی که کاملاً اختیاری و بااراده قلبی است. بر اساس این، حرف خداوند را می‌خواهم بپذیرم. 


2. ریخت‌مند بودن روزه: البته این مؤلفه فقط مختص به روزه نیست و عبادات دینی ما در فضای شریعت ریخت‌مند هستند و چارچوب و نظم و انسجام دارند، از این زمان تا این زمان. خود ریخت‌مندی یک پیوستگی ایجاد می‌کند و یک نظم جسمی و یک نظم روحی که نظم جسمی با نظم روحی کاملاً مرتبط است و خود این نکته دوم است و ایجاد معنویت می‌کند.


3. اعتدال: این مؤلفه خیلی مهم است. در فضای روزه امساک‌های دیگری هم وجود دارد، امساک‌های افراطی‌ مثل ریاضت‌هایی که در سایر ادیان وجود دارد، در روزه، در یک زمان خاص در یک برهه مشخص از یک ساعت مشخص تا یک ساعت مشخص، امساک می‌شود ولی بعد از آن این امساک‌ها نیست و انواع التذاذات را فرد دارد، این اعتدال کاملاً در راستای آن بعد معنوی قرار می‌گیرد.


4. زمان خاص: چرا روزه در این ماه قرار دارد؟ ماه رمضان به‌خاطر روزه ماه رمضان ندشه است؛ بلکه ماه رمضان جایگاه خود را داشت و اساساً ماه رمضان به‌خاطر بسامد و بازه زمانی‌ که دارد، ماه خاصی است، یک ماه خاص و ویژه است که قرآن کریم در این ماه نازل می‌شود. لیلةالقدر فی‌نفسه لیلة‌القدر است ولی چون بهترین شب است، قرآن کریم در آن شب نازل می‌شود؛ پس ماه رمضان به‌خاطر روزه و قرآن کریم، ماه رمضان نشد. خداوند در این برهه زمانی، روزه را تشریع نمود.


5. شکل جمعی روزه: اینکه همگان با هم روزه بگیرید، جنبه تبلیغی دارد، جنبه هم‌افزایی دارد، چنانکه روزه‌های قضایی که انسان به‌تنهایی می‌گیرد به‌شدت سخت است، ولی روزه ماه رمضان که همه با هم می‌گیرند راحت‌تر است، مواسات خیلی موضوعیت دارد.


6. هدف: مواساتی که ذکر شد در بحث هدف است؛ یعنی چندجانبه بودن روزه، به‌لحاظ اهداف که خداوند متعال روزه را براساس اهدافی متعددی جعل کرده است و مهم‌ترین آن اهداف هم تقوا است: «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ»؛ اینکه در برابر مباحات، اموری که مباح است، مرز قرار داده شده است و امساک می‌کنید، دربرابر حرام راحت‌تر می‌ایستید. صحت و سلامت: «صوموا تَصِحّوا». توجه به فقرا. مواسات که ذکر شد و تذکر به آخرت. همه این اهداف به‌نحوی مولتی‌متد است. چندجانبه و چندروشی به سمت همه این اهداف سوق پیدا می‌کنیم و اینجاست که روزه یک نقش اساسی در فضای معنویت ما ایفا می‌کند. 

تاریخ انتشار: ١٤٠٣/٠١/١٤

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil

آنچه ممکن است بپسندید

همراه فکرت باشید.

شما میتوانید با وارد کردن ایمیل خود از جدید ترین رویداد ها و اخبار سایت فکرت زود تر از همه باخبر شوید !

ویژه‌های فکرت

مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالب‌های متنوع رسانه‌ای به تصویر بکشد.