رسانه فکرت | مجید رنگی، پژوهشگر هنر


«قسم نمی‌خواهد که کشیدن هر بار سنگینی _ خوب و بدش به کنار _ بسی رنج را در رکاب خود دارد. یکی می‌تواند آن را به منزل برساند، یکی نمی‌تواند.» و نادر ابراهیمی چه خوب به ما می‌آموخت.

 

شهید آوینی یک تفکر بود و اهل تأملات عمیق معرفتی. هر چند او در ظرف فرهنگ و هنر هم نخبه بوده است و با «روایت فتح» یک اثر هنری بی‌بدیل و فاخر و مرزشکن را آفرید؛ ولی آوینی فقط روایت فتح نیست گرچه عقبه این روایت هم معرفتی است؛ اما آنچه در نگاه آوینی قابل توجه است، تأمل و دریافت اشراقی او از جنگ و از انقلاب است.


او به دنبال صراحت بیان و دوری از سیاست‌بازی خرد و کلان بود. در جایی می‌گوید: «در زمان ما صراحت کمیاب و سیاست‌بازی باب شده است» در اندیشه سیدمرتضی دو رویی، ریا و نفاق در جامعه مانع شفافیت در عرصه معرفت و تفکر، و صراحت یک اصل است.


جامعه‌ای می‌تواند اندیشه‌ورز و غایت‌اندیش باشد که دور از نقاب‌سازی و حیله‌بازی، منویات خود را بیان کرده و آنچه در دل دارد بر زبان جاری کند. جمعیت سیاست‌زده در اندیشه شهید آوینی، مبتلا به بیماری دورویی، مصلحت‌اندیشی با رفتارهای مضحک ریاکارانه است.


آنچه در تفکر آوینی و در کتاب‌ها و نوشته‌هایش به چشم می‌خورد این است که «غرب و اندیشه غربی، یک مسأله است و ما باید نسبت‌مان را با غرب مشخص کنیم.» مصلحت‌اندیشی و دورویی در معرکه رو در رویی با غرب جایی ندارد و در طول تاریخ آزاد اندیشانی چون «اقبال لاهوری» و «سید جمالدین اسدآبادی» به مشخص شدن نسبت نگاه اشراقی، بخصوص مسلمانان با غرب تاکید کرده‌اند.


آوینی معتقد بود: یک نظام ارزش در غرب تشکیل شده است و ما خواسته یا ناخواسته با آن مواجه خواهیم شد. متأسفانه در طول عمر انقلاب اسلامی، اندیشه سیاسی برخی از سیاستمداران، غرب را امری مغفول تلقی کرده و نسبت ما با عالم تجدد را هیچ انگاشته است. اینکه هندسه و صورت‌بندی انقلاب اسلامی در مواجه با تجدد‌مداری غرب چگونه است؟


 برخی از متفکران که نسبت به مواجهه با غرب کنشی ندارند، در نگاه آوینی، «متفکرانی بی تاریخ‌اند» یکی از رگه‌های تاریخی_اندیشه‌ای، رقیب را یافتن و در نسبت با او کنش خود را تعریف کردن است آنچه در ادبیات رهبری هم بعنوان دشمن‌شناسی مطرح است یعنی ضمن آگاهی از وجوه خود به دیگری نیز توجه داشتن.


معرفت‌شناسی از یک سو ودیده‌بانی مقتدر سید مرتضی نسبت به غرب و آشنایی با زوایای فلسفی و اندیشه‌ای هنر، از این شهید شخصیتی چند وجهی را ساخته است.


شهید آوینی، همواره به هنر متعهد و هنرمند مسئولیت‌شناس می‌اندیشید و از رواج پیدا کردن ویژگی‌های هنر غربی و اصول آن در بین برخی هنرمندان داخلی، در رنج بود و در این باره این گونه درد دل می‌کرد: «هنرمندان با رغبت فراوان حاضرند در خدمت تبلیغ صابون و پودر لباسشویی و... و آفیش فیلم‌های سینمایی کار کنند، اما چون سخن از صدور انقلاب و یا پشتیبانی از رزم آوران میدان مبارزه با استکبار جهانی به میان می‌آید، روی ترش می‌کنند که: نه آقا قبول سفارشْ هنر را می‌خشکاند! این کدام هنر است که برای پروپاگاند تجارتی فوران می‌کند، اما برای عشق به خدا، نه؟ آیا هنرمند با این انتخاب، نوع تعهد خویش را مشخص نکرده است؟ حال آنکه آزادی حقیقی، تنها در عشق به خداست و هنر آن گاه حقیقتا آزاد می‌شود که غایتش وصول به حق باشد.... هنر اگر برای هنر نباشد، برای هیچ چیز دیگری هم نباید باشد، جز عشق به خدا؛ چرا که هر تعلقی جز این، وزر و وبال و غل و زنجیری است بر گرده روح که او را به زمین می‌چسباند»


شهید آوینی طرح شعار هنر برای هنر را که از سوی برخی هنرمندان که اسم مسلمانی را یدک می‌کشند، برای گریز از تعهد دینی و انقلابی می‌داند و می‌نویسد: «هنر برای هنر، عنوان توصیفی تلاشی است که سعی دارد هنر را بی نیاز از دین و حکمت و تعهد در خود هنر معنا کند. اما مگر این کار ممکن است؟ هنرمند امروز، از تعهد و پیام می‌گریزد و یا تعهد خویش را در انکار تعهد و پیام می‌جوید، بی آنکه بداند و در این معنا اندیشه کند که آیا گریز از پیام و تعهد و انکار آن ممکن است یا خیر. هنر، عین پیام و تعهد است و انتزاع این دو از یکدیگر و انکار نسبتی که مابینشان وجود دارد، از اصلْ بی معناست و محال.... هنر برای هنر، نقابی است فریبکارانه بر چهره این معنا: هنر در خدمت خودپرستی هنرمند.... هنر برای مردم و مردم برای هنر، دو وجه از یک ابتذال واحد است.»


ادبیات، شأنی از شئون است که انسان در آن محقق می‌شود؛ بنابراین، همه تحولاتی که برای بشر روی خواهد کرد، خواه ناخواه در ادبیات ظهور خواهد کرد. او می‌گفت: «با انقلاب اسلامی، انسانی دیگر پای به عالم ظهور نهاده است که این انسان، طرحی نو در خواهد انداخت و عالمی دیگر بنا خواهد کرد و از مقتضیات این عالم جدید، یکی هم آن است که ادبیات و هنر دیگری پای به عرصه تحقق خواهد نهاد. از نظر ما، هنر انقلاب ماهیتا متمایز از آن مفهومی است که در دنیای غرب و غرب زدگان به نام هنرخوانده می‌شود.... هنر انقلاب، قالب و ماده هنر غربی را می‌گیرد و اما بدان روح و صورتی تازه خواهد بخشید و در نهایت، از لحاظ ماده و قالب کار نیز از هنر غربی تمایز خواهد یافت و در مراحل بعدی سعی خواهند کرد که در ماده هنر و قالب‌های آن نیز، تغییراتی متناسب با روح و عهد خاص خویش ایجاد کنند.»


امروز بیش از پیش اندیشه و تفکر سید شهیدان اهل قلم آقا سید مرتضی آوینی در دانشگاه‌ها و حوزه‌ها و مدارس و مساجد جای خوانش، بررسی و تحلیل دارد. آوینی سرباز وطن بود و از دل و جان موجودیت انقلاب اسلامی ایران را درک کرد و تا پای جان، پایبند بود. درودش باد.

 

تاریخ انتشار: 1403/01/16

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil