ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
رسانه فکرت | علی عسگری، پژوهشگر علوم اجتماعی
یک نوجوان و یا جوان ایرانی شاید نصف یا بیشتر روز خود را با فضای مجازی در شکلهای مختلف سپری کند. مثلا میتواند در حال انجام بازی، تماشای فیلم یا انیمیشن و گوش کردن انواع سبکها و گروههای موسیقی باشد. شاید او وقت خود را به خواندن خبرهای گوناگون که هر کدام به رشتههای مختلفی ارتباط پیدا میکند، اختصاص داده است؛ ولی یک نوجوان یا جوان ایرانی یا بهتر بگویم بخشی از مردم، شبانهروز در حال زیست در فضای مجازی هستند، فضایی که محتوای سرگرمی و خبر سیاسی یا اجتماعی آن، در یک سلسله زنجیرهای متصلبههم، مرتبط شدهاند تا یک خوراک ذهنی متناسب با فضای تربیتی مدرن را در اختیار آنها قرار دهند.
در چنین فضایی، به علت تراکم دادهها و عدم فرصت کافی برای تفکر نسبت به هرگونه داده خبری یا سرگرمی، رکود تحلیل ذهنی رخ داده که آرام آرام، انسان را از کنشگری زنده به مصرف کنندهای منفعل تبدیل میکند.
شاید اگر بخواهیم برای این اتفاق رقم خورده در ذهن و تاثیر آن بر فعالیت انسان، یک اصطلاح متناسب ایجاد بکنیم، عبارت «جاهل سازی انسانها» بیان دقیقی باشد. به عنوان مثال فرض کنیم، انسانی را که نسبت به حجاب، انواع و اقسام آن و احکامش، اطلاعاتی داشته که قطع نظر از کامل یا ناقص بودن آن، بهمحض رکود ذهنی و جایگزین شدن اطلاعات غلط بهجای آن، دیگر توانایی تشخیص درست از غلط و قدرت تفکر و تحلیل نداشته و از اندیشهی پویا باز ایستاده باشد؛ آنگاه رسانه این قدرت را خواهد داشت که بعد از انفعال فکری، هر چیز را که درست یا غلط میداند در مقابل ذهن مصرفکننده قرار دهد تا او به نفع جریان سلطه بهره برداری کند. چهبسا فرد مصرف کننده تحلیل هم داشتهباشد اما نه تحلیلی که متکی بر عقلانیت است بلکه تمامی تحلیل او متکی بر دادههایی است که جهالت را تقویت و درایت را تضعیف میکند. در این صورت چیزی به نام عقلانیت و تحلیل وجود نداشته و هرچه هست جهالتی در پوشش اندیشه است.
اگر بخواهیم با نگاهی از دریچه اصول فقه، سؤالی را در اینجا مطرح کنیم این است که جاهل سازی انسان توسط رسانهها، جاهل مقصر میسازد یا جاهل قاصر؟ و وظیفهی ما در قبال هر کدام چگونه است؟
یکی از مهمترین مباحثی که در فقه و اصول مورد اختلاف علماء بوده است، ارشاد جاهل به حکم است. یعنی آیا واجب است جاهل به حکم را ارشاد کنیم و به او حکم شرعی را بگوییم یا واجب نیست؟ مثلا اگر کسی بیحجاب است، و نسبت به حکم شرعی حجاب جهل دارد، آیا واجب است او را ارشاد کرد یا خیر؟
در جواب باید گفت تعدادی از علماء قائل به وجوب ارشاد به صورت مطلق هستند و تعدادی از باب نهی از منکر قائل به وجوب آن شدهاند و تعدادی دیگر نیز قائل به تفصیل هستند؛ تفصیل بدین صورت که بحث جهل در جاهل را قصور بدانیم یا تقصیر؟ عموم اقوال در تفصیل به قاصر و تقصیر داشتن جاهل در جهل خود نسبت به فهمیدن حکم بر میگردد به این صورت که اگر جاهل، قاصر باشد ارشاد وی واجب نیست ولی اگر مقصر باشد واجب است. دیگر از اقوال نیز با نگاه به نتیجه داشتن ارشاد و یا نداشتن، حکم به عدم وجوب ارشاد دادند که پرداخت به آن در این مقال نگنجد.
به نظر نکتهای که در میان علماء مغفول بوده است توجه نکردن به تقابل جهل با عقل است و نه با علم. یعنی آن چیزی که باعث شده است در حکم ارشاد جاهل، اختلاف نظرهای متعددی پیش بیاید این است که جهل در مقابل علم دیده شده و نه در مقابل عقل. چرا که تاثیر کار جاهل (به حکم دین) در جامعه به عنوان بر هم زدن عقلانیت اجتماعی، کمتر مورد توجه بوده است. اما اکنون که رسانه لحظه به لحظه، بر اذهان، افعال و مدرِکات تاثیر میگذارد، دیگر بحث از احتمال تاثیر و یا قاصر یا تقصیر اثری نخواهد داشت.
شاید با بررسی کنشگری رسانههای مدرن در میدان تربیت و هویتسازی و از سویی عنصر جاهلسازی، به این نتیجه برسیم که ارشاد جاهل قطع نظر از احتمال تاثیر یا قاصر بودن جاهل و یا مقصر بودنش، به صورت کلی واجب است؛ لکن نه از باب امر به معروف و نهی از منکر به عنوان یک امر پسینی و نه از باب ارشاد به یک حکم شرعی صرف، بلکه از باب ارشاد جاهل در قالب یک امر پیشینی و به عنوان یک امر پیشگیرنده از انجام کنش منفی و هنجار شکنی کور، در جامعه و ارشاد به فلسفهی موضوعات علاوه بر بیان احکام؛ یعنی رسانه چه جاهل قاصر تولید کند و چه جاهل مقصر، ارشاد جاهل به عنوان یک پیشگیری مؤثر، واجب است و شاید وجوب جهاد تبیین نیز از این جهت باشد.
تاریخ انتشار: 1403/01/09
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.