ویژههای فکرت
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.
به گزارش فکرت، حجت الاسلام والمسلمین دکتر محسن مهاجرنیا در نشست «الگوی حکمرانی اسلامی در گام دوم انقلاب اسلامی» که در مجتمع آموزشی طلوع مهر قم برگزار شد، با اشاره دانشهای مورد نیاز در ارائه «الگوی حکمرانی اسلامی» در قالب دانشهای اصلی؛ فقه، فلسفه، حقوق و جامعهشناسی و دانشهای پشتیبان همانند؛ اخلاق و عرفان سیاسی، الهیات، اقتصاد اسلامی، مدیریت اسلامی و تاریخ گفت: دانشهای فوق علاوه بر طراحی «الگوی حکمرانی اسلامی» باید دانش و قوانین و احکامِ چگونه حکمرانی کردن و چگونه حکمرانی داشتن و شاخصهای کارآمدی و اثرگذاری و ارزشمندی آن را در مقابل حکمرانی خوب نهادهای بینالمللی، معقول و مقبول و موجه کنند.
وی افزود: درباره حکمرانی خوب نهادهای بینالمللی چند جلسه توضیح دادیم و قرار شد که «الگوی حکمرانی اسلامی» را بررسی کنیم، زیرا اسلام، الگویی از حکمرانی دارد که باید از دیدگاه قرآن آن را تعریف و ارائه کنیم.
وی گفت: در مورد حکمرانی اسلامی باید مشخص کنیم که میخواهیم از چه پایگاه، جایگاه و منظرهایی به این بحث بپردازیم. مثلاً بانک جهانی نگاه اقتصادی به حکمرانی دارد؛ آیا نگاه ما هم اقتصادی است؟ یا نگاه ما سیاسی، فلسفی یا فقهی است؟ باید این را تعیین تکلیف کرد.
عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه با اشاره به اینکه باید مشخص کنیم که پسوند «اسلامی» حکمرانی اسلامی به چه اعتباری است؛ آیا به اعتبار فقه آن است؟ کلام است؟ یا فلسفه؟ گفت: آیا بهعنوان یک فقیه یا مرجع تقلید از حوزه علمیه قم و بر اساس کتاب و سنت در این موضوع اجتهاد میکنیم؟ یا از منظر یک فیلسوفی که بحثهای عقلی دارد به آن میپردازیم؟ مثلاً فارابی درباره حکمرانی و حکومت بحث کرده است. اما امام خمینی بهعنوان یک فقیه در این مورد بحث فقهی کرده است؟
رئیس اندیشکده مطالعات انقلاب اسلامی طلوع مهر، با اشاره دانشهای مورد نیاز در ارائه «الگوی حکمرانی اسلامی» در قالب دانشهای اصلی؛ فقه، فلسفه، حقوق و جامعهشناسی و دانشهای پشتیبان همانند؛ اخلاق و عرفان سیاسی، الهیات، اقتصاد اسلامی، مدیریت اسلامی و تاریخ گفت: دانشهای فوق علاوه بر طراحی «الگوی حکمرانی اسلامی» باید دانش و قوانین و احکامِ چگونه حکمرانی کردن و چگونه حکمرانی داشتن و شاخصهای کارآمدی و اثرگذاری و ارزشمندی آن را در مقابل حکمرانی خوب نهادهای بینالمللی، معقول و مقبول و موجه کنند.
عضو هیأت علمی گروه سیاست پژوهشگاه افزود: یکی از دانشهایی که از اول مدعی تبیین بحث حکومت بوده، «فقه» است. اگرچه بحث حکمرانی بحث جدیدی است اما فقهای ما از قدیم در موضوع حکومت اسلامی و حاکمیت الهی بحث کردهاند و اگر کسی امروز میخواهد مدل و الگویی تبیین کند قاعدتاً فقهاء باید این کار را بکنند.
وی افزود: اعتقاد بعضی بر این است که برای تبیین حکمرانی اسلامی قبل از «فقه» باید دانش «فلسفه» به میدان بیاید. فلسفه باید تبیین عقلی کند و اگر مردم فهم کردند و قانع شدند حرف خدا و فقه را هم گوش میدهند.
حجت الاسلام و المسلمین مهاجرنیا در ادامه گفت: فیلسوفان ما مثل فارابی، ابوعلیسینا، خواجهنصیر طوسی، ملاصدرا و امام خمینی اول بهلحاظ فلسفی حکمرانی را توضیح دادند بعد بر اساس فقه روی آن فتوا دادند؛ یعنی اول نگاه عقلی، حکمی و خردمندانه داشتند و بعد بهلحاظ فقهی و شرعی توانستند این را تصویب کنند.
وی با اشاره به اینکه امام خمینی در کتاب ولایت فقیه خود، اول حکم عقلی صادر کرد، گفت: امام راحل در اول این کتاب میفرماید: تصور اسلام و قوانین اسلامی موجب تصدیق این است که ما حتماً حکومت میخواهیم؛ زیرا بدون حکومت نمیشود احکام و قوانینی که خدا فرستاده را عمل کرد.
استاد حوزه و دانشگاه بیان داشت: دانش بعدی که باید به میدان بیاید تا بتوانیم این بحث را تبیین کنیم «حقوق» است. حقوق اساسی متصدی مقولات اساسی مثل حکومت، حکمرانی، حاکمیت، قدرت و دولت است و برای این کار حقوقدانان ما هم باید وارد عمل شوند.
وی «جامعهشناسی» را دانش دیگر مورد نیاز در حکمرانی اسلامی دانست و گفت: حکمرانی یک پدیده اجتماعی است قاعدتاً نیاز به رویکردهای جامعهشناسی سیاسی داریم. جامعهشناسان ما باید متناسب با جامعه این بحث را تبیین کنند زیرا دنیای غرب متناسب با خودشان حکمرانی تعریف کردهاند و در جامعه خودشان قابل عمل است.
مهاجرنیا سپس گفت: الگوی حکمرانی اسلامی بدون فقهاء، فیلسوفان، حقوقدانان و جامعهشناسان تبیین نمیشود. نظام و مجموعه حاکمیت هم باید تدبیر کنند و اینها را پای کار بیاورند. دولت باید امکانات آن را بدهد، مجلس باید مسائل قانونیاش را حل کند. همچنین حاکمیت باید مردم، اندیشمندان، حوزویان و دانشگاهیان را پای کار بیاورد که مسئله تبیین شود.
وی افزود: برای حکمرانی اسلامی یک سری دانشهای کمکی و پشتیبان مثل «اخلاق» هم لازم است. روغنکاری و زیباسازی آن کار «اخلاق» است. همچنین به «اعتقادات» نیاز داریم بسیاری از بحثها را باید اعتقادی کرد. حکمرانی اسلامی به «متکلمین» و «الهیات» هم نیاز دارد.
عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه بیان داشت: ما در اسلام ۱۴۰۰ سال تجربه حکومت داریم. در صدر اسلام دو الگوی پیامبر (ص) و الگوی امامعلی (ع) را داشتیم، الآن هم بیش از چهل سال تجربه حکومت اسلامی و ولایت فقیه داریم و ایدهآل ما این است که امامزمان (عج) که بیایند حکومت آرمانی تشکیل میدهند. اینها همه تجربه است ما باید این الگوها را به دنیا ارائه دهیم و براساس آن تئوری و نظریه بدهیم.
وی افزود: ما از دولت بزرگ پیامبر یعنی از «دولت وحی» به «دولت وصایت» رسیدیم. از دولت وصایت به «دولت دانایی» رسیدیم. بعد به «دولت آرمانی» خود میرسیم. همین مسیر تاریخی را میتوانیم بهعنوان نظریه به دنیا ارائه دهیم؛ مسیری که مبنا و پشتوانه معرفتی دارد.
مهاجرنیاافزود: در حوزه اقتصاد هم حرف داریم. «اقتصاد اسلامی» یکی از ادعاهای ما است. اصلاً فقه ما در همین حوزه است. حجم گستردهای از کتابهای درسیما مثل لمعه و مکاسب مربوط به بحثهای اقتصادی هستند. پس ما هم میتوانیم از منظر اقتصاد اسلامی درباره حکمرانی بحث کنیم و الگو ارائه دهیم.
وی بیان داشت: در حکمرانی اسلامی به دانش «مدیریت اسلامی» و دانش «سیاستگذاری عمومی» نیاز داریم. اینها دانشهای پشتیبانی هستند. در بحث حکمرانی بُعد اساسی آن رعایت مصلحت عامه است که حضرت علی (ع) در عهدنامه مالکاشتر بهخوبی به آن اشاره کرده است.
مهاجرنیا افزود: «حکمرانی وحیانی» دارای سه بخش است؛ قانون الهی، حاکم الهی و اطاعت الهی. «اطیعو الله و اطیعوا الرسول» سپس «حکمرانی وصایت» یعنی دوره امامعلی (ع) را داریم. در این دوره ارتباط وحیانی قطع شد و ائمه ما نقش مفسران واقعی دین را پیدا کردند. بنابراین در این دوره بهجای قانون الهی، تفسیر الهی داریم. لذا «حکمرانی وصایت» دارای سه بخش است؛ تفسیر، حاکم و اطاعت.
وی افزود: سپس به حکمرانی عصر حاضر میرسیم که من اسم آن را «حکمرانی دانایی» میگذارم؛ بهخاطر اینکه ولایت فقیه از مقولههایی است که هم فقهاء و هم فیلسوفان راجع به آن بحث کردند. فیلسوفان گفتهاند کسی که میخواهد جامعه را اداره کند باید «حکیم» باشد؛ حکیم یعنی دانا. فقهاء گفتهاند کسی که میخواهد جامعه را اداره کند باید «فقیه» باشد؛ فقیه یعنی اسلامشناس؛ یعنی دانا. بعد هم «حکمرانی آرمانی» یعنی دوره امام عصر (عج) که بهجای تفسیر «تحقق» صورتمیگیرد. بنابراین عناصر حکمرانی آرمانی ما در نوع اول «قانون وحیانی»، در نوع دوم «تفسیر» در سوم «اجتهاد، اجتهاد فقهی یا دانایی» و در چهارم «تحقق» است.
عضو هیئت علمی گروه سیاست پژوهشگاه گفت: بنابراین با این نگاه تاریخی و تطوری در حوزه حکمرانی اسلامی ما یک پیشینه تاریخی داریم که ۱۴۰۰ سال روی آن باور و اعتقاد و پشتوانه معرفتی وجود دارد و منبع اولیه حکمرانی اسلامی ما قرآن است در حالی که حکمرانی خوب آنها فقط در حوزه مادی است.
وی در خاتمه با اشاره به آیه «هُوَ الَّذِی یُصَلِّی عَلَیْکُمْ» گفت: پیامبر در جایگاه حاکم اسلامی کسی است که دائماً برای مردم دعا میکند؛ زمانی که مردم خواب و بیتوجه هستند، زمانی که اصلاً فکر معنویت و دین و اخلاق نیستند، در همه زمانها پیغمبر برای هدایت مردم برنامهریزی و سیاستگذاری میکند. اینها ویژگیهای حکمرانی اسلامی است که در حکمرانی خوب لیبرالیستی چنین چیزهایی وجود ندارد.
تاریخ انتشار: 1402/09/15
مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالبهای متنوع رسانهای به تصویر بکشد.