رسانه فکرت | پریا نوری خسروشاهی دکتری مدرسی معارف


هویت عفاف و حجاب


قرآن کریم موضوع حیا و عفاف را مخصوص زنان نمی‌داند، بلکه معتقد است ذات و سرشت انسان، اقتضای حیا و عفاف دارد و این محیط اجتماعی و القائات دینی و فرهنگی و یا سودجویانه نیست که شرم از برهنگی و خطا را باعث شده‌است؛ هر چند این عوامل در شکوفایی یا کاسته شدن آن تأثیر دارند.


قرآن برای اینکه مفهوم فوق را بیان کند، برای انسان مرحله‌ای را ترسیم کرده که در آن مرحله، انسان هنوز به فرهنگ، دین، روابط تولید و توزیع، مناسبات اجتماعی، رقابت، حس مالکیت و... دست نیافته است تا از آن‌ها تأثیر پذیر باشد. قرآن از زمان و مکان یاد کرده که انسان نخستین، در قالب یک مرد و یک زن، حیات خود را بی هیچ دغدغه فراانسانی آغاز کرده‌بودند. در این فضای کاملاً طبیعی، آدم و حوا به هر حال راهی را انتخاب می‌کنند که نتیجه آن فرو افتادن حجاب و آشکار شدن چیزهایی بود که آن را بر اساس ذات و سرشت انسانی خود، زشت می‌دانستند و چون زشتی را احساس کردند، در صدد پوشاندن آن برآمدند: «فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ له ما سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِنْ وَرَقِ الْجَنَّة؛ چون آدم و همسرش از آن درخت بچشیدند، شرمگاه شان پدیدار گشت و آنها شروع کردند به چسباندن برگ‌های بهشت بر تن خود»(اعراف/22)


با اتکا به اصل «عفاف، ریشه در ذات انسان» دارد؛ قرآن زنان و مردان را دعوت به عفت ورزی می‌کند؛ با این تفاوت که عفت ورزی مردان با کنترل بر شهوت و پرهیز از چشم چرانی حاصل می‌آید و حیای زن، با حریم گیری‌هایی که یکی از نمونه‌های آن، پوشش تن می‌باشد. قرآن به مردانی که به‌دلیل فقر، نمی‌توانند ازدواج کنند، می‌فرماید: «وَلْیَسْتَعْفِفِ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ نِکَاحًا حَتَّی یُغْنِیَهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِه؛ کسانی که توان ازدواج ندارند، باید راه عفت پیش گیرند تا خداوند با بخشش خود آنها را بی‌نیاز گرداند» (نور/33)


یکی از مصادیق این نوع عفت ورزی رفتار حضرت موسی (ع) است؛ این برخورد حضرت موسی را دختر حضرت شعیب نوعی امانت شمرد. حضرت موسی برای اینکه چشم‎شان به قد و قامت زن نامحرم نیفتد به دختران حضرت شعیب پیشنهاد کرد تا پشت‌سر او حرکت کنند. (تفسیر نور الثقلین، ج 4، ص 122)


در بحث هویت شناسی حجاب بعد از پرداختن به‌معنای لغوی حجاب که لغت شناسان به‌صورت، همسان آن را به‌معنای پوشش مطرح کرده‌اند؛ به دو عامل مکمل در تحقق عفاف پرداخته می‌شود. آن دو عامل عبارتنداز: حریم چشم نگاه داشتن و حریم پوشش اندام؛ به‌عبارتی رعایت این دو عامل در کنار یکدیگر منجر به عفت ورزی هر انسان می‌شود. «وَقُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَی جُیُوبِهِنَّ؛ به زنان با ایمان بگو چشم‌های خود را -از نگاه‌های هوس آلود- فروگیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را -جز آن مقدار که نمایان است- آشکار ننمایند، و اطراف روسری‌های خود را بر سینه خود افکنند» (نور/31) نیز آیه «یَا أَیُّهَا النبی قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ و نساء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَی أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ؛ ای پیامبر! به همسرانت و دخترانت و همسران کسانی که مؤمن هستند بگو: چادرهایشان را بر خود فرو پوشند [تا بدن و آرایش و زیورهایشان در برابر دید نامحرمان قرار نگیرد.] این [پوشش] به اینکه [به عفت و پاکدامنی] شناخته شوند نزدیک‌تر است، و در نتیجه [از سوی اهل فسق و فجور] مورد آزار قرار نخواهند گرفت»(احزاب/59)


تعیین کمیت و کیفیت حجاب، بر اساس آیات فوق، واکاوی واژه‌های کلیدی «خمر»، «جلابیب» و «زینت» که نقش اصلی در بیان ماهیت حجاب اسلامی دارند، بستگی دارد.


«خُمر» چنان که در شان نزول آیه آمده است نام دیگرش مقنعه است که در صدر اسلام از پوشیدنی‌های رایج مدینه به‌حساب می‌آمد. بدین صورت که زنان از آن، به‌عنوان روسری استفاده می‌نمودند، ولی دو طرف آن را از پشت گوش رد نموده، پشت گردن می‌انداختند، به‌گونه‌ای که سینه، زیر گلو و دور گردن برهنه می‌ماند. آیه دستور داد که ظرفیت این پوشش مورد استفاده قرار گیرد و باید به‌وسیله آن، زنان موی سر، سینه و دور گردن و زیر گلویشان را نیز بپوشانند.


«زینت» نقطه مقابل زشتی است طبق نظر راغب اصفهانی (لغت شناس مشهور) در قرآن دارای سه مصداق می‌باشد که عبارت است از:
زینت نفسانی مثل علم و اعتقادات خوب؛ زینت بدنی مانند نیرومندی و قد بلندی و زینت خارجی، چونان مال و مقام. (مفردات فی الفاظ القرآن، ص 388)
در رابطه با حجاب زنان دو نوع زینت، مورد توجه مفسران و فقها قرار گرفته است؛ یعنی هم زیورآلات که زینت خارجی است پوشیده باشد و هم اندام و اعضای آنان که از زیبایی خاص به‌ویژه از منظر مردان برخودار است.


روایت امام‌باقر (ع) نیز زینت بودن اندام زن را تایید می‌کند. امام پس از معرفی جامه، سرمه، انگشتر، حنای دست‌ها و النگو به‌عنوان زینت آشکار می‌فرماید: «اَلزِّینَةُ ثَلاَثٌ: زِینَةٌ لِلنَّاسِ وَ زِینَةٌ لِلْمَحْرَمِ وَ زِینَةٌ لِلزَّوْجِ، فَأَمَّا زِینَةُ اَلنَّاسِ فَقَدْ ذَکَرْنَاهُ، وَ أَمَّا زِینَةُ اَلْمَحْرَمِ فَمَوْضِعُ اَلْقِلاَدَةِ فَمَا فَوْقَهَا وَ اَلدُّمْلُجُ وَ مَا دو نه وَ اَلْخَلْخَالُ وَ مَا أَسْفَلَ مِنْهُ وَ أَمَّا زِینَةٌ لِلزَّوْجِ فَالْجَسَدُ کُلُّه؛ زینت به سه بخش تقسیم می‌شود:1-زینتی که لازم نیست از چشم مردم نهان شود.2-زینتی که باید از چشم عموم نهان شود، ولی از محارم لازم نیست پوشانده شود.3-زینتی که باید از همه پنهان نگاه داشته شود، جز همسر. قسم اول را بازگو کردم -صورت و دست‌ها از مچ به پایین- قسم دوم که مشاهده آنها برای محارم رو است، عبارتند از: جایگاه گردنبند به بالا و بازو به پایین و جایگاه خلخال به پایین و سوم که اختصاص به شوهر دارد، تمام بدن است. (تفسیر قمی، ج 2، ص 101)
و اما «جلباب» روپوش است که بالای لباس‌های معمول و خانگی، مورد استفاده قرار می‌گیرد. به‌ویژه زمانی که برای کاری بیرون از منزل می‌روند. به‌عبارتی زنان بر اساس علاقه‌ای که به آرایش و نمایش دارند، زیباترین و تنگ‌ترین لباس‌ها را برای پوشش برمیگزینند. قرآن می‌فرماید پوشیدن چنین لباسی در منزل ایرادی ندارد اما در بیرون باید روپوش در تن داشته‌باشید تا بیمار دلان به طمع نیفتند. این مطلب از اظهارات بسیاری از اهل لغت و تفسیر قابل استناد است که می‌گویند: «جلباب، از روسری بزرگ‌تر و از عبا کوچک‌تر است. (زمخشری، الکشاف، ج 5، ص 97) و به تعبیر دیگر از ملافه کوچک‌تر و کوتاه‌تر است. (احمد مطلوب، معجم الملابس فی لسان العرب، ص 46)
پس با اشاره به مباحث فوق می‌توان دیدگاه افرادی که دلیل عدم قبولیت حجاب را نیامدن واژه حجاب در قرآن می‌دانند؛ رد نمود.


یکی از مباحثی که حائز اهمیت است و باید نسبت به رعایت آنها اهتمام ورزید، آفات حجب و عفاف در زنان است که در ذیل به چند مورد از آنها اشاره می‌شود:
1) مراودات و رفت و امدهای ناصحیح؛ 2) به نمایش گذاشتن زینت‌ها، آرایه‌ها، و زیبایی‌های طبیعی؛ 3) نرمش در سخن گفتن؛ 4) خلوت با مرد بیگانه در محیط بسته؛ 5) ارتباط با محافل و جمع‌های ناسالم.


گونه‌های حجاب:


خداوند متعال در سوره احزاب _که بر اساس نظر اغلب قرآن پژوهان و تاریخ نگاران نخستین سوره‌ای است که از موضوع حجاب سخن گفته است- سه فرمان درباره‌ی حجاب داده که گونه‌های مختلف حجاب را بیان می‌کند و دو فرمان آن پیش از همه متوجه شخص پیامبر (ص) و خانواده‌ی آن حضرت و در گام بعدی متوجه مؤمنان و جامعه اسلامی است.


الف) حجاب پوششی: یکی از اصلی‌ترین گونه‌های حجاب است که در آیه «یَا أَیُّهَا الن بی قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ و نساء الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَیأَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ» نمود دارد.
ب) حجاب گفتاری: دستور دوم خداوند درباره حجاب، به شیوه‌ی مخصوصی از سخن گفتن و کارکرد آن در تعامل اجتماعی زنان نظر دارد؛ بی آنکه از واژه حجاب استفاده کند: «یَا نِسَاءَ النبی لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا؛ ای همسران پیامبر! شما اگر پرهیزکاری پیشه کنید [از نظر منزلت و موقعیت] مانند هیچ‌یک از زنان نیستید، پس در گفتار خود، نرمی و طنّازی [چنانکه عادت بیشتر زنان است] نداشته‌باشید تا کسی که بیمار دل است طمع کند، و سخن پسندیده و شایسته گویید.» (احزاب/32)
ج) حجاب رفتاری: بخشی از رفتارها در تعاملات زنان و مردان چنان است که پیام‌های ویژه‌ای را در دو سوی طهارت و پاکی و یا انحراف و آلودگی، برای طرف مقابل به‌همراه دارد. در قرآن کریم، نمونه‌هایی از این رفتارها یاد شده و به مسلمانان به‌ویژه بانوان مسلمان که ساختار جسمانی، اندامی و شیوه‌های رفتاری آنان حساسیت بیشتری را سبب می‌شود و باعث جلب توجه مردان می‌گردد که دستور پرهیز این رفتارها داده‌شده‌است.

 

آنها عبارتندراز: الف) تبرج (خودنمایی)؛ ب) غضب (فروکاستن نگاه)؛ ج) عشوه گری در راه رفتن.


به‌عنوان سخن پایانی باید به سخنی بسیار ارزشمند از علامه طباطبایی اشاره نمود؛ ایشان می‌فرمایند: «عفاف از اصول سه گانه فضیلت‌های اخلاقی است که صبر، حیا، ایثار، سخاوت و... بر شاخه‌ی آن می‌روید.» وی پس از آنکه قوای شهوانی، غضبی و فکری را منشأ و خواستگاه تمامی اخلاق انسانی بر می‌شمرد، می‌گوید: «حد اعتدال در قوه شهوانی «عفاف» و افراط و تفریط در آن «شره» و «خمود» نامیده می‌شود.» (طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 1، ص 137)

 

تاریخ انتشار: 1401/09/28

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil