weblog_showcase

فصل برکت | دکتر ساجدی تبیین کرد؛

چهار شاخصه زبان قرآن و اعجاز آن

زبان تألیفی بودن قرآن یعنی قرآن به دلیل ویژگی‌های خاصی که در بر دارد تعدد لایه‌های فهم دارد و مخاطبین متعددی دارد و از انواع رویکردها استفاده کرده مثل تمثیل، مجاز، کنایه، استعاره، نماد و تأویل قرآن ظاهر دارد و باطن دارد؛ از این رو زبان قرآن زبانی تألیفی است یعنی ترکیبی از عناصر زبان‌های متعدد است که تاثیر ویژه بر هدایت انسان در طول تاریخ داشته است.

به گزارش فکرت، نخستین برنامه فصل برکت با حضور چهار تن از اساتید حوزه و دانشگاه برگزار شد، در این جلسه حجت الاسلام والمسلمین دکتر ابوالفضل ساجدی، عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) به موضوع «شاخصه‌های زبان قرآن تا برداشت‌های متعدد» پرداخت.


متن کامل سخنان این استاد حوزه و دانشگاه تقدیم فرهیختگان و مخاطبان رسانه‌ی فکرت می‌شود.


زبان قرآن شاخه جدید از علوم قرآنی است که با توجه به مباحث زبانشناسی معاصر و با نگاه تحلیلی به ساختار قرآن، محتوا و انواع گزاره‌های آن به دنبال کشف صفات عام و خاص این گزاره‌ها است. که نتیجه تحلیل‌های انجام شده به نگرش‌های متعددی در باب زبان دین به طور عام و زبان متون مقدس به طور خاص منجر می‌شود.


رویکردهایی که امروزه مطرح است عبارتند از؛ زبان تمثیلی، زبان نمادین، زبان اسطوره‌ای، زبان ادراک‌گرا، فطرت، ولایت، عرف عام و عرف خاص، هدایت.


زبان قرآن متشکل از چهار مشخصه است؛ معناداری، واقع‌نمایی، تألیفی بودن و شبکه‌ای بودن؛ هر کدام از این رویکردها، رویکرد رقیبی دارند. رویکرد معناداری در برابر رویکرد بی‌معنایی قرآن است، با توجه به بحث‌هایی که اوایل قرن بیستم در بحث پوزیتیویست‌های منطقی و نوپوزیتیویست‌ها مطالبی مطرح شد که با توجه به آنها رویکردهایی به میدان آمدند که مدعی بودند قرآن و سایر کتاب‌های مقدس معنادار نیستند و تهی از معنا هستند. این مدعیان می‌گویند درمتون مقدس جملاتی هستند که این جملات قابل اثبات تجربی نیستند.


بحث چیستی معنا توسط علمای اصول بحث شده است و در موضوع رابطه وضع و موضوع له به آن پرداخته‌اند بزرگانی مانند؛ محقق خراسانی، محقق اصفهانی، آیت الله خویی و مرحوم امام خمینی همه به این بحث اشاره دارند.


منظور از واقع‌نمایی این است که گزاره‌های قرآن ناظر به واقع هستند و شبیه یک کتاب رمان نیستند؛ واقع نمایی نافی رویکرد زبان اسطوره زبان نمادین زبان احساسات است. اما معنادار بودن ضرورتاً به معنای واقع نما بودن نیست. معیار معنادار بودن این است که یک تصور ذهنی مرتبط با آن واژه در ذهن ما ایجاد شود و الفاظ و جملات قرآن معنادار هستند زیرا باعث ایجاد تصویر ذهنی می‌شوند و خاصیت حکایت‌گری دارند.


مهم‌تر از بحث معناداری بحث معرفت‌بخشی زبان قرآن است یعنی قرآن زبانش ناظر به واقع هست از واقعیت عینی حکایت دارد؛ نکته قابل تأمل این است که معرفت‌بخشی به معنی قابلیت اثبات عقلانی نیست یعنی لزوما هر قضیه اخباری به‌صرف اینکه زبان آن اخباری باشد معرفت‌بخش نیست. مثل کتاب‌های رمان که واقعیتی را حکایت نمی‌کنند.


متاسفانه برخی از اندیشمندان مسلمان به سمت این دیدگاه پوزیتیویستی و نوپوزیتیویستی رفتند؛ افرادی مثل سروش، شبستری، ملکیان و تعدادی از اندیشمندان عرب زبان که زبان قرآن را زبان واقع‌گرا نمی‌دانند.


زبان قرآن زبان واقعی‌گراست و استناد ادله منکرین ناتمام است علاوه بر آن، ادله اثباتی برای اینکه زبان قرآن معرفت‌بخش و ناظر به واقع هست وجود دارد هم ادله برون متنی و هم شواهد درون متنی وجود دارد که نشان می‌دهد این گزاره‌ها ناظر به‌واقع هستند. هم گزاره‌های توصیفی قرآن و هم گزاره‌های هنجاری آن. گزاره‌های هنجاری قرآن ناظر به احکام اخلاقی و حقوقی و فقهی است و گزاره‌های توصیفی ناظر به موضوعات خداشناسی، راه و راهنماشناسی، انسان‌شناسی و فرجام شناسی است و این دو دسته گزاره‌ها با هم پیوند دارند و ما اصول عقاید را مبنای فروع عقاید می‌دانیم یعنی ابتدا اصول عقاید را با عقل اثبات می‌کنیم و متفرع بر آن به سمت فروع می‌رویم.


قرآن برای هدایت انسان است اگر انسان بخواهد هدایت شود باید این به گزاره‌ها به نحو ضرورت بالقیاس منطقی عمل کند.


امروزه آنچه که بیشتر میان مؤلفه‌های زبان قرآن مورد چالش قرار گرفته همان چالش واقع‌نمایی است و چالش معناداری چندان طرفدار ندارد.


سوم ویژگی زبان قرآن این است که زبان قرآن زبان تألیفی است؛ اگر معرفت‌بخش بودن زبان قرآن را بپذیریم خود به خود به نفی رویکردهای زبان اسطوره‌ای و زبان نمادین و زبان احساسات خواهیم رسید.


با ویژگی زبان تألیفی قرآن می‌خواهیم بگوییم که قرآن زبان تک‌بعدی ندارد زیرا رقیب زبان تألیفی زبان تک بعدیست به یک معنا ما وقتی گزاره‌های زبان را تقسیم می‌کنیم می‌توانیم به الهیاتی و غیر الهیاتی تقسیم کنیم. گزاره‌های الهیاتی گزاره‌هایی هستند که ناظر به خدا و صفات خدا هستند و گزاره‌های غیر الهیاتی ناظر به مباحث تاریخی اخلاقی و سایر اصول دین هستند.


گزاره‌های الهیاتی و غیر الهیاتی احکام مشترک و احکام مختص به خود را دارند و غربی‌ها بیشتر بحث را از زبان گزاره‌های الهیاتی شروع کردند و بعد آن را تعمیم دادند به انواع گزاره‌ها. بحثی که ما الان داریم همه گزاره‌های قرآنی را در برمی‌گیرد هم شامل گزاره‌های الهیاتی می‌شود و هم غیر الهیاتی.


ویژگی‌هایی که ما الان به آن می‌پردازیم معنادار معرفت بخش تألیفی و شبکه‌ای شامل همه گزاره‌های الهیاتی و غیر الهیاتی می‌شود، ویژگی تألیفی بودن زبان قرآن نافی ادعای کسانی است که زبان قرآن را تک ساحتی می‌دانن؛ زبان تک ساحتی مثل زبان مجاز، زبان قوم و زبان نمادینِ واقع‌نماست.


زبان تألیفی بودن قرآن یعنی قرآن به دلیل ویژگی‌های خاصی که در بر دارد تعدد لایه‌های فهم دارد و مخاطبین متعددی دارد و از انواع رویکردها استفاده کرده مثل تمثیل، مجاز، کنایه، استعاره، نماد و تأویل قرآن ظاهر دارد و باطن دارد؛ لذا زبان قرآن زبانی تألیفی است یعنی ترکیبی از عناصر زبان‌های متعدد است که تاثیر ویژه بر هدایت انسان در طول تاریخ داشته است.


ویژگی دیگر این زبان تألیفی این است که از هم گسسته نیست بلکه منسجم است و این انسجام به نحو شبکه است؛ وحدتی که بر قرآن حاکم است وحدت شبکه‌ای است پیوندهای تو در تو در قرآن وجود دارد؛ یعنی آموزه‌های قرآن که در لایه‌های مختلف و به زبان‌های متعدد عرضه شده است پیوند شبکه‌ای با یکدیگر دارند.


لایه‌های مختلفی که در قرآن وجود دارد قابل تقسیم می‌باشند به لایه‌های موضوعی، لایه‌های روشی، لایه‌های ناظر به مخاطب. به خاطر وجود لایه‌های مختلف زبان قرآن زبان شبکه می‌باشد. علاوه بر آنکه هر لایه نیز دارای لایه‌های گوناگون دیگری است مثلاً لایه روشی خود شامل روش‌های مختلفی است از قبیل روش عقلی، شهودی، تجربی، حکمت و موعظه انظار و تبشیر استفاده کرده است.

 
قرآن لایه‌های معنایی هم دارد و لایه‌های مختلف در محتوا و روش و مخاطب به سطوح گوناگون طولی و عرضی در بیان و فهم اثرگذار هستند که باعث تفاوت طولی در فهم معانی می‌ شود.


انسجامی که در قرآن وجود دارد علاوه بر آنکه برخوردار از لایه‌های متعدد هست سه ویژگی دیگر هم دارد واقع‌گراست و اینکه در محدوده زمانی کوتاهی جمع آوری نشده و دیگر اینکه گوینده آن را ننوشته است و بازبینی و ویرایش هم نشده است، آثار تکامل تدریجی در قرآن دیده نمی‌شود. اینها نشان می‌دهد که قرآن از نوعی اعجاز برخوردار است.


از دیگر ویژگی‌های قرآن این است که مطالبی که در قرآن بیان شده است در شرایطی نوشته شده است که از نظر شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مختلف بوده و تحولات زیادی بوده است که می‌توانسته است در قرآن اثرگذار باشد تا آن را ناهمگون کند اما این اتفاق نیفتاده است.


پیوندهایی که میان زبان قرآن وجود دارد را می‌توان به هفت پیوند اشاره کرد؛ پیوند زبان انگیزشی ومعرفت بخش، پیوند میان مادی و مجرد با استفاده از استعاره ادبی و معرفتی، پیوند درونی میان آیات، پیوند لایه‌ای، پیوند غایی، پیوند توحیدی و پیوند بنیادی.


گزارشگر: محمدجواد رحمانی

 

تاریخ انتشار: ١٤٠٢/١٢/٢٤

نظر بدهید
user
envelope.svg
pencil

آنچه ممکن است بپسندید

همراه فکرت باشید.

شما میتوانید با وارد کردن ایمیل خود از جدید ترین رویداد ها و اخبار سایت فکرت زود تر از همه باخبر شوید !

ویژه‌های فکرت

مجموعه فکرت درصدد است، مسائل روزِ حوزه اندیشه را با نگاهی جدید و در قالب‌های متنوع رسانه‌ای به تصویر بکشد.